Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA
موضوع فوری وضروری
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
اگر احساس مسئولیت در مسئولان بهگونهای بود که آنان همواره دغدغهی کار و تلاش و هدفگرایی و مجاهدت داشتند، نشان میدهد آنان در خطوط اصلی حکومت اسلامی حرکت میکنند اما اگر برخلاف این بود باید بدانیم که از چارچوبهای حکومت اسلامی خارج شدهایم.
رهبر معظم انقلاب افزودند: برخی روشنفکرنمایان بهگونهای صحبت میکنند که گویا آموزههای غرب منشأ و مروج احساس مسئولیت در قبال مردم است درحالیکه مسئولیت اجتماعی و احساس مسئولیت در قبال خداوند و مردم از مبانی اسلامی حکومت و معارف و مفاهیم قرآنی است.
رهبر انقلاب اسلامی، «احساس مسئولیتِ مسئولان» را موضوعی «فوری، ضروری و واجب» خواندند و گفتند: در قبال مسائل فرهنگی و معیشت مردم، بهشدت مسئول هستیم و اگر حتی یک جوان مؤمن در اثر عملکرد ما خدای ناکرده از راه منحرف شود، ما مسئولیم. 19/12/95
احساس مسئولیت دراسلام
پایهى این موضوع، اعتقاد به مسئولیّت انسان است؛ انسان موجودى است مسئول. نقطهى مقابل این فکر، حالت احساس بىمسئولیّتى، «ولش کن»، «برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است.
مبنای ضرورت احساس مسئولیت در مسئولان مسئولیّت الهى است که مبانى دینى مستحکمى دارد. نه فقط مسئولیّت در برابر خود و در برابر خانوادهى خود و نزدیکان خود - که این هست - بلکه مسئولیّت در قبال حوادث زندگى؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیّت فقط نسبت به انسانهاى همعقیده و مسلِم و مؤمن نیست بلکه حتّى نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیّت میکند. نقطهى مقابلِ همان دَمغنیمتى، ولش کن و حالت تنبلى و حالت گریز از مسئولیّت و مانند اینها است. هیچکس نمیتواند در این تردید بکند که اسلام، انسان را اینجور موجودى میداند: موجودى که مسئول است، کار از او خواسته شده است.
اگر احکام گوناگون اسلام را نگاه کنید : مثلاً حکم امربهمعروف و نهىازمنکر. امر به معروف یعنى شما همه مسئولید که معروف را، نیکى را گسترش بدهید، امر کنید به آن؛ نهى از منکر [یعنى] زشتى را، بدى را، پلشتى را نهى کنید؛ جلوى آن را بگیرید با شیوههاى مختلف. معناى این چیست؟ معناى این، مسئولیّت در قبال سلامت عمومى جامعه است. همه مسئولند: من مسئولم؛ شما مسئولى؛ آن یکى مسئول است. یا مسئلهى جهاد. جهاد اسلام در واقع کمک به ملّتهایى است که پشت پردهى سیاستهاى استعمارى و استکبارى و استبدادى قرار داده شدهاند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد براى دریدن این پردهها و این حجابها است؛ جهاد اسلامى این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعى است یا ابتدائى است یا مانند اینها، بحثهاى فرعى است؛ بحث اصلى این است: ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان؛(۴) چرا جهاد نمیکنید، مقاتله نمیکنید، نبرد نمیکنید در راه خدا - و بلافاصله [میگوید ]- و در راه مستضعفین، براى نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیّت است؛ یعنى شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدانهاى خطر، براى اینکه مستضعفان را نجات بدهى؛ معناى این، همان مسئولیّت است. یا این حدیث معروفِ «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»؛(۵) و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتى در متون اسلامى است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنى اسلام انسان را اینجور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعهى خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را در متون اسلامى بگیرید، چیزهاى عجیبوغریبى انسان مشاهده میکند از این اهتمام و از این احساس مسئولیّت.
پیغمبر اکرم پیش خداى متعال التماس میکند، تضرّع میکند که «اَللّهُمَّ اهدِ قَومى»؛ قومش همانهایى بودند که او را میزدند، او را طرد میکردند، او را تهدید به قتل میکردند، اینهمه بر او زحمت وارد مىآوردند، او پیش خداى متعال التماس میکند که خدایا، اینها را نجات بده، اینها را شفا بده، اینها را هدایت کن! این پیغمبر. امیرالمؤمنین وقتىکه مىشنَود که سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصّه میگوید که - بَلَغَنى اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کان یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهِدَة(۷) - مردهاى این لشکرِ غارتگر وارد خانهى مسلمان و معاهَد (معاهد یعنى غیر مسلمانى که در زیر سایهى اسلام زندگى میکند؛ مسیحى، یهودى) میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمانْ از این غصّه بمیرد، جا دارد. شما ببینید؛ یعنى احساس مسئولیّت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد جا دارد؛ میگوید اگر انسان، اگر مسلمان از این غصّه بمیرد جا دارد. این همان احساس مسئولیّت است.
احساس مسئولیت درحکومت اسلامی
مقام معظم رهبری احساس مسئولیت مسئولان را شاخص حرکت در ریل حکومت اسلامی دانسته وآنرا دغدغه کارو تلاش وهدف گرائی در عرصه ها ی گوناگون دانستند ؛و عرصه های فرهنگی و معیشتی مردم را مهمترین موضوعات لازم به احساس مسئولیت مسئولان دانستند .
