تحول یا تغییر هویت نظام اسلامی ؟
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
من در گذشته چند بار در سخنرانیهای عمومی راجع به تحوّل در جامعه، در نظام، در کشور صحبت کردهام؛ امروز یک مقدار با خصوصیّات بیشتری در این زمینه صحبت میکنم؛ این لازمهی اهمّیّت مسئله است. ببینید، مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح بشود، افکار عمومی با نیازهای اساسی آشنا بشوند/ تحوّل یعنی دگرگونی. میخواهیم چه چیزی دگرگون بشود و تغییر پیدا کند؟ دشمنان نظام اسلامی هم میگویند دگرگونی، دگرگونی مورد نظر آنها درست نقطهی مقابل آن چیزی است که مورد نظر ما است.(مقام معظم رهبری 1/1/1402)
مدتهاست که بعد از هرفتنه ای در کشور که توسط دشمنان بیرونی و داخلی شکل میگیرد و بخشی ار مردم و یاجناحهای سیاسی مخالف روند انقلاب در آن دخیل و سهیم هستند ، برای حل مشکلات و فتنه ها و تعارضات سیاسی
از سوی عاملان فتنه یا بعضی مفتون شده ها پیشنهادهایی مبنی بر <تغییر قانون اساسی> -<تغییر ساختار و قواره سیاسی>- <تغییر نظام > وغیره داده میشود ؛ تحلیل عمده ی این افراد هم از شرایط کشور غلط و مبتنی برمحاسبات نادرست وعدم شناخت مردم وخسته شدن درمبارزه ویا ترس از دشمن و خودکم بینی و عدم اعتماد به نفس است .
رهبر معظم انقلاب پس از سه سال درآغاز سال جدید در کنار مضجع شریف رضوی ضمن پاسخ صریح به این نوع راه کارهای غلط مفهوم تحول مورد نظر خود را برای چندمین بار تبیین فرمودند :
نمونه هایی از این پیشنهادات غلط
راهكار اساسي حل مشكلات و بحرانهاي كنوني در گرو تغيير راهبردها و اتخاذ تصميمهاي كلان در سطوح عالي مديريت كشور است .
برگزاري رفراندم به منظور كسب نظر جامعه در مورد معضلات (بیانیه اصلاح طلبان 16/5/97 )
ریشه اصلی مشکلات کشور، سیاستهای کلان نظام بهویژه در حوزه سیاست خارجی با رویکرد استکبارستیزی، مقاومت، ایستادگی و مبارزه با آمریکا و نپذیرفتن سیاست مذاکره با این کشور و عادیسازی روابط با آن است.
اسماعیل گرامی مقدم قائم مقام حزب اتحاد ملی ضمن استقبال از ایدهای که باهنر با عنوان «جمهور دوم» مطرح کرده، تاکید دارد «اصلاحات قانون اساسی بیشترین منفعت را برای خود نظام بههمراه خواهد داشت»،
میرحسین موسوی در نیمه بهمن ماه در بیانیهای با پیشنهاد «تدوین پیشنویس قانون اساسی جدید»، «تشکیل مجلس مؤسسان» و همچنین «همهپرسی»، علناً خواستار عبور از نظام سیاسی مستقر بر ایران شد،
اوباما پس از برجام یک مصاحبه مطبوعاتی داشته و در آن اعلام کرده در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد حتی اگر تدریجی به نابودی و دادن سلاح به حزبالله و کارهایی از این دست، از نظر جهانیان مطرود است و این تغییر باید در اندیشه ایرانیان به وجود بیاید.
نخست وزیر انگلیس نیز بعد از برجام میگوید ما خواستار تغییر در نگرش ایران در موضوعاتی مانند سوریه، یمن و تروریسم در منطقه و تغییر در رفتار ایران هستیم.
