راهکارهای دستیابی به (حوزه ی )مطلوب
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
تا کنون رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 93 پیرامون( دولت مطلوب) و در سال 95 در رابطه با (مجلس مطلوب)
رهنمودهائی را بیان فرمودند که به شرح آنها در زمان خود پرداخته ایم . اینبار در 6/6 /96 معظم له در دیدار با طلاب و روحانیون و اساتید حوزه علمیه تهران و در آستانه بازگشائی حوزه های علمیه سراسر کشور ؛ موضوع (حوزه مطلوب)
را طرح و تبیین فرمودند ؛ در این شرح با استفاده از رهنمودهای گذشه و حال معظم له تلاش میکنیم حوزه مطلوب نظر ایشان را درحد بضاعت تبیین کنیم .
تحقق خواسته های مطلوب ؛ صرفا با داشتن یک مدیریت و داشتن منابع مالی به دست نمی آید؛ حتی گاهی با داشتن آنها هم بدست نمی آید, چیز دیگری لازم است آن چیز دیگر همان است که شما دارید : انگیزه , میل , وضوح مطلوب وغایت مورد نظر ؛ اینها لازم است وباید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز بدست نمی آید , این حوزه مطلوب را هم باید بامبارزه بدست آورد؛ مبارزه یعنی : تلاش ؛ مجاهدت ؛ گفتن ؛ فکر کردن ؛ همفکری ؛ متشکل شدن . امام خامنه ای
برای رسیدن به شاخصه های حوزه ی مطلوب باید چند عنصر را از دیدگاه رهبر معظم انقلاب مورد بررسی ودقت قرار داد:
1- روحانیت
2- نسبت روحانیت و دولت اسلامی
3- طلاب
4- حوزه ی علمیه مطلوب وجهت گیری آن
5- ویژگیهای امروز برای رسیدن به حوزه مطلوب
1-روحانیت:
رهبر انقلاب اسلامی، روحانیت را ادامهدهندهی وظیفه و رسالت انبیاء برشمردند و خاطرنشان کردند: همانگونه که انبیاء بهدنبال ایجاد زمینهای برای حاکمیت جهانبینی توحیدی و ایجاد حیات طیبه بودند، مهمترین وظیفهی روحانیت نیز ایفای همین رسالت است.6/6/96
اگر روحانیت نبود، شما بدانید این نظام تشکیل نمیشد؛ این انقلاب پیروز نمیشد. بنده از قبل از انقلاب در محافل روشنفکری بودهام، با گروههای سیاسی ارتباط نزدیک داشتهام، همهی آنها را هم میشناختم، با خیلیهاشان هم بحث و جدل کرده بودیم. این را من از روی اعتقاد و با استدلال میگویم: اگر جامعهی روحانیت نبود، این انقلاب پیروز نمیشد؛ تا صد سال دیگر هم پیروز نمیشد. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
روحانیت شیعه زیر بار هیچ زور و قدرتی نمیرود و مرعوب نمیشود. روحانیت شیعه اگر احساس تکلیفی کرد، ملاحظهی کسی را نمیکند. نه اینکه استثناء ندارد؛ چرا، استثناء هست. آدم بد همهجا هست؛ در میان اولاد پیغمبران و ائمه هم آدم بد داشتیم؛ اما طبع روحانیت شیعه این است. ۱۳۸۳/۰۴/۱۵
در طول سالهای متمادىِ عمر روحانیت شیعه، هرجا روحانیون با منش و هویت روحانىِ خود ظاهر شدهاند، برکاتی بر جای گذاشتهاند؛ چه در میدان سیاست، چه در میدان معنویت، چه در میدانهای مربوط به رزم و دفاع از کشور و امنیت، و چه در هر میدان دیگری. شأن روحانی این است.
روحانیت خیلی قدر و ارزش دارد. شکستن قدر روحانیت، خدمت بههیچ بخشی و جنبهیی از جنبههای زندگی مردم نیست؛ چون هرجا یک روحانىِ خوب حضور داشته باشد، واقعاً یک مشعل است و نورافشانی میکند. اما من و شمای روحانی هم باید خود را آنچنان که یک روحانی میباید و میشاید، بسازیم و روحانی باشیم. ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
وجود اسلام در جامعه به عنوان يك نظام، يك ايدئولوژى و جهان بينى حاكم، مرهون روحانيت است؛ اين قشر اسلام را بخوبى مى شناسد و بخوبى مى تواند به جامعه معرفى كند. اسلام چيزى نيست كه خود به خود به مردم معرفى شود بلكه اسلام شناسان بايد آن را به مردم معرفى كنند. اگر امروز برخى از حقايق اسلام فراموش شد و فردا برخى ديگر، طولى نمى كشد كه از اسلام جز نامى باقى نمى ماند و چيزهاى ديگرى بجاى آن معرفى خواهد گرديد كه بيگانه از اسلام است.
براى اينكه جامعه در مسير خود جهت صحيحى داشته باشد و دچار انحراف نشود، ضرورت دارد كه همواره كارشناسان دينى و مذهبى در جامعه وجود داشته باشند تا بتوانند مسير جامعه را تصحيح كنند و معارف صحيح را در دسترس اجتماع قرار دهند و مردم را از نعمتهاى عظيم معنوى كه خداى تعالى به وسيله انبيا در دسترس بشر قرار داده است بهره مند كنند. در اين بين، روحانيت است كه بايد نظام ارزشى اسلام را به شكل صحيح به جهانيان عرضه كند؛ بايد نظام اقتصادى، حكومتى و سياسى و بين المللى اسلام و ساير بخشهاى معارف اسلامى را كه تمام شؤون زندگى بشر را فرا مى گيرد تبيين نمايد.
امام صادق(عليه السلام فرمودند: «عُلَماءُ شيعَتِنا مُرابِطونَ بِالثَّغرِ الَّذى يَلى اِبليسَ و عَفاريَتة» علماى ما از آن مرزى دفاع مى كنند كه در مقابل شيطان و عفريت هاى او قرار دارد؛ از آن سنگرهايى كه در بين مسلمانان و مؤمنان از يك سو و شيطان و عفريتهاى او از سوى ديگر است دفاع مى كنند و مانع از تسخير قلوب مردم مى شوند.
