هفت توصیه رهبری به دولت سیزدهم
توصیه اول:
جلوه های مردمی بودن دولت
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
در مورد مردمی بودن؛ خب مردمی بودن مقولهی گستردهای است و جلوههایی دارد. یک جلوه همین رفتن میان مردم و شنیدن بیواسطه از مردم است. این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که دیروز جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، با مردم، از آنها شنیدند، با آنها حرف زدند، این یک جلوهی از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است. امام خامنه ای
۱۴۰۰/۰۶/۰۶
رهبر معظم انقلاب اسلامی دردیدار با هیئت وزیران دولت سیزدهم هفت توصیه را به دولتمردان کردند که اولین توصیه ایشان تبیین مطالبی بود که درمراسم تنفیذ و به استناد شعار خود رئیس جمهور فرموده بودند . ایشان جلوه های مردمی بودن دولت را در 9 عنوان برشمردند که هرکدام از آنها قابل تبیین و تحلیل و شرح است .
الف)- حضور دربین مردم وسفرهای استانی
مقام معظم رهبری همیشه مسئولین اجرائی که کارشان مرتبط با مردم است را توصیه کرده اند که به میان مردم
رفته و از نزدیک با آنها حرف بزنند و مشکلات آنها را ببینندو از نزدیک مشاهده کنند تا بتوانند برای آنها چاره اندیشی کنند
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این فرمان بسیار مهمّ حکومتیشان به مالک اشتر به همهی این چیزها پرداختهاند؛ توصیه میکنم که دوستان مراجعه کنید، نگاه کنید، این فرمان را ببینید. در همین زمینه عبارت ایشان [این است:] فَلا تُطَوِّلَنَّ -یک احتمال هم فَلا تَطولَنَّ، یا فَلا یَطولَنَّ- اِحتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک؛ از مردم در مدّتزمان طولانی غایب نباش. البتّه مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد امّا در برهههایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید. لا تُطَوِّلَنَّ، طول نده احتجاب از مردم را. بعد در این مورد چند جمله بیان میفرمایند، بعد میفرمایند: وَ اِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاَصحِر لَهُم بِعُذرِک؛ اگر چنانچه یک گرهی در ذهن مردم پیدا شد، یک شبههای در ذهنشان نسبت به تو پیدا شد، بیا عذر خودت را با مردم درمیان بگذار، صریحاً با مردم حرف بزن، صحبت کن. ببینید، اصلاً رابطهی حاکم و مردم یک رابطهی این جوری است؛ رابطهی برادرانه است، رابطهی دوستانه است. وَ اَعدِل عَنکَ ظُنونَهُم بِاِصحارِک؛ اگر شبههای دارند، با این سخن گفتنِ خودت و حرف زدن خودت، و بیان خودت، شبهه را از ذهنشان برطرف کن.
نقش سفرهای استانی آیه اله رئیسی که مورد تایید و تاکید مقام معظم رهبری است کاملا این حقیقت را نشان میدهد و
یاوه گویانی که این سفر ها را پوپولیستی تلقی میکنند بویی از مردمی بودن نبرده اند .
ب)-اتخاذ سبک زندگی مردمی
اگر سطح زندگی و سبک آن در بین وزرا مثل طبقه متوسط به پایین جامعه باشد ، مردم نه تنها از او الگو میگیرند بلکه کاستی ها را براحتی تحمل میکنند
اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذیشأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخارهای بکنید، قرآن را درمیآوریم و یک استخارهای برایش [میگیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پایینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیرهی رسول اللّه است. سیرهی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار میآمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. مقام معظم رهبری ۱۳۹۸/۱۰/۰۳ درس خارج فقه
ج)- رفتار بیتکلّف در ممشیٰ و منش،
رسول خدا (ص) سبک گام بر می داشت و با شتاب راه را طی می کرد گویی از سراشیبی پایین می رفت.»بندگان حقیقی خدا سبک، فروتن، بی تکلف و بی پیرایه اند، چنان که خدای متعال در توصیفشان فرموده است :و بندگان رحمان آنانند که بر زمین با فروتنی و نرمی راه می روند»
تکلف آدمی را سنگین و متکبر می کند و این حالت در رفتار آدمی نمود پیدا می کند ، و بی تکلفی آدمی را سبک و فروتن می کند و این حالت در رفتار آدمی جلوه می کند. اصحاب رسول خدا (ص) گفته اند که کسی را ندیدیم که چون پیامبر با شتاب و سبک گام بردارد. «ابن عباس» در این باره گوید :«رسول خدا(ص) چون راه می رفت به گونه ای با نشاط راه می رفت که ناتوان و کسل به نظر نمی رسید»
بی تکلفی در همه رفتار پیامبر موج می رد. وقتی وارد مجلس و محفلی می شد مقید به نشستن در جایگاهی ویژه نبود. امام صادق (ع) در این باره فرموده است:«رسول خدا این گونه بود که در هر مجلسی که وارد می شد در نزدیک ترین جای به محل ورود خود می نشست».خداوند بی تکلفی را دوست دارد و این از رحمت خداست و خود مایه نزول رحمت حق،
د)- دوری کردن از منشهای اشرافیگری
اشرافی گری از ریشه شرف به معنای زمین بلند است که بیانگر حالتی درونی است که حکایت از روحیه برتری جویی فرد مبتلا به اشرافی گری دارد. این حالت ممکن است در افراد ثروتمند یا متوسط و حتی فقیر وجود داشته باشد. و فرد سعی می کند با استفاده از تجملات که معمولا باریخت و پاش و اسراف همراه است خود را بالاتر از دیگران جلوه دهد.