وقتی دمکراتها درسند سیاست خارجی جدید خودخواهان مذاکره بر سر مسائل سیاست منطقهای یا برنامه موشکی ایران هستند در واقع تغییر ماهوی در سیاست خارجی را نشانه گرفتهاند و این یعنی ایران منافع ملی خود را کنار بگذارد و به عبارت خیلی بهتر یعنی هویتش تغییر پیدا کند. این یعنی همان «تغییر نظام» که در لفافه و با بسته بندی شیک از سوی دمکراتها مطرح شده است.
ضرورت تحول
واژه های اصلاحات – تغییر –براندازی نرم – با تحول مورد نظر رهبری تفاوت ماهوی دارند زیرا در واژه های مذکور تغییر ساختاری وهویتی وآرمانی مشهود بوده و با مقصود بانیان انقلاب اسلامی کاملا متفاوت وبعضا برگشت به عقب و ارتجاع است .
ولی تحول به احسن الحال حرکت روبه جلو وبهتر شدن ورفع ضعفها و نواقص و معایب وتکمیل تر شدن است.
مقام معظم رهبری دراین باره در گذشته فرموده اند:
اگر تحول را به معنای تغییر خطوط اصلی بدانیم ،قطعاً این یک انحراف است. ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
تحول یعنی بهروز بودن، بهنگام جلو رفتن، از حوادث عقب نماندن. ۱۳۸۶/۰۹/۰۸
مهمترین و برجستهترین خصوصیّات امام بزرگوار عبارت است از روحیهی تحوّلخواهی و تحوّلانگیزی. امام، روحاً، هم یک انسان تحوّلخواه بود، هم تحوّلآفرین بود. ۱۳۹۹/۰۳/۱۴
در کنار این پیشرفتها ما در جاهایی عقبماندگی داریم و مشکلات مزمنشده داریم که این مشکلات بایستی حل بشود. در حوزهی اقتصاد، در حوزهی عدالت، به طور جدّی مشکل داریم؛ در زمینهی آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم که بعضی از اینها حقیقتاً به صورت بیماری مزمن هم درآمده و نیاز به راهحلهای جدّی دارد؛ علاوهی بر اینکه این عقبماندگیها وجود دارد و ناشی از غفلتهای ما است -یعنی در طول زمان، در طول این دهها سال، در مواردی غفلتهایی انجام گرفته- بعضی از غرضورزیها هم موجب زاویهدار شدن با خطّ انقلاب و تدریجاً پشت کردن به انقلاب شده و بنابراین این وضعیّت ایجاب میکند که ما به فکر یک حرکت تحوّلی باشیم.
بر اثر همین غفلتهای ما، بسیاری از ظرفیّتها معطّل مانده. ظرفیّتهای بسیاری در کشور وجود دارد، فرصتهای به معنای حقیقی کلمه فراوان بلکه بیشمار در کشور هست که اینها بدون استفاده مانده و این مایهی خسارت برای منافع ملّی است. خب این مشکلات را با یک حرکت عادّی نمیشود برطرف کرد، با این حرکت معمولیِ عادّی که در کار ادارهی حکمرانی کشور هست نمیشود، یک حرکت فوقالعاده لازم است، یک حرکت جهشی لازم است، یک حرکت ابتکاری لازم است. باید نوآوری وجود داشته باشد و این کار باید انجام بگیرد. این جزو مسلّماتِ این دورهی از انقلاب است برای گام دوّم.