سه مسئولیت مهم روحانیت از منظر رهبر معظم انقلاب
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز (شنبه) در دیدار جمعی از مدیران، مدرسان و طلاب حوزه های علمیه تهران، «هدایت فکری و دینی»، «هدایت سیاسی و بصیرت افزایی» و «راهنمایی و حضور در عرصه خدمات اجتماعی» را سه وظیفه عمده روحانیت برشمردند و تأکید کردند: طلاب باید با کسب صلاحیت ها و آگاهی های لازم، در دنیای متفاوت امروز خود را برای ایفای مسئولیت های تعیین کننده در جامعه آماده کنند. 26/2/95
تبیین اندیشه های ناب اسلامی
ایشان مفهوم هدایت دینی را «تبیین اندیشه های ناب اسلامی» خواندند و با اشاره به تأثیر فضای مجازی در افزایش شبهات دینی و وجود انگیزه های سیاسی برای تزریق افکار منحرف و غلط در ذهن جوانان تأکید کردند: این میدان، میدان واقعی جنگ است و روحانیون و طلاب باید مسلح و آماده، وارد عرصه مقابله با شبهات و تفکرات غلط و انحرافی شوند.
افشاءاسلام التقاطی و اسلام آمریکایی
روحانیون باید مسلح و آماده، وارد عرصه مقابله با شبهات و تفکرات غلط و انحرافی شوند. رهبر انقلاب، «اسلام ارتجاعی، متعصب، بدون فهم حقایق معنوی و دچار جمود در ظواهر» را، نمود واقعی تفکرات انحرافی برشمردند و افزودند: در لبه دیگر این قیچی، «اسلام التقاطی» و «اسلام آمریکایی» مشغول مقابله با «اسلام ناب» هستند.
رهبر انقلاب، «درک اسلام ناب و متکی بر کتاب و سنت» را با ابزار خرد و اندیشه اسلامی، وظیفه مهم روحانیون برشمردند و افزودند: راه انبیاء، ترویج این تفکر اصیل است و روحانیون نیز ادامه دهنده همین راه سعادت بخش یعنی هدایت دینی مردم هستند.
هدایت دینی مردم
ایشان، هدایت عملی مردم را مکمل هدایت اندیشه ای آنان دانستند و افزودند: با بهترین روش ها، مردم را به عبادات و ظواهر و مصادیق دینی از جمله صدق، امانت، تقوا، ترک منکر، امر به معروف و سبک زندگی صحیح، هدایت کنید.
ایشان در همین زمینه عمق بخشیدن به اعتقادات موروثی مردم را مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: باید با استدلال صحیح، اعتقادات موروثی را که ممکن است در گذر زمان دچار زوال شده باشند، عمق ببخشید و به مسیر صحیح بکشانید.
هدایت سیاسی
حضرت آیت الله خامنه ای، «هدایت سیاسی» را دیگر وظیفه مهم علما و روحانیون خواندند و افزودند: علت تأکید مکرر بر ضرورت انقلابی بودن حوزه های علمیه این است که استمرار حرکت صحیح و انقلابیِ کشور و جامعه، بدون حضور مستمر روحانیت امکان پذیر نیست.
رهبر انقلاب با اشاره به قضایای «تنباکو، مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت» افزودند: مشروطیت و نهضت ملی به علت استمرار نیافتن حضور روحانیت به اهداف خود نرسید، اما هنر امام خمینی(ره) این بود که نگذاشت دشمن، حضور روحانیت را در حرکت عظیم انقلاب و پس از آن متوقف کند چرا که در غیر این صورت، نه انقلاب پیروز می شد و نه جمهوری اسلامی به حرکت خود ادامه می داد.
حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: آمریکایی ها از اول انقلاب نیز مانند امروز در صدد حذف روحانیت از حرکت عمومی ملت ایران بوده اند تا در مرحله بعد، حضور مردم در صحنه از بین برود و سپس انقلاب به شکست بینجامد اما تاکنون موفق به تحقق این هدف نشده اند و به فضل الهی نخواهند شد.
امریکایی ها از اول انقلاب مانند امروز درصدد حذف روحانیت بوده اند تا حضور مردم از بین برود و انقلاب به شکست بینجامد.
2-نسبت روحانیت با نظام اسلامی
نسبت روحانیت با نظام اسلامی، نسبت روشنی است. نسبت روحانیت و حوزههای علمیه با نظام اسلامی، نسبت حمایت و نصیحت است. این را توضیح خواهم داد. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح. آن دو مفهوم غلط، حقیقتاً انحرافی و خصمانه است؛ به دلیل اینکه اولاً حکومت آخوندی و نسبت دادن جمهوری اسلامی به این مفهوم، حرف دروغی است. جمهوری اسلامی حکومت ارزشهاست، حکومت اسلام است، حکومت شرع است، حکومت فقه است، نه حکومت افراد روحانی. روحانی بودن کافی نیست برای اینکه کسی سلطهی حکومتی پیدا کند. جمهوری اسلامی با حکومتهای روحانیای که در دنیا میشناسیم، در گذشته هم بوده است، امروز هم در نقطههائی از دنیا هست، ماهیتاً متفاوت است. حکومت جمهوری اسلامی، حکومت ارزشهای دینی است. ممکن است یک روحانی ارزشهائی را حائز باشد که از بسیاری از روحانیها برتر باشد؛ او مقدم است؛ اما روحانی بودن هم موجب نمیشود که از کسی سلب صلاحیت شود. نه به تنهائی روحانی بودن صلاحیتآور است، نه روحانی بودن موجب سلب صلاحیت است. حکومت دین است، نه حکومت یک صنف خاص و یک مجموعهی خاص. تقسیم روحانی به حکومتی و غیر حکومتی و ارزش و ضد ارزش قلمداد کردن اینها هم یک غلط فاحش است. رفتن به سمت حکومت و رفتن به سمت هر چیزی غیر از حکومت، اگر برای دنیا شد، بد است؛ اگر برای هوای نفس شد، بد است؛ مخصوص رفتن به سمت حکومت نیست. ما به سمت هر هدفی حرکت کنیم که مقصودمان هوای نفس باشد، مقصودمان منافع شخصی باشد، این ضد ارزش است؛ این همان مصداق دخول در دنیاست که فرمود: «الفقهاء امناء الرّسل ما لم یدخلوا فی الدّنیا»؛ این مخصوص رفتن به سمت حکومت نیست. اگر هدف، دنیاست، مردود است؛ حکومت و غیرحکومت ندارد؛ اما اگر رفتن به سمت حکومت با هدف معنوی است، با هدف الهی است، این از برترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است؛ از برترین مصادیق مجاهدت است؛ این قبول مسئولیتهای سنگین است، یا دفاع از مسئولان صاحب صلاحیت است. مقام معظم رهبری سال 70
3-طلاب علوم دینی
شما طلبههای جوان همچون نهالهای قدکشیدهی بوستان امامت و ولایت هستید و پیشرفتهای فکری و افزایش تواناییهای عملی شما موجب شگفتی پرورشدهندگانتان خواهد شد و خشم دشمنان را برخواهد انگیخت. 6/6/96
طلاب مهمترین و ارزشمندترین عنصر حوزه علمیه اند
اگر طلبهی امروز ما به درس خواندن بی اعتنایی کند، یا به دیانت و تعبد و تلاش فردىِ اخلاقی خود بی اعتنا بماند، یا استعداد خود را به کار نیندازد، یا هدف خود را گم کند - مثل کسی که به طرف مقصدی در حال حرکت است، اما وقتی وسط راه به قهوهخانهی خوشآبوهوایی رسید، همانجا پیاده بشود و لنگر بیندازد و همانجا بماند و هدف را فراموش کند - یا اگر در اثنای راه منظرهیی به چشمش خورد، نشناخته و ندانسته به سمت آن راه بیفتد و از هدف غافل بشود، همهی اینها آفات راه ماست.
