معلمان پایه ریزان تمدن نوین اسلامی
شرحی بر حدیث ولایت حمیدرضا ترقی
برای یک کشور، برای یک تمدّن، برای یک ملّت، مهم تر از همهی سرمایهها، سرمایهی انسانی است؛
آنچه بنده سالهای متمادی دربارهی نقش معلّم و دانشجو یا معلّم و آموزش و پرورش اظهار کردهام، برخاستهی از این احساس است؛ برخاستهی از این باور است که معلّم یک چنین نقشی دارد. در واقع، پایهریز تمدّن نوین، شما هستید؛ چون نیروی انسانیِ شایسته اگر نباشد، تمدّنی به وجود نخواهد آمد. مقام معظم رهبری 11/2/98.
نقش تربیت منابع انسانی در تمدن سازی
از آنجایی که محور مهندسی فرهنگی، انسان است، هدف از آموزش و پرورش آن است که انسان با مشخصه های خاصی تربیت شود. بنابراین، گفتمان اسلامی مانند هر گفتمان دیگر فرهنگی تمدنی بر آن است تا انسانی را تربیت کند که فلسفه و سبک زندگی او براساس آموزه های اسلامی باشد. اینجاست که تعلیم و تربیت، نقش اساسی و کلیدی می یابد و به عنوان ماموریت پیامبران از جمله پیامبر اسلام (ص) معرفی می شود. (بقره، آیات ۱۲۹ز ۱۵۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۴؛ جمعه، آیه ۲)
از نظر اسلام، فرهنگ، جامعه و تمدن، برمحور انسان به وجود می آید و معنا و شکل می یابد. بنابر این، افراد انسانی به عنوان پایه های فرهنگ و جامعه و تمدن، موضوع تعلیم و تربیت قرار می گیرد. از این رو تعلیم و تزکیه یکایک افراد جامعه برای رسیدن به هدف جامعه عالم و سالم و متمدن و فرهنگی در دستورکار قرار گرفته است. (انفال، آیه ۲۵، رعد، آیه ۱۱)
به سخن دیگر، همه چیز فرهنگ ها و تمدن ها و جوامع، انسان است و تعلیم و تربیت انسان به معنای تحقق اهداف همه جانبه خواهد بود. پس تعلیم به معنای آموزش افکار و اندیشه ها تا خط و معماری و فن آوری و علوم دیگر، یک بخش اساسی مهندسی فرهنگی را به خود اختصاص می دهد؛ چنانکه تربیت و تزکیه به معنای ایجاد ملکه و عادت خاص رفتاری، بخش دیگر این مهندسی را در برمی گیرد.
اگر جامعه ای دارای افراد تعلیم دیده و تربیت شده باشد. می تواند تمدن بزرگ اسلامی را به دست آورد و درجهان معاصربازسازی، ایجاد کند.
با توجه به فقدان تمدن اسلامی در جهان معاصر می توان این معنا را اثبات کرد که منابع انسانی فاقد فرهنگ اسلامی است؛ زیرا اگر روح فرهنگ اسلامی در جان مسلمانان وجود داشت. بطور طبیعی تمدن اسلامی تحقق می یافت. بنابر این، می بایست تمام تلاش و همت خود را مبذول این معنا کنیم که منابع انسانی را براساس فرهنگ اسلامی تعلیم و تربیت کنیم.
پس لازم است که همه تلاش ها بر این متمرکز شود که منابع انسانی جامعه به درستی از نظر فکری و فرهنگی ساخته و تربیت شوند. از این رو گفته می شود که برای دست یابی به تمدن اسلامی نخست آموزشهای فرهنگی بر آموزه های اسلامی انجام شود و مسلمانانی مومن براساس فلسفه زندگی اسلامی تعلیم و تربیت شوند.