این تحوّل در کجاها باید انجام بگیرد، همان طور که قبلاً اشاره کردم، هم در بخشهای گوناگون حکمرانی و بخشهای مدیریّتی کشور است که خب در زمینههای اقتصاد، در زمینههای مسائل اجتماعی، در زمینههای مسائل فکری، مشخّص است کمکاریهایی وجود دارد و رفت و برگشتهای اداری، کاغذبازیها و دیوانسالاریهای زائد و مقرّرات غیر مفید و گاهی مضر، مانع از تلاش است -هم در زمینهی اقتصاد که خیلی واضح است و هم در زمینههای دیگر- بنابراین یک حوزهی مهم برای تحوّل، همین بخشهای مدیریّتی کشور است؛ یک بخش هم در مورد زندگی عمومی مردم است که در این زمینهها هم به معنای واقعی کلمه در بعضی از بخشها بایستی تحوّلی حرکت کرد. عادات غلطی در بین ما مردم وجود دارد که با اینها بایستی برخورد کرد. با نصیحت و توصیه و راهحلهای جزئی نمیشود کار کرد، یک کار تحوّلی لازم است؛۱۴۰۰/۰۶/۰۶
حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد، که باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونىِ به سمت پیشرفت و تعالی را باید در نظر گرفت. تحولی که موجب پسرفت بشود، تحول بدی است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنی و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت. و بالاخره پایه ی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب می شود - که اغلبش را شمردیم - دانست؛ و معیارهای ویژه ی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینه های اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت ۱۳۸۵/۰۸/۱۸
در زمینههای اقتصاد، در زمینههای مسائل اجتماعی، در زمینههای مسائل فکری، مشخّص است کمکاریهایی وجود دارد و رفت و برگشتهای اداری، کاغذبازیها و دیوانسالاریهای زائد و مقرّرات غیر مفید و گاهی مضر، مانع از تلاش است -هم در زمینهی اقتصاد که خیلی واضح است و هم در زمینههای دیگر- بنابراین یک حوزهی مهم برای تحوّل، همین بخشهای مدیریّتی کشور است؛ یک بخش هم در مورد زندگی عمومی مردم است که در این زمینهها هم به معنای واقعی کلمه در بعضی از بخشها بایستی تحوّلی حرکت کرد. عادات غلطی در بین ما مردم وجود دارد که با اینها بایستی برخورد کرد. با نصیحت و توصیه و راهحلهای جزئی نمیشود کار کرد، یک کار تحوّلی لازم است؛ مثلاً فرض کنید قضیّهی اسراف. در کشور ما اسراف وجود دارد؛ اسراف آب، اسراف موادّ غذائی، اسراف برق. مسابقهی تجمّل؛ که حالا ما اشرافیگری را نفی کردیم و زشت شمردیم که به جای خود مطلبِ کاملاً درستی است لکن مشکل اینجا است که ریختوپاشهای اشرافیگرانه به طبقات غیراشرافی هم در واقع سرایت کرده و متأسّفانه مسابقهی تجمّل در ازدواجها، در خانوادهها و کارهای گوناگون وجود دارد و باید با آن مبارزه کرد. یا بالا رفتن سنّ ازدواج، یا پیری جمعیّت کشور و همین مسائلی که در بیانات بعضی از دوستان هم بود. خب پس همهی اینها حوزههای لزوم تحوّل است، در همهی اینها بایستی تحوّل به وجود بیاید.
مقصود از تحول
تحول حتمی است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما باید مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام بگیرد.
ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد،
اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست
آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است - که جا دارد که این جزو آرمانهای ما باشد - مبارزه ی با فقر، مبارزه ی با تبعیض، مبارزه ی با بیماری، مبارزه ی با جهل، مبارزه ی با ناامنی، مبارزه ی با بی قانونی، مدیریتها را به سطح علمی تر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملی، رشد علم، رشد اقتدار ملی، رشد اخلاق و رشد عزت ملی است؛ همه ی اینها در این تحول و پیشرفت، به معنای صحیح دخالت دارند و ما اینها را پایه های اصلی می دانیم. در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می کند؛ اگر این نشد، همه ی آنچه که دستاوردهای به معنای عرفی و رایج جهانِ پیشرفته محسوب می شود، ممکن است در راههای غلطی مصرف شود۵ ۱۳۸/۰۸/۱۸
ما تحولی می خواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد
تحولی که در خدمت یک طبقه ی خاص - طبقه ی سرمایه دار - باشد، که امروز در کشورهای غربی این طور است، مورد نظر ما نیست.