طلبه باید راه را با معرفت و علم و یقین انتخاب کند و با معرفت و علم و یقین هم آن را ادامه دهد؛ آنچه که مربوط به فرد طلبه است، اینهاست
طلاب باید ارزشهایی را به عنوان ارزشهای ثابت و زوالناپذیر همواره به یاد داشته باشند؛ که از جملهی آنها، ارزش علم و ارزش جهاد است. ارزش جهاد را دست کم نگیرید. طلبهی جهادگر، طلبهی تلاشگر، طلبهی بسیجی، طلبهیی که آماده است تا در میدانهای خطر حضور پیدا کند، این طلبه است که اگر با ابزار علم مجهز شد، آن وقت دنیایی در مقابل او دیگر تاب نمیآورد. این کتابی را که دربارهی خاطرات بسیجیهای تیپ ۸۳ است و اخیراً چاپ شده، میخواندم؛ چهقدر لذتبخش و زیباست. طلبهی امام صادق، در دفاع از حریم امام صادق - یعنی نظام جمهوری اسلامی؛ چون جنگ ما دفاع از حریم امام صادق و دفاع از حریم اسلام و قرآن بود - در میدانهای خطر بیمحابا پیش میرود و حماسههایی خلق میکند که گویی افسانه است؛ اینقدر از ذهن مردمِ امروز دور است؛ اینها ارزشهای تمامنشدنی است؛ هیچ چیزی با اینها معادل نیست؛ نظام حوزه بایستی این ارزشها را رشد بدهد و پیش بیاورد. ارزش تدین و تعبد و ذکر، ارزش بسیار بزرگی است. ۱۳۷۰/۱۲/۰۱
طلاب باید آگاهی سیاسی پیدا کنند. مبادا جریانهای سیاسی روز، بر ذهن طلاب در حوزهی علمیه سبقت بگیرند. طلاب باید در فضای سیاسی حضور داشته باشند؛ بلکه جلوتر از زمان باشند و فکر سیاسی روشن داشته باشند؛ کمااینکه علمایی که فکر سیاسی روشن داشتند، مفید بودند.31/6/70
طلاب دختر و پسر! اگر میخواهید مثل بوتهی گلی عطر شما فضا را معطر کند، اگر میخواهید معنویت مثل چشمهای از شما سرازیر شود و بدون اجبار، بدون اکراه، تشنگان بنوشند و به سوی آن بشتابند، راهش این است: «فلیبدأ بتعلیم نفسه».
من توصیهی به خشوع و ذکر و تقوا و سعی برای تقرب الیاللَّه را برای طلاب واجبتر میدانم تا توصیهی به علم، که مایهی اصلی کارشان علم است. اگر علم باشد، تقوا نباشد، این علم میشود بیفایده، گاهی هم مضر. عالمانی داشتیم - چه علم دینی، چه علم غیر دینی - که نه فقط از این علم بهرهای نبردند و بهرهای نرساندند، بلکه وزر و وبال شد. این روح معنویت در کالبد علم و عالم لازم است.20/7/90
مسئولیت های طلبگی
حضرت آیت الله خامنه ای با توصیه به طلاب برای قدر دانستن ارزش ها و مسئولیت های طلبگی فرمودند: اگر همه تخصص های مورد نیاز یک جامعه به بهترین شکل وجود داشته باشد اما جامعه، دینی نباشد، آن ملت در دنیا و آخرت دچار خسران و مشکلات واقعی خواهد بود و این مسئولیت عظیم یعنی تبدیل جامعه به جامعه ای دینی، بر عهده علما و روحانیت و طلاب است.
