شرحي بر حديث ولايت
آسيب شناسي بيداري اسلامي
حميدرضا ترقي
ديدار صدها تن از اساتيد و انديشمندان شركت كننده در اجلاس جهاني اساتيد دانشگاههاي جهان اسلام و بيداري اسلامي با مقام معظم رهبري در 21/9/91 باب تازهاي از بيداري اسلامي را در اذهان و افكار عمومي نخبگان سياسي جهان گشود كه نكات و راهبردهاي معظم له بار ديگر حيات ديگري به بيداري اسلامي بخشيد كه در اين شرح به ابعادي از آن راهبردها خواهيم پرداخت:
شرط نقش آفريني اساتيد
نقشآفريني انديشمندان در بيداري اسلامي و هدايت ملتها به سوي صراط مستقيم مبارزه و آگاهي بخشي به آنها نسبت به توطئههاي دشمنان و حركت صحيح در مسير بيداري از منظر رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي مستلزم چند ويژگي است:
1- اخلاص؛ يعني براي خدا مبارزه كردن و از هواهاي نفساني و قدرتطلبي به دور بودن.
2- شجاعت؛ يعني كه انديشمندان نبايد از تهديدهاي دشمنان بهراسند و براي تحمل مشكلات راه از شجاعت برخوردار باشند.
3- هوشياري؛ يعني اساتيد و نخبگان در جوامع بيدار شده بايد نسبت به تحركات دشمن و شناخت مشكلات و راه كارهاي عبور از آنها هوشيار باشند و دچار غفلت نشوند.
4- كار و تلاش؛ هيچ مبارزهاي بدون كار و تلاش به نتيجه نميرسد با سستي و تنبلي و كسالت نميتوان دستاوردهاي عظيم انقلاب را كسب و يا حفظ كرد.
5- نبود طمع؛ يعني نخبگان سياسي و انديشمندان جبهه بيداري اسلامي نبايد دچار طمع قدرت و اندوختن ثروت و غيره شوند و به خاطر اين طمعها دست به مبارزه بزنند، زيرا اين ويژگي موجب سقوط آنها در ورطه تطميع و انحراف و سازش و غيره خواهد شد.
در صورتي كه انديشمندان، علما و نخبگان جوامع بيدار شده از ويژگيهاي فوق برخوردار باشند ميتوانند در جهت شركت جامعه خود به سوي سعادت و نجات نقشآفريني مثبتي داشته باشند.
چرا از اسلاميت بيداري ميترسند؟
هراس دشمنان از عبارت بيداري اسلامي و تلاش در تغيير عنوان آن به بهار عربي ريشه در ظهور اسلام سياسي و اسلام عملي و اسلام اقدام دارد. زيرا از زماني كه انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيد و نشان داد كه در اسلام سياسي و با قرائت امام خميني(ره) جوهرة انقلاب كردن و اداره كشور وجود دارد، دشمنان متوجه شدند كه اسلام آمريكايي و اسلام اشرافي و اسلامي كه برده دلار و غرق در فساد و اشرافيگري باشد براي آنها خطر ندارد، ولي اسلام سياسي و انقلابي با منافع سلطه در تضاد است و اجازه استثمار و استعمار و سلطه به آنها نميدهد.21/9/91
لذا علي رغم اينكه ميبينند تمام شواهد در كشورهاي بيدار شده اين است كه بيداريشان از اسلام نشأت گرفته و انتخابشان اسلام است و شعارهايشان اسلام است ولي آن را بهار عربي براي به دست آوردن دموكراسي تعبير ميكنند. البته اين خودفريبي است يقيناً در آينده به اشتباه خود پي خواهند برد ولي بيانگر اين حقيقت است كه آنها از تكرار انقلاب اسلامي ايران در كشورهاي اسلامي ميترسند.
آنها از اسلامي كه در متن مردم نفوذ دارد و به آنها توكل بر خدا ميدهد و آنها را به وعده الهي دچار حسن ظن ميكند، ميترسند. امروز اسلام سياسي و اسلامي كه حرف نيست و در عمل و اقدام مسلمانان بروز و ظهور ميكند رو به گسترش است و مسلمانان تكليف خود را فقط در خواندن قرآن نميدانند بلكه عمل به آن را ملاك اسلاميت خود ميدانند. جاي تأسف است كه بعضي غافلان بر اساس مباني غلط اين بيداري اسلامي را بيداري انساني مينامند و بر آن اصرار ميورزند و تصور ميكنند انسانيت امروزي ظرف شناخت حق و باطل را به اندازه كافي دارد و ميتواند بر اساس مباني انساني پي به مباني الهي و اسلامي در بيداري كنوني جوامع ببرد.
آسيب شناسي بيداري اسلامي
آنچه در كشورهاي تونس، مصر، ليبي و يمن رخ داده است و آثار بيداري اسلامي است قابل تأمل و دقت است.
شرايط كنوني اين كشورها نشان ميدهد كه بيداري اسلامي در اين كشور دچار چند آسيب زير شده است:
1- فقدان رهبري مورد قبول و اعتقاد همه
2- فقدان قانون اساسي از پيش طراحي شده اسلامي براي نظامسازي بعد از انقلاب و پيروزي
3- فقدان كادرسازي مناسب از نيروهاي غير وابسته و مستقل و شجاع براي مديريت كشور
4- ضعف در تكوين ملت بر اساس اهداف ايدئولوژيك مبارزه
5- نفوذ عناصر محافظهكار وابسته به درون هيئت حاكمه جديد از عناصر دشمن
بديهي است با بررسي دقيقتر و بيشتر ميتوان متناسب با هر كدام از كشورهاي بيدار شده آسيبشناسي دقيقتري را انجام داد.
اهداف بيداري اسلامي
در ارزيابي اكثر جنبشهاي بيداري اسلامي منطقه ميتوان چند هدف را ديد:
1- رهايي از شر سلطه جهاني
تمام كشورهاي بيدار شده به دنبال رهايي از چنگ قدرت استكبار جهاني و كسب استقلال خود بودهاند.
2- محور قرار دادن اسلام و شريعت اسلامي در اداره كشور
تمام ملتهاي منطقه در خواستههاي خود اجراي شريعت اسلامي را خواستار بوده و براي آن تلاش نمودند چون اسلام داراي نقشه راه و برنامه اداره مطلوب كشور است و اين حقيقت اثبات شده است.
3- بازسازي نظام سياسي
تمام ملتهاي منطقه به دنبال بازسازي نظام سياسي كشورشان بر اساس انديشه و ايدئولوژي اسلامي و الگوي مناسب با شرايط كنوني جهان به لحاظ دموكراسي و مردم سالاري ديني بودهاند و نظام سلطنتي يا استبدادي يا جمهوري ديكتاتوري را نميپسنديدند.21/9/91
براي تحقق اهداف فوق بايد از قدرت مردم در اين كشورها پشتيباني كرد و مردم را در پشت سر اهداف فوق همدل و يك صدا كرد و با تشريح اهداف انقلاب براي مردم و شناساندن مواضع انقلاب و دشمنان راه به آنها بصيرت داد و به اقتدار ملتها به ويژه جوانان افزود و به آنها نشان داد كه همان طور كه ملت ايران توانست شما هم ميتوانيد.