آموزه های قرآنی از آغاز تا انجام برآن است که فرهنگ خاصی را تولید و معرفی نماید تا بر اساس آن انسانی خاص تعلیم و تربیت شود تا بتواند سبک زندگی اسلامی راتحقق بخشد و تمدن اسلامی را بسازد و به جامعه بشری ارایه دهد. الگوهای رفتاری که اسلام ارائه می دهد نمونه های عینی و ملموسی است که براساس آن فکر و فرهنگ، آموزش و پرورش یافته اند به گونه ای که دیگران نیز می توانند با استفاده از این الگوهای رفتاری جامعه ای را بسازند و به جهانیان معرفی کنند.
پس لازم است که پیش از هر چیزی در راه رسیدن به غایتی به نام تمدن اسلامی، بر منابع انسانی توجه شود. به سخن دیگر، توجه به تربیت وآموزش اسلامی به عنوان مهم ترین کلید ورود به دنیای تمدن اسلامی، امری لازم است؛ چرا که بی توجه به تغییر اساسی در فرهنگ جامعه بویژه نسل جوان ، نمی توان امید به تحقق تمدن داشت و اقتصاد را به شکوفایی رسانید تا موتور تمدنی باشد. در حقیقت آنچه سوخت موتور تمدن اسلامی را تشکیل می دهد و اقتصاد جامعه را به حرکت درست و سازنده وامی دارد، فرهنگ اسلامی است که می بایست در جان و روح مسلمانان و جامعه اسلامی دمیده شود.
آموزه های اسلامی همواره تلاش خود را به این معنا مبذول داشته که انسان تراز اسلام را تولید و تعلیم و تربیت نماید تا بتوان با مجموعه انسان های تربیت شده به عنوان امت، تمدن اسلامی را ساخت و به جهانیان معرفی کرد. اگر بتوانیم انسان هایی را براساس آموزه های اسلامی داشته باشیم تا جامعه ای را شکل دهند، این امکان وجود دارد که بتوانند در جهان معاصر، تمدن اسلامی را بازسازی کنند؛
انديشمندان جهان به اين نتيجه رسيده اند كه اگرجامعة مي خواهد به سمت توسعة پايداراقتصادي برود و شرايط ايده آلي داشته باشد بايداز نظر فرهنگي و علمي به رشد و بالندگي برسد .سوق دادن دانش پژوهان و دانشجويان به سوي فرهيختگي و بستن راه هاي نفوذ فرهنگ هاي بيگانه بر عهدة ی معلمان واستادان و پشتباني نهاد هاي مسوول آموزشي از ايشان است.شايد در همه موضوعات مربوط به زندگي دركشور عنواني به بزرگي ، عظمت و سهمگيني تحصيل نباشد .تحصيل و آموزش وتربیت يعني دو عامل انسان سازيكه بايد ايجاد سازگاري بين زندگي مادي ومعنوي را جا بيندازد و نيروهايي معنوي واخلاقي انسانی اي را كه در دنياي امروززندگي مي كنند راطوری تربيت كند كه متناسب با آرمان جامعة اسلامی باشند و براي اين كار بايد انساني تربيت شود كه گرايش هاي معنوي در او قويتر از گرايش هاي نفساني باشد و عقل او بر هوسش غلبه كند.