و آخرین توصیهی من هم مسئلهی تقوا و ورع و عبادت است. عزیزان من! بدانید این راه احتیاج دارد به تقوا. بدانید بهترین تبلیغ، تبلیغی است که شخصیّت عملی شما نسبت به آن اهداف و آرمانهای شما انجام خواهد داد و اثری که خواهد گذاشت: مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛() اوّل روی خودمان باید کار کنیم. اینکه در گذشته برخی از رؤسای مدارس، سحر میرفتند، نگاه میکردند ببینند کدامیک از طلبهها دارد نماز شب میخواند و کدام نمیخواند یعنی مراقبت میکردند که طلبه حتّیالمقدور از نماز شب محروم نماند، خیلی حرف پُرمعنایی است. البتّه آن روز این کار آسانتر بود؛ امروز با تلویزیون و سریالهای تلویزیونی و از اینها حرفها، کار مشکل است؛ امّا این کار مشکل را باید شما انجام بدهید. امروز شما جوانها، راه خدا، راه توسّل، راه دعا، راه بهرهمندی از ادعیهی زاکیهی حضرت بقیّةالله (ارواحنافداه) را برای خودتان باز کنید؛ راه استفادهی از این دعاهای مأثوری که از ائمّه رسیده برای خودتان باز کنید، از اینها استفاده کنید. بعضی از دعاها واقعاً با سندهای صحیح در روایات هست که انسان وقتی نگاه میکند لذّت میبرد. خود همین دعاهای صحیفهی سجّادیّه، همه از همین قبیل است؛ این باب را برای خودتان باز نگه دارید؛ پرهیز از گناه، اساسیترین کارها است. اوّلین توصیهی این کسانی که در راههای سلوکی حرکت میکردند و ما ارادت به اینها داشتیم و علاقهمند [اینها بودیم]، به جوانها و ما -که آنوقت جوان بودیم- همین بود که میگفتند سعی کنید از گناه اجتناب کنید. «فَرِّق بَینی وَ بَینَ ذَنبِیَ المانِعِ لی مِن لُزومِ طَاعَتِک»( که در دعای شریف ابوحمزه [هست]، یعنی اگرچنانچه انسان مبتلای به گناه شد، این گناه موجب میشود که انسان لزوم طاعت را هم از دست بدهد؛ یعنی ملازم با طاعت الهی هم نباشد؛ توفیقات از انسان گرفته میشود؛ این را در نظر داشته باشید. نماز اوّل وقت، نماز با توجّه و با حضور قلب، تلاوت قرآن، اُنس با دعا و زیارت، اینها آن چیزهایی است که برای شما برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهای عزیز من لازم است؛ اینها را بایستی در نظر بگیرید. آنوقت انشاءالله به برکت درس خوبی که خواهید خواند و به برکت تقوا و پرهیزکاریای که انشاءالله رعایت خواهید کرد و به برکت این ذهنهای جوّال و فعّالی که شما دارید و امروز ما نمونههایی از آن را مشاهده کردیم، جامعهی علمی - مذهبی ما که اسمش روحانیّت است، فردای بمراتب بهتری از امروز انشاءالله خواهد داشت.6/6/96
مولفه های طلبه ی انقلابی
امام خامنه ای در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب، اشاره به طلبه و حوزه انقلابی کردند و مسئولین حوزه را از خطر جدی انقلاب زدایی از حوزه ها بر حذر داشتند.
اما سوالی که ذهن اکثر طلاب و نیز این حقیر را مشغول کرده است تعریف طلبه انقلابی ونیز نقطه مقابل آن حوزه ی انقلاب زدا و طلبه ضد انقلاب است.
سعی شده است مؤلفه هایی مطرح شود که مهم تر و پرتکرار تر از دیگر عوامل بوده و رابطه دو سویه دارند. یعنی داشتن آن ها مثبت و نداشتن آنها نشانه انقلاب زدایی است.
مؤلفه اول: انقلابی گری،دردیدار اخیر مقام معظم رهبری با مجمع نمایندگان طلاب ،یکی ازنکات مهم اشاره شده توسط حضرتشان این است که انقلاب توسط طلاب حوزه علمیه فراگیر شد و اگر حوزه نبود این انقلاب فراگیر نمی شد.علتش این است که طلبه ها منبر و تبلیغ دارند که دیگر اقشار این را ندارند مردم عوام و نیز دانشجویان تاثیر زیادی در انقلاب دارند عوام به دلیل نداشتن بدنه اجتماعی قوی این اثر گذاری را ندارند، حال بعد از این فرمایش به ذهن می رسد اولین نکته طلبه انقلابی این است که یک طلبه در درجه اول باید آرمان ها و اهداف انقلاب را بشناسد و در درجه بعدی در تریبون ها و منابر آن را تبلیغ کند زیرا طبق فرمایشات گذشته امام خامنه ای لازمه حفظ انقلاب و حرکت صحیح و سریع انقلاب این است که مردم آرمان ها و اهداف آن را به خوبی بشناسند.
مؤلفه دوم: که در همان جلسه مطرح شده است روحیه استکبار ستیزی در طلاب و حوزه ی علمیه است، که امام خامنه ای بیان می کنند که حوزه ها باید استکبار ستیز باشند و بدانند که استکبار با اصل انقلاب دشمن است.
پس طلبه انقلابی با توجه به این مؤلفه یعنی طلبه ای که ایمان به این داشته باشد که استکبار هرگز نمی تواند دست از دشمنی با انقلاب بردارد تا جایی که اصل انقلاب را نابود کند و شاید طبق تعابیر گذشته مقام معظم رهبری آن خطری که حوزه را تهدید می کند همان است که برخی از بزرگان حوزه، فکر استکبار ستیزی را از ذهن خود بیرون کنند و به پیمان های پوشالی و توخالی دشمن اعتماد کرده امید دوستی و صمیمیت از دشمن داشته باشند. طبیعی است با این روحیه وترویج آن در منابر آرمان اصلی انقلاب که استقلال کشور است زیرسوال رفته و به خودی خود انقلاب در خوشبینانه ترین حالت استحاله و بدبینانه ترین آن نابود خواهد شد.
مقام معظم رهبری در رابطه با همین استقلال و داشتن روحیه عزت و استقلال ملی می فرمایند قبل از انقلاب (قطعات هواپیماها را وقتی میخواستند تعمیر کنند، قطعههای دربسته را -یعنی یک قطعهی بزرگ که متشکّل است در درون خودش از مثلاً چهل پنجاه قطعه- حق نداشتند باز بکنند؛ این قطعهی دربسته را در هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، آنجا عوض میکردند و برمیگرداندند. یعنی هُمافر ایرانی، افسر فنّی ایرانی حق نداشت به این قطعه دست بزند تا ببیند چه هست و چهجوری باید عمل کند؛ تفکّر قبل از انقلاب اینجوری بود. انقلاب آمد ورق را برگرداند؛ به ایرانی شخصیّت داد، هویّت داد، جرئت داد)
مؤلفه سوم: پرهیز از افراط در عمل واهانت به مقدسات ومراجع: یکی از مؤلفه های اصلی انقلابی گری در سخنان امام خامنه ای این است که یک فرد انقلابی و در راس آن طلبه انقلابی باید از افراط به دور باشد و نیز از توهین به مقدسات که از جمله آن مقدسات مراجع می باشد خودداری کند. توهین و خرده گیری به مراجع کاری مزموم است که افراط در طلبه ها را به دنبال دارد وگاه با توجیهاتی به عنوان انتقاد و یا احساس مسولیت انجام می پذیرد که مقام معظم رهبری آن را قبیح می دانند و طلبه انقلابی را از آن منع می کنند. باید دانست که انتقاد شرایطی دارد که بدون آن انتقاد تبدیل به تهمت و یا بدبینی می شود.