مقصود ما از تحوّل، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همهی بخشهای اداری کشور و بخشهای حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی -که حالا بعد نمونههایی را عرض خواهم کرد- و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها. ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست
تحول در جوامع انسانی و برای بشر، سنت لایتغیر الهی است. هیچ کس نمی تواند در مقابل تحول بشری بایستد؛ امکان ندارد. دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق می افتند. این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلاً خدا بشر را این طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. شاید یکی از فرقهای انسان با بقیه اشیا هم همین باشد. البته در بقیه ی اشیا هم یک نوع تغییرات، تحولات و تبدیل انواع را می گویند، که من حالا به آن مسائل کار ندارم؛ نه درست واردیم و نه می توانیم قضاوت کنیم؛ نه به بحث ما ارتباطی دارد؛ اما در بشریت تحول حتمی است. با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. و باید به سوی تحول - به همان معنایی که عرض خواهم کرد - به شکل درست حرکت کرد۱۳۸۵/۰۸/۱۸
آنچه بنده از کلمهی تحوّل به عنوان تحوّل اراده میکنم، عبارت است از تغییر بخشها و نقاط معیوب؛ چه در نظام اسلامی، چه در جامعهی ایرانی. ما نقاط معیوب داریم، بخشهای ضعیف داریم، ضعفهایی داریم؛ این ضعفها را باید شناسایی کنیم، این نقاط را باید مشخّص کنیم و با ارادهی قاطع ــ که حالا خواهم گفت که کار آسانی هم نیست ــ ضعفها را برطرف کنیم و تبدیل به قوّت کنیم که بعضی از مثالهایش را بعداً عرض خواهم کرد.1/1/1402
چه بخشهایی نیاز به تحول دارد؟
1- اقتصاد کشور
2- قانون گذاری و تقنین مطابق سیاستهای کلی ابلاغی
3- درسبک زندگی و فرهنگ عمومی مردم
الزامات تحول
1- پذیرش وهمراهی افکار عمومی جامعه با تحول : مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح بشود، افکار عمومی با نیازهای اساسی آشنا بشوند؛ [اینگونه] اندیشهها فعّال خواهد شد. اندیشههای نو، جوانهای صاحب فکر دربارهی مسائل مهمّی که با افکار عمومی مطرح میشود، فعّال میشوند، آن را به نصاب لازم میرسانند؛ لذا مسائل مهم را، از جمله همین مسئلهی تحوّل را مطرح میکنیم. اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر، این فکر به عمل و تحقّق نمیرسد؛ صرفاً یک امواجی در فضا خواهد بود، یک چیزی انسان میگوید، بعد هم فراموش میشود؛ یا چند سطر بر روی کاغذ [خواهد بود]. برای اینکه خواستهها و مطالبات بزرگ تحقّق پیدا بکند، باید با مردم، با صاحبان فکر، با افکار عمومی مردم مطرح بشود.1/1/1402