فقدان نیروی کار آمد مانع تمدن سازیست
استاد شهید مرتضی مطهری میگفت :
اوّلین و مهم¬ترین مسئله در تمدّن سازی، نیروی انسانی و جایگاه آن است. به طوری که تمدّن جلوه¬ی متراکم ابزارسازی و بهرهمندی انسان¬های یک اقلیم مادّی و معنوی است. بدین معنا که قابل وامگیری یا دریافت وارداتی نیست. اگرچه تمدّن¬ها دارای آثار جدّی بر یکدیگر هستند؛ تمدّن هر جامعه بیش از هر چیز محصول توانمندی انسان¬های همان جامعه است و عوامل دیگر در این فرآیند نقش¬های بعدی را دارا هستند و هیچ تمدّنی از نیروی انسانی بی¬نیاز نیست. (مطهری، ج۱۵، ص ۳۹۰)
مقام معظّم رهبری نیز به وجود نیروی انسانی کارآمد در شکل گیری تمدّن اسلامی اشاره کرده می¬فرمایند: «ثروت واقعی یک کشور، نیروی انسانی آن کشور است؛ بخصوص اگر جوان و هوشمند و کارآمد باشد». (بیانات مقام معظّم رهبری، در تاریخ ۲۷/۷/ ۱۳۹۴)
نکته قابل ذکر اینکه، انسان در نقش احیاگر، پذیرنده و انتقال دهنده¬ی یک تمدّن، نقش اساسی دارد. اگر این عامل به ادلّه¬ی گوناگون دچار رخوت، سستی، بی¬انگیزگی، فساد اخلاقی و روحی، دوری از تعالی، رشد، تفکّر و خلّاقیت شود، نمی¬تواند احیاگر، حافظ و ناقل تمدّن خویش باشد. پس فقدان نیروی انسانی کارآمد و کافی از موانع مهم تحقّق تمدّن نوین اسلامی است. بنابراین انسان بر اساس نوع آفرینش خود و امّتیازاتی که بر دیگر موجودات دارد، قدرت تمدّن سازی دارد و تمدّن¬ها نمایانگر هویّت اجتماعی برپاکننده خود هستند
جهادهویت ساز لازم است
مقام معظم رهبری مهمترین اولویت در تغلیم و تربیت را هویت بخشی به انسانها دانسته و فرمودند:
شما جهادگرانی در میدان کارزار با جهل و بیسوادی هستید. ببینید! یک جوان را، یک کودک را، یک نوجوان را شما از وادی بیسوادی و ظلمات میآورید به وادی نور و علم، با جهاد؛ کار سختی هم هست. شما در واقع هویّتسازی فرهنگی میکنید. هویّتسازی خیلی مهم است؛ هویّتسازی برای انسانها در یک جامعه خیلی مهم است؛ [انسانها باید] احساس هویّت کنند. هویّت انسان به فرهنگ او است، به دانستههای او است، به سبک زندگی او است. تمدّن، متّکی به فرهنگ است؛ اگر فرهنگ قوی و غنی وجود نداشته باشد، تمدّن به معنای مصطلح و رایجِ خودش به وجود نمیآید.
سند2030 مانع تحقق تمدن اسلامی
درست توجّه کنید؛ مخصوصاً مسئولین عزیز و محترمی که تشریف دارند، توجّه کنند. اینجا است که اهمّیّت سند ۲۰۳۰ معلوم میشود. لُبّ کلام و جان کلام در این سند ۲۰۳۰ که فصل مهمّی مربوط به آموزش و پرورش دارد، این است که نظام آموزشی باید سبک زندگی را و فلسفهی حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد؛ این آن لُبّ کلام در سند ۲۰۳۰ است. یعنی چه؟ یعنی جنابعالی، انسان متدیّن و علاقهمند به کشورتان، علاقهمند به آیندهتان، در کلاس درستان سرباز برای غرب درست کنید.(۲) این که روی سند ۲۰۳۰ این قدر اصرار دارند و کار میکنند، آشکار و غیر آشکار سعی میکنند این را تحکیم کنند بر مناسبات کشورها از جمله کشور ما، این معنایش این است؛ چون دستورات و توصیهها و نکات اصلی موجود در این سند برای آموزش و پرورش این است که آموزش و پرورش باید جوری مناسبات فکری شاگردان را تنظیم کند که فلسفهی زندگیشان، اساس زندگیشان، مفهوم حیات در نظرشان، طبق تفکّر غربی باشد.11/2/98
دستاورد آموزش و پرورش در گام اول انقلاب