مؤلفه چهارم: ثبات قدم و حفظ رابطه خود با انقلاب، یکی از مؤلفه هایی که مقام معظم رهبری بیان می فرمایند این است که طلبه انقلابی در راه حفظ ونشر معارف انقلاب که همان آرمان ها و اهداف است ثبات قدم داشته باشد و رابطه خود با انقلاب را حفظ کند. برخی شبهه می کنند که آخوند نباید حکومتی باشد و این همان تفکر ناصحیح و ضد انقلاب است که باید اصلاح شود آخوند حکومتی از دید دشمنان کسانی هستند که از هویت انقلاب و نظام دفاع می کنند و خود را جدای از آن نمی دانند. درحالیکه امام خامنه ای می فرایند روحانیت و طلاب باید با تمام وجود از آرمان های انقلاب دفاع کنند. و طلبه هرگز نباید فکرکند که دین از نظام جداست و یا خود را از نظام جدا و مستقل بداند.
در تمام موارد اگر کسی با این معیار ها عمل کند می توان گفت شاخصه های مهم انقلابی گری را دارد و اگر برخلاف آنها عمل کند و یا اعتقاد داشته باشد می توان گفت روحیه انقلابی ندارد و انقلاب زدا است.
4-حوزه علمیه ی مطلوب وجهت گیریهای آن
حوزهی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزهی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید. البتّه ما وظیفه داریم کمک کنیم به شما؛ آقایان مدیران حوزه وظیفه دارند تسهیل کنند کارها را؛ امّا آنچه باید در آینده به وجود بیاید، سنگینیِ بارِ مسئولیّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنید. شما هستید که باید این کارها را انجام بدهید؛ حالا ممکن است ده سال دیگر، پنج سال دیگر، پانزده سال دیگر نوبت شما بشود که نقش ایفا کنید؛ بههرحال این کار خواهد شد و شما هستید که میتوانید اقدام کنید و کار کنید. البتّه این را هم بدانید که مقام عمل با مقام فکر و مطالعه و طرّاحی و مانند اینها فاصله دارد؛ یک فاصلهی کاملاً معنیدار و محسوسی دارد.6/6/96
اینک با مروری بر سخنان گران¬سنگ امام خامنه ای در طی 15 سال گذشته که در جمع طلاب و روحانیون شیعه و یا بعضاً در جمع مشترک روحانیون شیعه و سنی مطرح گردیده است، نکات محوری و مهم آن¬را متذکر می¬شویم تا مورد بهره¬برداری بیشتر مدیران و برنامه¬ریزان حوزه¬ها و مدارس علوم دینی قرار گیرد. نکته قابل ذکر قبل از ورود به بحث این است که مخاطب این بیانات و رهنمودها گرچه غالباً حوزه¬ها و روحانیت شیعه بوده است، اما برای مدیران مدارس علوم دینی و روحانیت و علمای اهل¬سنت نیز بسیار مفید و راهگشا خواهد بود، زیرا رهنمودهای معظم¬له از جنس مسایل کلی و راهبردی برای حوزه¬های دینی جهان اسلام به¬شمار می¬رود.
محورهای کلی بایسته¬های حوزه و روحانیت
حوزه¬های علمیه از دیر باز تاکنون منبع صدور معارف اسلام ناب محمدی و میراث جهاد پاکبازانه¬ی عالمان است، از آنجایی که اسلام دینی برای تمامی ابعاد حیات مادی و معنوی بشر می¬باشد، رسالت روحانیون به تبع عالم بودن در دین اسلام، همه جانبه و گسترده و در راستای استمرار همان رسالت انبیاء و اولیای الهی است که به ملت و منطقه¬ی جغرافیایی خاصی منحصر نیست، بلکه تمامی جوامع و امت اسلامی را شامل می¬گردد. این محورها عبارتند از:
1- ورود به مسائل سیاسی و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی
2- تبیین مفاهیم اسلامی و دفاع از دین اسلام
3- مواجهه با شبهات و مبارزه با خرافات
4- توجه به اخلاق و تهذیب نفس در حوزه¬ها
5- تقویت علمی و حضور در صحنههای فلسفی، فقهی و کلامی دنیا
6- ایجاد تحول همه جانبه در حوزه¬ها
7- سیاست¬گذارى و ترسیم چشم¬انداز برای حوزه
8- تقویت اجتهاد در همه رشته¬ها
9- تشکیل کرسیهاى آزاداندیشى
10– آینده¬نگری برای حوزه¬های علمیه
11- طرد افراطیها و تکفیریها از سوی علمای شیعه و سنی
12- گفتمان¬سازی در تبلیغ
13- حضور فعال و مؤثر در مساجد
14- حفظ قداست روحانیت
16- ضرورت زمان¬شناسی وتوجه به مقتضیات روز درعلما و روحانیت شیعه و سنى
17- حفظ صمیمیت و مردمی بودن روحانیت
ایجاد تحول در حوزه¬ها برای رسیدن به حوزه مطلوب
از مهمترین بایسته¬های حوزه که از آغاز انقلاب از مطالبات امام(ره) و مقام معظم رهبری بوده است. ایجاد تحول همه جانبه در حوزه در راستای تقویت ابعاد علمی، اخلاقی و مدیریتی حوزه¬های علمیه است. مقام معظم رهبری در سال 86 و 89 در جمع طلاب و روحانیون به تفصیل در این باره سخن گفتند.
مهمترین محورهای تحول در حوزه و دیدگاه های مقام معظم رهبری عبارتند از :
الف) تبیین مفهوم تحول و ضرورت مدیریت آن
- «تحول اجتناب ناپذیر است. تحول، طبیعت و سنت آفرینش الهى است؛ این را بارها من مطرح کرده¬ام، گفته¬ام. تحول رخ خواهد داد. خوب، ... اگر حوزه بخواهد از تحول بگریزد، منزوى خواهد شد؛ ... تحول حتمى است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما باید مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام بگیرد. این وظیفه¬ى مؤثرین در حوزه است. مدیران حوزه، فضلاى حوزه، صاحب¬نظران حوزه باید همتشان این باشد. از تحول نباید گریخت ... »(بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه¬هاى علمیه کشور، ۱۳۸۶/۰۹/۰۸).
