سیاست خارجی مطلوب
شرحی بر حدیث ولایت حمیدرضا ترقی
سیاست خارجی خوب و دستگاه دیپلماسی کارآمد رکنی اساسی برای اداره موفق کشور است رعایت ۶ ضابطه الزامی وشاخص در سیاست خارجی نشانه سیاست خارجی موفق است و اگر این ضابطهها مشاهده نشد، یا در نظریه سیاست خارجی و یا در کارکرد و عملیات دیپلماسی دچار مشکل هستیم. ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
تعریف درست اصول سیاست خارجی
1- عزت : یعنی نفی دیپلماسی التماسی چه در کلان و چه درمحتوا وپرهیز از چشم دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر. تکیه نکردن بر اصول در سیاست خارجی ،خلاف عزت و باعث تذبذب میشود لذا باید در درهمه مسائل جهانی درحرف و اقدام و مواجهه با اقدام دیگران عزتمندانه و متکی براصول حرکت کنیم
2- حکمت :یعنی رفتار و گفتار خردمندانه؛ اندیشیده شده ،و محاسبه شده و پرهیز از اقدامات دفعی وبدون حساب واعتماد بی جا نداشتن به حرفهای طرفهای مقابل مگر اینکه به صداقت آنها اطمینان داشته باشید.
3- مصلحت :یعنی انعطاف داشتن و دور زدن موانع سخت و صخره ای برای ادامه مسیر و به تعبیر دیگر مصلحت یعنی یافتن راهی برای گذشتن از کنار مانع دشوار و ادامه دادن راه برای رسیدن به هدف
الزامات رفتاری اصل عزت در مواجهه با کشورهای اسلامی:
1 -اتخاذ سیاست های هم گرایانه در میان کشورهای اسلامی
2- حمایت از یکدیگر در مقابل تهدیدات مشترک
الزامات رفتاری اصل عزت و مواجهه با کشورهای غیر اسلامی:
1-حفظ اقتدار و صلابت در برابر دشمن
2 -بهره گیری از اصل تولی و تبری در تنظیم روابط خارجی
3-تقویت روحیه استقلال و نفی سلطه پذیری
4-عدم خود باختگی و سستی در برابر بیگانگان.
5-لزوم حفظ هوشیاری در برابر فریب کاری دشمن
6-موقعیت شناسی در برابر دشمن
دیپلماسی التماسی بی عزت
دولت یازدهم دیپلماسی التماسی و کرنش در برابر دشمن را در پیش گرفته بود و فکر کرده بود که دشمن کاره ای است، برای نمونه ؛وزیر اقتصاد آلمان سرمایهگذاری در ایران را منوط به پذیرش شرط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط اعلام کرد، این نتیجه کرنش دولت اعتدال در برابر دشمن وزیاده خواهی آن ها بود.
ما اجازه نداريم چه از نظر نگاه مكتبي و چه حتي از نظر نگاه ميهن پرستانه به هيچ وجه هيچ فعل يا ترك فعلي را صورت دهيم كه مايه تسلط اجانب و كفار بر مملكت و ملت اسلام گردد،كساني كه مذاكره را آن هم به شيوه خود تنها راه نجات كشور ميدانستند و براي توجيه آن از تمسك به هيچ چيز فروگذار نكردند، از تحريف واقعيت و قلب حقيقت در مورد سيره ائمه هدي ع گرفته كه مي توان از مصاديق آن به ربط دادن مذاكرات به ماجراي نصيحت سيد الشهدا سلام الله عليه به عمر سعد و يا به صلح امام حسن ع و صلح حديبيه پيامبر ص اشاره نمود. اين گروه و اين حزب بيش از 8سال زمام امور كشور را در دست گرفته و از روز اول كليد حل تمام مشكلات كشور را در مذاكره با اجانب و دشمنان قسم خورده مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران معرفي كردند،حال پس از گذشت دو دوره از حضورشان بايداز آنها پرسيد مذاكرهاي كه اين همه كشور و سرنوشت ۸۰ ميليون ايراني را به آن گره زده ايد دقيقاً و دقيقاً چه نتيجه اي به بار آورده؟ بايد از آقاي روحاني به عنوان رئيس جمهور تنها كشور و حكومت شيعه جهان و تيم همراهش پرسيد آيا اين مذاكرات ذلت بار كه بدون در نظر گرفتن دستورات و توصيه هاي اكيد مقام معظم رهبري و مصالح امت مسلمان ايران صورت پذيرفته ثمري جز ميوه هايي سمي كه هر روز زهري تازه را به جان كشور مي ريزد داشته است؟
ضوابط سیاست خارجی موفق ومطلوب
1- توانایی تبیین اقناعکننده منطق رویکردهای کشور در مسائل مختلف،
2- حضور اثرگذار و جهتبخش در پدیدهها، حوادث و جریانهای مختلف سیاسی-اقتصادی جهان،
3- رفع و کاهش سیاستها و تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران
4- تضعیف کانونهای خطرآفرین
5- تقویت دولتها و مجموعههای متحد و همراه با ایران و توسعه عمق راهبردی کشور
6- قدرت تشخیص لایههای پنهان در تصمیمات و اقدامات منطقهای و جهانی
دیپلماسی بی حکمت:
بنابه تعریف مقام معظم رهبری لز حکمت در سیاست خارجی یعنی :رفتار و گفتار خردمندانه؛ اندیشیده شده ،و محاسبه شده و پرهیز از اقدامات دفعی وبدون حساب واعتماد بی جا نداشتن به حرفهای طرفهای مقابل مگر اینکه به صداقت آنها اطمینان داشته باشید؛ مذاکرات دولتهای ایران با آمریکا و 5+1 اکثرا فاقد حکمت بوده است !