نمونه هایی از عدم احساس مسئولیت در مسئولین
1- عدم تشکیل شورای اشتغال در طی سال بجز دوجلسه ؛ یعنی بی توجهی به معضل بیکاری درکشور
2- ناکارآمدی در مقابله با بحران حوادث غیر مترقبه برف و سیل و ...یعنی عدم مسئولیت پذیری
3- بی اعتنائی به تعطیلی هزاران کارخانه و بنگاه اقتصادی و تولیدی وبیکارشدن کارگران آنها
4- بی اعتنائی به گسترش آسیبهای اجتماعی تا حدی که رهبری مستقیما وارد مقابله با آن شدند
5- عدم اعتنا به تعطیلی صدها شغال در اثر ادامه رکود اقتصادی در بخش مسکن وسرگردانی میلیونهانفردراین رابطه
6- براحتی از کنار کشته شدن دهها نفر در حادثه راه آهن سمنان گذشتن.
7- عدم برخورد لازم به عربستان بخاطر شهادت صدها زائر خانه خدا در منی
8- بی توجهی به اعتراض علما به دریافت جریمه دیرکرد بانکی
9- بی اعتنائی به دین گریزی جوانان در اثر بد عمل کردن دولتمردان
10- بی اعتنائی به رواج منکرات متعدد در جامعه اسلامی و عدم توجه به مسئولیت دولت در قبال صیانت از عقیده و ایمان مردم در برابر تهاجم فرهنگی دشمن .
طرح این موضوع از سوی معظم له بدین مفهوم است که مسئولان در حوزه های فرهنگی و معیشتی مردم احساس مسئولیت کافی نمی کنند و این موضوعات مهم را فرع بر دیگر امور قرار داده اند .
احساس مسئولیت درقبال مسائل فرهنگی
نمیشود مسئولین كشور مسئولیّتی احساس نكنند در زمینهی هدایت فرهنگی جامعه. همانطور كه اشاره كردند آقای رئیس جمهور، دولت و مسئولان موظّفند كه توجّه كنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند كجا داریم میرویم، چه دارد اتّفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف كنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرّب را، عناصر مفسد را بگیرند
در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1392/09/19
احساس مسئولیت در نمایندگان مجلس
رفتار نمایندگان در تربیت جامعه و سوق دادن جامعه به این طرف و آن طرف مؤثر است. اگر تقوا و امانت و اخلاق و احساس مسئولیت و نشاط كار، در مجلس دیده شود، این در جامعه اثر میگذارد؛ در درجهی اول مردم را نسبت به نمایندگان مجلس علاقهمند و خوشبین و متعهد میكند، در درجهی بعد رفتار آنها را به رفتار این نمایندگان عزیز - كه خب قله هستند، چهره هستند، برجسته هستند - نزدیك میكند
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی1392/03/08
علل کاهش احساس مسئولیت در مسئولین
1- فاصله گرفتن با مردم ،خصوصا اقشار محروم جامعه
انبوه اشتغالات دولتمردان ، غالبا فرصت ارتباط نزدیک با مردم بویژه با ولی نعمتان جامعه را از آنان سلب می کند و اگر برنامهای منظم و نه نمایشی در این زمینه پیشبینی نکنند اندک اندک حتی نعمت داشتن محبت به محرومان و طبعا احساس مسئولیت برای خدمت به آنان را نیز از دست میدهند.
2- زندگی اشرافی و مرفه
آفت دیگری است که دولتمردان در معرض آسیب آن قرار دارند و حتی اگر منبع تامین این نوع زندگی امکانات شخصی باشد مانع آن می شود که آنان مشکلات مردم را آنچنان که باید درک کنند و با احساس مسئولیتی مضاعف برای خدمت به جامعه تلاش نمایند و بر همین اساس نشست و برخاست با اهل دنیا و مرفهین بیدرد نیز نکوهش شده است.
3- دلبستگی شدید به پست و مقام و حفظ موقعیت
بیماری روحی دیگری است که اگر دولتمردی دچار آن گردد ، آنچنان چشم و گوش فطرتش کور و کر می شود که احساس مسئولیت و تکلیف خدمت را به فراموشی میسپارد. چنین دولتمردی نمیتواند بدیهیترین مشکلات مردم را لمس و درک کند و هر فریاد دادخواهی و تظلمی را ناباورانه ، حمل بر توطئه و سیاه نمایی رقبای سیاسی مینماید حتی اگر مشکلات آشکاری نظیر معیشت مردم یا مشکل ریزگردها در خوزستان باشد.
4- خواص و اطرافیان دنیاطلب
این نیز یکی دیگر از عواملی است که در کمین دولتمردان نشسته است تا دغدغه خدمت و احساس مسئولیت را در آنان کمرنگ و رضایتمندی از عملکرد خود را جایگزین آن سازد. طبعا با وجود "خواص" بله قربانگو برای حضور ناصحان باتقوا که خیراندیشانه کلام حق را علیرغم تلخی آن بیان میدارند ، زمینهای باقی نمیماند.
5- بیتوجهی به تذکرات علما و بزرگان
یکی از توصیههای امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه ، مداومت بر درک محضر علما و بزرگان دین میباشد و ضرورت این ارتباط و توجه به دغدغههای آنان برای کارگزار و دولتمردی که هر لحظه در خطر وسوسههای شیطانی می باشد ، نیازی حیاتی است تا مبادا با فراموش کردن احساس مسئولیت ، فرصت خدمت را به غفلت بگذراند.
والسلام