- «بزرگان حوزه، مراجع تقلید، اندیشمندان، دانشمندان و فضلا باید دامنها را به کمر بزنند، همت کنند، این تحول را برنامهریزى کنند، هدایت کنند، مدیریت کنند. بنابراین معناى اساسى تحول این است: حرکت نوبهنوى محتوائى» ( بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 29/7/89).
ب) تحول در کیفیت تدریس، تدرّس و کتابهای درسی
- «یکى از کارهاى دیگر ما که مهم است، کسب مهارتهاى دینى است. ما باید در رشته و حرفهى خودمان مهارت پیدا کنیم ... باید با سواد شد و درس خواند. البته من اعتقادم بر این است که این درس خواندن، باید یک تحول عمیق و وسیع و همهجانبهاى در کیفیت تدریس و تدرّس ما در سطح حوزههاى کشور به وجود آورد، ... ما نقصها و کمبودهاى زیادى داریم که باید نظام درسى ما، آن کمبودها را جبران کند؛ نباید هم بگذاریم دیر بشود؛ اما به هر حال درس خواندن، با سواد شدن، با کتاب و سنت آشنا شدن، با مبانى معرفت دینى آشنا شدن؛ چه فقه، چه فلسفه، را باید یاد گرفت. باید انسان بتواند در میدان چالشهاى فکرى امروزِ دنیا سینه سپر کند. امروز دنیا، دنیاى تعارض فلسفهها و فکرهاست» (بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، ۱۳۸۵/۰۸/۱۷).
- «مسئله¬ى کتابهاى درسى را که آقایان مطرح کردند، کاملاً درست است ... تغییر کتاب درسى لازم است، حتماً هم باید تغییر پیدا کند؛ در این هیچ شکى نیست ... بایستى کارى کرد که همّ طلبه، فهمیدن مطلب باشد، نه فهمیدن عبارت ... این عقیده¬ى من است. حالا ممکن است مسئولین حوزه و مدیران حوزه و بعضى از برجستگان حوزه نپسندند و این کار نشود، اما یک روزى بدون تردید خواهد شد».
- «بنده بعضى از نوشته¬جات حوزه را که ملاحظه می¬کنم، از این جهت ما یک خرده¬اى کمبود داریم، نقص داریم. یک نوشته¬ى متین قرص و محکمى که در همه ى مجامع علمىِ اسلامى وقتى که رفت - چون به زبان عربى است. زبان علمى ما زبان عربى است و همه می¬توانند استفاده کنند - به عنوان یک اثر برجسته و ممتاز شناخته شود، ایراد لفظى و متنى و قلمى نداشته باشد. بنابراین تحول ناگزیر است. حالا این یکى دو مورد از موارد تحول بود؛ موارد زیادى هست؛ بسیارى از آنها را هم شما دوستان در بیاناتتان گفتید که مورد تأیید من هم هست. باید این تحول مدیریت بشود. این هم یک نکته است» (بیانات معظم¬له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه¬هاى علمیه کشور، ۱۳۸۶/۰۹/۰۸).
- «اساس کار طلبگى، فکر کردن و دقت کردن و مطالعه کردن است، نه حفظ کردن. حفظمحورى، همان چیزى است که امروز بلاى تعلیم و تربیت جدید ماست و ما مدتهاست که داریم با آن مقابله و مبارزه می¬کنیم و هنوز هم روبهراه نشده است و باید روبهراه شود. در حوزه، اساس سنتى ما بر پایهى فکر کردن است. طلبه درس را که می¬خواند، اولاً قبلاً پیشمطالعه می¬کند، ذهنش را آماده می¬کند تا از استاد حرف نو بشنود».
ج) تحول در سبک مدیریت
- «کلید همه¬ى اقدامهاى مثبت سازمان یافته¬ى قابل انتظارِ نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آنها انتظار ببرد، مدیریت است. ما باید مدیریت را در حوزه تکمیل کنیم ...» (بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه هاى علمیه کشور (۱۳۸۶/۰۹/۰۸)
- «آیا این تحول پیچیدهى گسترده دامن و همهجانبه و ذواضلاع، بدون یک مدیریت منسجم امکانپذیر است؟ این همان چیزى است که ما چندین سال قبل از این در همین حوزهى علمیه با کسانى که بعضى امروز جزو مراجع معظم هستند ... مطرح کردیم و پذیرفتند. مدیریت و تدبیر حوزه به وسیلهى یک گروه متمرکزى که مورد تأیید مراجع و بزرگان باشند و در مسائل حوزه صاحبنظر باشند، یک چیز لازمى است، اجتنابناپذیر است؛ بدون این نمی¬شود. این کار پیچیدهى مهمِ همهجانبه، بدون یک مدیریت قوى امکان¬پذیر نیست» ( بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 29/7/89).
د) تحول درنظام رفتارى اخلاقى حوزهها
- «مسئلهى بعدى، مسئلهى نظام رفتارى و اخلاقى حوزههاست؛ که همین تحول - اگر تحولى انجام می¬گیرد - باید ناظر به این جهت هم باشد. چند تا سرفصل در این خصوص وجود دارد که من اینجا یادداشت کردهام: تکریم اساتید. نظام رفتارى و اخلاقى ما در حوزهها باید در این جهت حرکت کند؛ تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، بخصوص تکریم مراجع تقلید. هر کسى آسان به حد مراجع معظم تقلید نمی¬رسد؛ صلاحیتهاى زیادى لازم است. غالباً مراجع قلههاى علمى حوزههاى علمیه محسوب می¬شوند. بنابراین احترام مراجع بایستى محفوظ باشد؛ باید تکریم شوند ... احترام به استاد هم یک مسئله است. یکى از سنتهاى رائج حوزههاى علمیه، تواضع شاگرد در مقابل استاد بود؛ احترام به استاد. «آداب المتعلمین» می¬نوشتند، که متعلم در مقابل معلم چه وظایفى دارد و معلم چه حقوقى بر او دارد؛ همچنان که متقابلاً متعلم بر معلم حقوقى دارد. اینکه استاد بیاید بگوید و برود، نه؛ حرف شاگرد را می¬شنفتند، گوش می¬کردند. اینها از قدیم معمول بوده است. در همین زمان ما بعضى از بزرگان بودند، الان هم هستند؛ شاگرد بعد از درس، تا خانهى استاد او را همراهى می¬کرد؛ بحث می¬کرد، صحبت می¬کرد، سؤال می¬کرد. گعده، گعدهى علمى؛ نشست، نشست تحقیقى و سؤال و جواب؛ اینها سنتهاى خوب حوزهى ماست ...» (بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، 29/7/89).
