خاطره ای از روز 19 دی 56 قم
شب 19 دیماه با همسرم وارد قم شدیم و در هتل الزهراء ضلع جنوبی مسجد اعظم حرم حضرت معصومه اتاقی گرفتیم
صبح پس از زیارت باخبر شدم که بخاطر مطلبی که در روزنامه اطلاعات علیه امام وقیام 15خرداد وحجاب و..نوشته شده مردم و طلاب پس از تجمع وشنیدن سخنان مرحوم آقای محمد رضا فاکر میخواهند به بیت آیه اله نوری همدانی بروند . ساعتی نگذشت که کماندو های رژیم سرو کله شان پیدا شد و اتفاقا در هتلی که ما اقامت داشتیم تجمع کردند.
از نزدیک ظهر و بعد از سخنان آیه اله نوری تظاهرات علیه رژیم درخیابان ضلع شرقی حرم وصفائیه و میدان که شهربانی هم آنجا بود شروع شد و مردم و طلاب بصورت جنگ و گریز به خیابان می آمدند و با حمله پلیس به کوچه های تنگ می گریختند .ماهم با حضور در جمع مردم و طلاب قرار گرفتیم و به تظاهرات مشغول شدیم و بدنبال حمله کماندوها و تیر اندازی آنها به کوچه هاپناه میبردیم . این وضع ساعتها طول کشید و عده ای کشته شدند . وقتی به هتل برگشتیم و با مامورین کماندو روبرو شدیم و چشمشان به ته ریش ما افتاد نزدیک بود دستگیر مان کنند وآنوقت با پرونده ای که درساواک داشتم و سابقه زندان معلوم نبود چه میشد که با لطایف الحیلی از چنگ شان دررفتیم . این صحنه ها جرقه اول انقلاب را در دلمان روشن کرد و احساس کردم که امام دیگر تنها نیست و نسل جوانی که درقیام 15 خرداد درگهواره بودند آنروز بدفاع از مرجع و رهبرشان برخواسته اند.