وقتی تیم مذاکره کننده ای تشکیل شده که دوعضو آن جاسوس طرف مقابل بوده اند و برخلاف طرف مقابل که یک تیم 100 نفره کارشناس های مختلف آنها را پشتیبانی میکرده تیم ایران فقط به افراد معدود خودش تکیه کرده و هیچ گروه مشاوره ای
را بکار نگرفته طبیعتا نتیجه و محصول این مذاکرات برجامی میشود که فاقد حکمت است و جز ضرر برای ما ثمری ندارد
اعلام دوستی سردمدار جریان انحراف در دولت دهم با مردم اشغالگر اسرائیل از جمله رفتار های بی حکمت در سیاست خارجی است .
اعتماد دولت یازدهم و دوازدهم به امضای برجام توسط کری ؛ نمونه دیگری از فقدان جکمت در سیاست خارجی دولت مذکور است
دیپلماسی فاقد مصلحت
اشتباه در فهم درست نرمش قهرمانانه در دولتهای اصلاحات ؛موجب شد که دولتهای اصلاحات و اعتدال به محض برخورد با مانع و سخره ساخته شده توسط دشمن ، یا حرکت بسوی اهداف سیاست خارجی را متوقف کرده یا از مسیر هدف منحرف شده اند .
معظم له در (۱۳۹۲/۰۸/۲۹ ) فرمودتد: ما تعبیر "نرمش قهرمانانه" را به كار بردیم؛ یك عدّهای آن را به معنی دست برداشتن از آرمانها و هدفهای نظام اسلامی معنا كردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسكی قرار دادند برای اینكه نظام اسلامی را به عقبنشینی از اصول خودش متّهم كنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است كه سالك راه خدا - در هر نوع سلوكی - به سمت آرمانهای گوناگون و متنوّع اسلامی كه حركت میكند، به هر شكلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متنوّع استفاده كند برای رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حركتی - چه حركت به جلو، چه حركت به عقب - مثل میدان رزم نظامی، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد
. در رهنمودهای روز گذشته رهبری به کارکنان وزارت امور خارجه ؛ ایشان تعریف غلط نرمش قهرمانانه را اصلاح و تاکید فرمودند : انعطاف همان معنایی را میدهد که ما در تقیه معنا کردیم.
تقیه در اصطلاح شرع، یعنی خوددارى از اظهار عقیده و مذهب خویش در مواردى که ضرر مالى یا جانى یا عرضى (آبرو) متوجه شخص باشد؛ و به تعبیر دیگر: رهانیدن خویش از خطرى که از ناحیه دیگرى به انسان متوجه است، بر خلاف وظیفه اولیه شرعیه.قرآن کریم در این باره مى فرماید: «لا یتّخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فى شىء الاّ أن تتّقوا منهم تُقَاةً ...»; اهل ایمان را نشاید که مؤمنان را واگذارند و کافران را به دوستى گزینند و هر که چنین کند رابطه اش با خدا گسیخته است، جز اینکه بخواهد از این رهگذر، شرّ آنها را از خود دفع سازد... . (سوره آل عمران: ۲۸)
اگرچه بعضی در خارج ؛ اصلاح برداشت رهبری از نرمش قهرمانانه را تغییر سیاست مصلحت به تقیه تعبیر کرده اند ولی
سخنان فوق الذکر رهبری در برداشت غلط از نرمش قهرمانانه در سال 92 یعنی ابتدای دولت عبرت ومذاکره حاکی از این است که رهبری در همان زمان مفهوم نرمش قهرمانانه رابه معنی تقیه و مبتنی براین اصل اسلامی دانسته اند و تازگی ندارد. |