هـ ) تحول در تشکیلات و سازماندهى حوزه¬ها
-«در زمینه¬ى تشکیلات حوزه و سازماندهى حوزه و در کنار شوراى عالى، مسئله¬ى نهاد مدیریت حوزه است، که بسیار مهم است. حتماً باید یک شوراى برنامه ریزى براى حوزه وجود داشته باشد ... امروز برنامه¬ریزى، یک کار علمى است؛ ... از کسانى که تخصص این کار را دارند، استفاده بشود؛ در همان بدنه¬ى کارشناسى حضور پیدا کنند، برنامه¬ریزى کنند».
-«یکى از کارهائى که در سازماندهى حوزه لازم است، آمارگیرى است، ما از حوزه آمار درستى نداریم. به طریق اولى، آن¬وقت از مجموعه¬ى روحانیت در کشور آمار درستى نداریم. تعداد روحانیون در کشور، حدود تحصیلى اینها، میزان فضل اینها، توانائیهاى تبلیغى اینها، تأثیرگذارى اینها در محیطشان؛ اینها چیزهائى است که اصلاً در آمارهاى ما، در اطلاعات ما منعکس نیست؛ ما آمارگیرى نداریم. آمارگیرى هم یک دانش است. یکى از کارهائى که باید حتماً انجام بگیرد، سریع هم باید شروع بشود و چند سال هم طول خواهد کشید، اما برکاتش خیلى زیاد خواهد بود ... البته آن¬وقت دنبال آمارگیرى، نظام ارزشیابى پیش مى¬آید؛ این هم یکى از چیزهائى است که در مسئله¬ى سازماندهى عرض می¬کنیم ...». 25/12/94
حوز ه علمیه باید انقلابی بماند
حضرت امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح سهشنبه (۱۳۹۴/۱۲/۲۵) در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزهی علمیهی قم با تبیین جایگاه و نقش بیبدیل و تأثیرگذار حوزهی علمیهی قم در پیروزی انقلاب اسلامی به برخی تلاشها برای انقلابزدایی از حوزههای علمیه اشاره و تأکید کردند: حوزهی علمیهی قم باید همچنان یک «حوزهی انقلابی و مهد انقلاب» باقی بماند و رسیدن به این هدف نیازمند اندیشه، تدبیر و برنامهریزی دقیق است.
انقلابی ماندن حوزههای علمیّه، عامل انقلابی ماندن نظام
خب، حالا حوزهی قم را بخواهند از انقلاب تهی کنند، [این] چیز کوچکی است؟ انگیزههایی وجود دارد برای این کار، حرف من این است. بنده عرض میکنم اگر بخواهیم نظام اسلامی -همین نظامی که الان تشکیلاتی دارد، قوای سهگانهای دارد، نیروهای مسلّحی دارد، دستگاهها و سازمانهای گوناگونی دارد- انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزهی قم باید انقلابی بماند؛ اگر حوزهی قم انقلابی نمانَد، حوزههای علمیّه اگر انقلابی نماندند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت. من این را به شما عرض کنم: حوزهی قم پشتوانه است. حرف من این است که میگویم حوزهی علمیّهی قم بایستی بهعنوان یک حوزهی انقلابی، بهعنوان مهد انقلاب، بهعنوان آن کورهی آتشفشانی که همینطور دارد انرژی انقلابی را صادر میکند از خودش، حضور داشته باشد و ظهور داشته باشد.
لزوم توسعه بینش و حرکت انقلابی در حوزه برای جلوگیری از انقلابزدایی
خب، عرض کردیم که طبیعت قم، طبیعت طلّاب، حوزهی علمیّه، طبیعت دین است، طبیعت تبلیغ است، طبیعت قناعت است، طبیعت حضور مرجعیّت است که مرجعیّت خیلی مهم است؛ اینها همه از خصوصیّات حوزه است و همین موجب میشود که پایهی انقلاب در اینجا محکم بشود. اگرچنانچه ما دیدیم تلاشهایی دارد انجام میگیرد برای اینکه از حوزهی علمیّهی قم انقلابزدایی کنند، باید احساس خطر کنیم. عرض من با شما نمایندگان عزیز طلّاب و فضلا این است: اگر دیدید انقلابزدایی دارد انجام میگیرد باید احساس خطر کنید. خب، احساس خطر کردن کافی نیست، باید به فکر علاج بود؛ علاج هم تدبیر لازم دارد، فکر لازم دارد؛ این اهمّیّت اجتماع شما را نشان میدهد. باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند؛ با کارهای سطحی، با فریاد کشیدن که احیاناً در یک جلسهای آدم داد بکِشد و به یکی اعتراض کند، با این حرفها مسئله درست نمیشود. راه، اینها نیست؛ راه، فکر کردن و اندیشیدن و حکمتآمیز برنامهریزی کردن، مجموعههای برنامهریزی شده را تهیّه کردن و دنبال کردن است؛ بنابراین بینش انقلابی در قم بایستی توسعه پیدا کند، حرکت انقلابی باید توسعه پیدا کند.
مخالفت صریح و مخالفت غیر صریح دشمنان با انقلاب
خب، مخالفت با انقلاب هم دوجور است: یکوقت صریحاً کسانی با انقلاب مخالفت میکنند -که این هم در حوزه وجود دارد، نه اینکه وجود نداشته باشد، ما بیاطّلاع نیستیم؛ حالا کسانی هستند صریحاً گوشهکنار [مخالفت میکنند]؛ البتّه کم هستند- یکوقت هست که نه، صریحاً با انقلاب مخالفت نمیشود، [بلکه] با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت میشود؛ روی اینها باید حسّاس بود. اینکه ملاحظه میکنید بنده مرتّب روی مسئلهی استکبار تکیه میکنم، روی مسئلهی آمریکا تکیه میکنم، [به خاطر] این نیست که از روی عادت، آدم دائم بخواهد یک حرفی را تکرار کند؛ نه، اینها احساس خطر است. اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحطّ جهانی هویّت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد؛ اهمّیّت نظام اسلامی -که میگوییم دنیا را تکان داد این انقلاب- بهخاطر این است؛ یک چیز جدید آورد.