ﻣﺘﺮﻑ، که درقران مورد تقبیح قرارگرفته ﻳﻌﻨﻰ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻋﻴﺶ ﻭ ﻧﺎﺯ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ، ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﻧﺎﺯ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ، ﺩﭼﺎﺭِ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﺷﺪﻧﺪ.
ه)- پرهیزاز نگاه از بالا به مردم
گاهی نگاههای ما به مردم ممکن است [جوری باشد] کأنّه از بالا نگاه می کنیم به مردم؛ نخیر،
ما جزو مردمیم، بین مردمیم، خیلی از این مردم از ما بالاتر هم هستند و بنابراین اینکه کسی از موضع بالا به آحاد مردم نگاه کند غلط است؛
اگر مسئولین خود را نوکر و حقوق بگیر مردم بدانند ، هیچ وقت خود را ارباب مردم تصور نمیکنند.
و)- مشکلات و راه حلها را با مردم درمیان گذاشتن
حرف زدن با مردم و مشکلات را و راهحلها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوههای مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید. یک وقت مشکلی وجود دارد، راهحلّی [هم] وجود دارد. . با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید، از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف، هم کمک فکری، هم کمک عملی.
وقتی مردم از مشکلات دولت در انجام مطالبات شان مطلع باشند هم میتوانند درحل مشکل به دولت کمک کنند و هم اینکه عدم اقدام را بحساب بی توجهی دولت نمیگذارند .مضافا اینکه تحمل تاخیر برای مردم راحت تر و بدون سوء ظن صورت میگیرد .
ز)- سعی کنید حرف زدن شما موجب یأس مردم نشود
بعضی بیتوجّهی میکنند به این نکته و حرف نامناسب و خلاف واقع میزنند که موجب ناامیدی مردم میشود؛
بیان مشکلات برای مردم باید امیدوار کننده باشد نه مایوسانه ، با دروغ و غیر واقعی حرف زدن به این تصور که مردم متوجه نمیشوند ، در مرام دولت مردمی نیست .
ح)- عذرخواهی سریع از مردم درمواقع بروز اشتباه
در یک جاهایی یک خطایی اتّفاق میافتد -خب همهی ماها اشتباه میکنیم دیگر؛ خطا در کار ماها کم نیست- از مردم عذرخواهی کنید؛ صریحاً [بگویید] این اشتباه شده، از مردم عذرخواهی کنید.
دربسیاری از کشور ها مسئولین اگر اشتباهی میکنند که خسارت سنگینی به مردم و کشور و بیت المال وارد شده بلافاصله استعفا میدهند .متاسفانه در کشور ما روحیه عذرخواهی در مسئولین ضعیف و به ندرت رخ میدهد این شیوه نه تنها اعتماد مردم را به دولت کاهش میدهد بلکه بین دولت و مردم فاصله ایجاد میکند.
ت)-بیان گزارش صادقانه و بدون مبالغه از فعالیت ها به مردم.
گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید؛ گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگنمایی؛ صادقانه [بگویید] این کارها را انجام دادهاید.مردمی بودن اینها است؛ اینها جهات مختلف مردمی بودن است.
اینکه پروژه ای هنوز شروع نشده آنرا بعنوان کارنامه خود نشان دادن ، یا پروژه ای که 90 درصد آن در دولت تمام قبلی انجام شده بنام خود تمام کردن ، اینها خلاف صداقت است و مردم این رفتار را منوجه شده وآنرا بحسا ب فریب میگذارند.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این فرمان بسیار مهمّ حکومتیشان به مالک اشتر به همهی این چیزها پرداختهاند؛ توصیه میکنم که دوستان مراجعه کنید، نگاه کنید، این فرمان را ببینید. در همین زمینه عبارت ایشان [این است:] فَلا تُطَوِّلَنَّ -یک احتمال هم فَلا تَطولَنَّ، یا فَلا یَطولَنَّ- اِحتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک؛ از مردم در مدّتزمان طولانی غایب نباش. البتّه مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد امّا در برهههایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید. لا تُطَوِّلَنَّ، طول نده احتجاب از مردم را. بعد در این مورد چند جمله بیان میفرمایند، بعد میفرمایند: وَ اِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاَصحِر لَهُم بِعُذرِک؛ اگر چنانچه یک گرهی در ذهن مردم پیدا شد، یک شبههای در ذهنشان نسبت به تو پیدا شد، بیا عذر خودت را با مردم درمیان بگذار، صریحاً با مردم حرف بزن، صحبت کن. ببینید، اصلاً رابطهی حاکم و مردم یک رابطهی این جوری است؛ رابطهی برادرانه است، رابطهی دوستانه است. وَ اَعدِل عَنکَ ظُنونَهُم بِاِصحارِک؛(۲) اگر شبههای دارند، با این سخن گفتنِ خودت و حرف زدن خودت، و بیان خودت، شبهه را از ذهنشان برطرف کن. این توضیحی [بود] در مورد مردمی بودن. بنابراین سعی کنید اینها را واقعاً داشته باشید؛ همهی بخشهای مختلف، این خصوصیّت را داشته باشند. |