2- پذیرش جهت و مقصود از تحول درجامعه و بین نخبه گان : آنچه بنده به عنوان تحوّل عرض میکنم، بکلّی متفاوت است با این تحوّلی که گاهی در زبان دشمنان تکرار میشود. آنچه دشمن دنبالش است و اسمش را دگرگونی میگذارد، عبارت است از تغییر هویّت جمهوری اسلامی. دشمنان ایران اسلامی استکبار و صهیونیسم هستند؛ اینها با هویّت جمهوری اسلامی مخالفند؛ اگر میگویند تغییر، تحوّل، تغییر ساختار، انقلاب و امثال اینها، مقصودشان این است که هویّت جمهوری اسلامی تغییر پیدا بکند. هدف آنها حذف همهی چیزهایی است که مردم را به یاد انقلاب و به یاد اسلام میاندازد؛ اسلام ناب و اسلام انقلابی. آنها با تکرار نام امام مخالفند، با مطرح شدن تعالیم امام مخالفند، با مسئلهی ولایت فقیه مخالفند، با بیستودوّم بهمن مخالفند، با روز قدس مخالفند، با انتخابات در جمهوری اسلامی و حضور پُرشور مردم مخالفند، با هر چیزی که نشانهای از اسلام انقلابی و جمهوری اسلامی در آن پُررنگ است مخالفند؛ نظرشان تغییر این چیزها است. اگر اسم تغییر ساختار میآورند، اسم تحوّل میآورند، مقصودشان این است که اینها را که اتّفاقاً اینها همه نقاط قوّت کشور ما است، نقاط قوّت جمهوری اسلامی است، میخواهند حذف کنند.1/1/1402
3- اعتماد به نفس ملی : این کار دشوار و سنگینی است و احتیاج دارد به اعتماد به نفس ملّی. اگر یک ملّتی به استعدادهای خود اعتماد دارد، به تواناییهای خود اعتماد دارد، قادر به اقدامات تحوّلی است؛ ملّتی که اعتماد به نفس دارد، میتواند اقدامات تحوّلی را بخوبی به سرانجام برساند؛ مسئولان این ملّت هم جرئت میکنند که دم از تحوّل بزنند و اقدام به تحوّل بکنند. خب، ملّت ما بحمدالله از اعتماد به نفس برخوردار است؛ ملّت ما، ملّتی است دارای عزّت نفس، دارای اعتماد به نفس، استقلالخواه، شجاع که حالا نمونههایش را همهی شماها دیدهاید و من هم یک چند نمونهای بعداً عرض خواهم کرد. ملّت ما در عرصههای مختلف نشان داده که به خودش اعتماد دارد، به تواناییهای خودش اعتماد دارد.1/1/1402
4- هوشیاری نسبت به حفظ نقاط قوت درتحول : نیاز داریم به هوشیاری. اگر هوشیار نباشیم، غافل باشیم، به عنوان تحوّل، به نام تحوّل ممکن است به نقاط قوّت خودمان ضربه بزنیم؛ انسان این را گاهی مشاهده میکند. بعضی هستند دلسوز نظام، علاقهمند به نظام اسلامی و به انقلاب امّا گاهی غفلت میکنند، برای اینکه یک حرکت خوب را، حرکت اصلاحی را انجام بدهند، بیدقّتی میکنند و به نقاط قوّت ضربه وارد میکنند. باید ملاحظه کرد که به نقاط قوّت ضربه وارد نشود. خب این نکته را در نظر داشته باشید.
5- . تحوّل، باید ناظر به تغییر نقاط ضعف باشد: اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطهضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همهی اینها مسئلهی اقتصاد کشور است. مسئله تقنین و قانون گذاری درمجلس است که باید مطابق سیاستهای ابلاغی ضعفهای آن برطرف شود .مسئله سبکهای غلط در زندگی مردم مثل اسراف،تجمل گرائی و..