نظام اسلامی، اوّلین حکومت مبتنی بر دین بعد از دوران صدر اسلام
بعد از دوران صدر اسلام، اوّلین باری است که اسلامِ صحیحِ نابِ متّکی به قرآن و حدیث در عالم واقع، دارد تحقّق پیدا میکند؛ حتّی در دورانهایی که مثلًا علما، محترم هم بودند، اینجور نبوده. فرض کنیم در دوران صفویّه؛ خب علما، محترم بودند؛ محقّقکَرکی از شام پا میشود میآید در اصفهان یا در قزوین یا در کجا و شیخالاسلام کلّ کشور هم میشود؛ پدر شیخ بهایی، خود شیخ بهایی، اینها همه کسانی هستند که جزو علمای بزرگ بودند، خیلی هم محترم بودند، امّا اینها حدّاکثر کاری که میکردند این بود که مثلاً فرض کنید که دستگاه قضاوت را برعهده بگیرند، آنهم تا جایی که منافات با برخی از تندرویهای دستگاه حکومت و سلطنت نداشته باشد؛ وَالّا شاهعباس و شاهطهماسب و بقیّهی سلاطین، کار خودشان را میکردند، حکومت اسلامی نبود، حکومت دینی نبود. اینکه منشأ و مبدأ احکام حکومتی کتاب و سنّت باشد، روایات ائمّه باشد، از صدر اسلام -یعنی حالا آن مقداری که صدر اسلام بوده، بعد از آن- تا امروز دیگر سابقه نداشته است. امروز در ایران اوّلین بار است که یک چنین حکومتی بهوجود میآید. معنای اسلام سیاسی این است؛ اسلام سیاسی یعنی اسلامی که سیاست ادارهی جامعه را و مدیریّت جامعه را برعهده میگیرد؛ یعنی اسلام میشود مدیر جامعه. این بار اوّلی است که در اینجا اتّفاق افتاده است؛ این را میخواهند از بین ببرند، این را میخواهند نابود کنند؛ نابودکردنش هم به همین شکلی است که عرض کردم. بنابراین مسئلهی انقلابیگری در حوزه در معرض خطر است؛ این را باید توجّه کنید؛ باید جزو مسائل اصلی شما باشد.25/12/94
5-ویژگیهای امروز برای رسیدن به حوزه مطلوب
دوران کنونی برای حوزههای علمیّه و برای روحانیّت یک اختصاصاتی دارد، یک ویژگیهایی دارد که با دورانهای قبل فرق میکند که این اختصاصات به نفع روحانیّت وحوزه است،ورسیدن به حوزه مطلوب را تسریع میکند.
1-. تشکیل نظام اسلامی است؛ نظام اسلامی وقتی تشکیل میشود، یعنی فضا اسلامی است. نه اینکه معارضت وجود ندارد؛ چرا، معارضه که هست، همیشه هست، باز هم خواهد بود؛ امّا جریان اصلی، جریان اسلامی است. آن روزی که ما در سنین شماها بودیم، جریان اصلی، جریان ضدّ اسلامی بود؛ نه غیر اسلامی، [بلکه] ضدّ اسلامی بود
2- یک احساس خلأ فکری و نیاز به یک فکر جدید موج میزند؛ ؛ دلزدگی و سرخوردگی از «ایسم»های مختلف -چه «ایسم»های چپ، چه «ایسم»های راست- در بین کشورها و بین اندیشمندان و بین جوانها بسیار زیاد شده؛ یک حالت خلأ فکری [وجود دارد]، حرف نو جا میافتد. جمهوری اسلامی، هم در مسئلهی انسان، هم در مسئلهی جامعه، هم در مسئلهی سیاست حرفهای نو دارد؛ اسلام حرفهای نو دارد. ما اگر بتوانیم این حرفهای خودمان را حرفهای نویی است در دنیا منتشر کنیم و به گوشها برسانیم، پذیرنده و طلبکار زیاد خواهد داشت.
3- آماده بودن وسایل رساندن پیام ؛ همین فضای مجازی که «اسمش فضای مجازی است درحالیکه واقعاً فضای حقیقی است»؛ یعنی این فضا درون زندگی بسیاری از مردم حضور دارد. خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصیٰ نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست. یکی از امتیازات این است .
4-، خلق سؤال وکثرت آن ویژگی دیگر است سؤال خیلی چیز بابرکتی است. در گذشته اینهمه سؤال خلق نمیشد، به وجود نمیآمد. این خطا است که ما خیال کنیم سؤال و شبهه را دشمن همیشه به وجود میآورد؛ بله، گاهی هم دشمن یک سؤال یا شبههای را به وجود میآورد؛ امّا سؤال و شبهه از ذهن خلّاق انسان متولّد میشود. جامعهی جوان اهل درس و بحث و تحصیل -یعنی همین مجموعهی دانشگاهی و امثال اینها- همهی اینها مزارع تولید سؤالند؛ اشکالی هم ندارد. شما خودتان هم همینجور هستید؛ شما هم جوانید، ذهن خلّاقی دارید؛ این ذهن میتواند سؤال به وجود بیاورد و البتّه همین ذهن میتواند پاسخ به وجود بیاورد و برای سؤالها جواب ارائه بدهد.
[البتّه] در سؤالها متوقّف نمانید! این توصیّهی من به شما است. در سؤالها متوقّف نمانید؛ بروید سراغ جواب. همهی سؤالها جواب دارد؛ لازم است که ذهن، کار کند، تلاش کند، فعالیّت کند و به جواب مناسب [برسد]. البتّه در مورد جوابها هم سهلاندیشی و سهلانگاری نباید کرد؛ یعنی هر سؤالی با هر جوابی تناسب ندارد؛ پاسخ باید پاسخ منطقی و محکم و صحیح باشد.
. بنابراین امتیازات این دوره امتیازات زیادی است؛ خدا را شکر کنید که در این دوره قرار گرفتهاید و میتوانید از امتیازاتش استفاده کنید. |