6- ایستادگی مردم دربرابرعوامل ضد تحول : نقطهی مقابلِ حرکتِ تحوّلی در کشور ــ که هدف این حرکت تحوّلی، تقویت نقاط قوّت و برطرف کردن نقاط ضعف است ــ سیاست دشمنان اسلام و دشمنان جمهوری اسلامی است؛ اینها درست نقطهی مقابل این حرکتِ تحوّلی تلاش میکنند و کار میکنند و اقدام میکنند؛ که هدفشان هم ضربه زدن به نقاط قوّت است، همچنان که قبلاً اشاره کردم؛ ما ناچار باید اینها را با مردم در میان بگذاریم، مردم باید بدانند ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد،
از این خطرناکتر، این است که سررشته ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی
این تحولات می خواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند1/1/1402
7-تحول باید توسط جوانان یا دولت متکی به جوانان انجام شود: به نظر من راه منحصربهفرد آن جوانهایند. جوانهای
زبده و خوبی داریم؛ چون در جوان، هم فکر نو هست، هم [تواناییِ] یافتنِ شیوههای نو هست، هم نیرو و توانِ لازم
هست، هم جرئت اقدام هست؛ اینها همه در جوانها جمع است و خیلی مغتنم است؛ یعنی ابزار لازم برای یک حرکت
تحوّلی همینها است: فکر نو، ابتکار، جرئت حرکت، میل کامل به این حرکت. اینها از لوازم حتمی یک حرکت
تحوّلی است و این هم در جوانها وجود دارد، [لذا] بایستی برای یک چنین کاری دنبال جوانهای نخبه رفت. راه ایجاد
تحوّل عبارت است از تشکیل یک دولت معتقد به تحوّل و معتقد به عنصر تحوّلآفرین، یعنی عنصر جوان نخبهی
مؤمن انقلابی؛ یعنی شرطش این است که مؤمن باشد و انقلابی باشد؛ وَالّا اگر جوان بود با همان خصوصیّات جرئت
و توانایی و ابتکار، لکن ایمان در او وجود نداشت، خب فایدهای ندارد؛ آن جوان با همان نیرو، راه غلط را خیلی
سریعتر و تندتر از پیرها و سالخوردهها خواهد رفت؛ اگر با ایمان نباشد فایدهای ندارد؛ اگر انقلابی نباشد، کشور را
به سمت یک حرکت تحوّلیِ درست هدایت نخواهد کرد؛ پس بایستی، هم جوان باشد، هم مؤمن باشد، هم انقلابی باشد؛
یعنی این عناصر بایستی در مجموعهی دولت جمع باشد. پس بنابراین، هم تحوّل لازم است، هم تحوّل ممکن است، هم
شرطش حضور یک دولتی است که معتقد به جوانها باشد و جوانها را به کار بگیرد و این کار انجام خواهد گرفت.
این عرض ما در مورد مسئلهی تحوّلخواهی. ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
جمع بندی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی بدنیال اغتشاشات و جنگ ترکیبی دشمنان خارجی و داخلی در سال 1401 و بیانیه هاو موضع گیری جریانات سیاسی در خصوص ارائه راهکاربرای برون رفت از آن شرایط ضمن تاکید بر ضرورت تحول درحکمرانی کشور که در گذشته نیز آنرا خواستار شده اند به چند نکته مهم اشاره کردند :
1- هرراهکاری که از بین برنده نقاط قوت نظام اسلامی و اصول انقلاب باشد قابل پذیرش نیست .
2- راهکارها باید مبتنی بر رفع ضعفها و عیوب مدیریتی و سبک زندگی م ردم باشد
3- طرح راهکارهای مورد نظر دشمن از زبان ساده اندیشان وغافلان داخلی ضدتحول است
4- با صراحت راهکارهای ساختار شکن وتغییر قانون اساسی وهویت زدا از انقلاب را رد کردند
5- علت تاخیر در این تحولات مورد نیاز کشور را عدم پذیرش وهمراهی مجریان و مردم درگذشته دانستند
6- این تحولات مورد نیاز درسیاستهای ابلاغی و توصیه ها ی رهبری مکرر ذکر شده ولی درعمل کوتاهی شده
7- نخبه گان و مردم باید افکار عمومی و زمینه های این تحول را آماده و پیگیری و مطالبه کنند
8- همه دستگاهها و قوای کشور باید برای این تحول بسیج و هماهنگ و عازم شوند .
9- با توجه به وجود عزت نفس و اعتماد به نفس ملی و نقاط قوت موجود درکشور تحول دست یافتنی است
10- دولت سیزدهم از ویژگیهای لازم برای این تحول برخوردار است بشرط کمک مردم و نخبه گان . |