بنده فاصلهی آموزش و پرورش کنونی را با نقطهی مطلوب میدانم، امّا فاصلهی آموزش و پرورشِ موجود با آن وضع اسفباری که قبل از انقلاب داشت، را هم میدانم. آموزش و پرورش در دورهی انقلاب –(در این چهل سالِ انقلاب-) کارهای بزرگی انجام داده. همین دانشمندان گوناگونی که کشور شما را از لحاظ فنّاوری نانو جزو پنج کشور اوّل دنیا قرار دادند، در آموزش و پرورش تربیت شدند؛ همین نسل سوّم و چهارم انقلاب که نه امام را دیده، نه دوران دفاع مقدّس را دیده، نه شهدای نامدار دورهی هشتساله را دیده، امروز محکم و استوار در مقابل دشمن میایستد، اصرار میکند که برود از حرم دفاع بکند و میرود دفاع میکند، یکی شهید میشود، ده نفر هم شهید نمیشوند و برمیگردند. این انگیزهی مجاهدت کردن چیز کمی نیست، اینها را چه کسی تربیت کرده؟ آموزش و پرورش تربیت کرده؛ آن هم در این دنیا. [اینکه] در دنیای اینترنت، در دنیای مفاسد گوناگون اخلاقی، در دنیای ماهواره، این جور جوان تربیت کنید، این خیلی هنر است. این اردوهای جهادی را چه کسی تهیّه میکند؟ چه کسی میرود اردوهای جهادی؟ این جوانها میروند؛ اینها را آموزش و پرورش تربیت کرده. این همه کار بزرگ علمی در این کشور انجام گرفته، این همه مظاهر و نشانههای حقیقی دینداری در جامعه وجود دارد -که بنده بارها گفتهام، جوان امروز با قرآن و با دعای ندبه و با ماه رمضان و با گریه و با توسّل و با تضرّع و با پیادهروی به کربلا و با اینها زندگی میکند- این حرفها کجا بود، کِی بود؟ این همه شهیدِ دانشآموز ما داریم، چندین هزار شهید دانشآموز ما داریم، چه تعداد زیادی شهید معلّم داریم، این دانشآموزهای شهید را چه کسی تربیت کرده؟ همین معلّمین، همین آموزش و پرورش. دستکم نگیرید آموزش و پرورشِ دورهی انقلاب را؛ در دورههای مختلف خیلی کار کردند.11/2/98
وضع مطلوب در نظام آموزش و پرورش چیست؟
آن وضع مطلوبی که ما میخواهیم این است: آموزش و پرورش باید بتواند انسانهایی تربیت کند دانا باشند، توانا باشند، خردورز باشند، پارسا باشند، پرهیزکار باشند، پاکدامن باشند، کارآمد باشند، مبتکر باشند، شجاع باشند، اهل اقدام باشند، از دشمن نترسند، از تهدید نترسند، خوابرفتگی و غفلت پیدا نکنند؛ انسانهای این جوری تربیت کند. این [طور] اگر شد، این کشور به همانی که بنده آرزو کردم و گفتم و وعده دادم و انشاءالله خواهد شد، خواهد رسید؛ یعنی ما تا چند دهه بعد -آن روز من گفتم تا پنجاه سال که حالا چند سالش گذشته- مثلاً تا پنجاه سال دیگر [به جایی میرسیم که] هر کسی در دنیا بخواهد مرزهای جدید علم را به دست بیاورد، مجبور باشد فارسی یاد بگیرد. تربیت یک چنین انسانهایی، یک چنین جوانهایی، پایهی اصلی ایرانِ سربلند فردا است، پایهی اصلی تمدّن نوین اسلامی است. 11/2/98
تقویت کننده زیرساخت علمی کشور
آموزش و پرورش زیرساخت اصلی علم و تحقیق در کشور است. زیرساختهای کشور خیلی مهم است؛ زیرساختهای مهندسی کشور، زیرساختهای علمی کشور، زیرساختهای ادبی و فرهنگی کشور، اینها خیلی مهم است. وقتی در یک کشوری، زیرساختها در یک بخش فراهم بود، تولید در آن بخش آسان خواهد شد. زیرساخت علم و تحقیق، آموزشوپرورش است. اگر آموزشوپرورش با سیاستهای خود، با رفتارهای خود، با برنامهریزیهای درست خود، حرکت درستی را دنبال بکند، این زیرساخت روزبهروز بهتر و قویتر خواهد شد17/2/96
مهارت آموز
یک مسئله هم، مسئلهی مهارتآموزی است که من قبلاً هم روی این تکیه کردهام؛ یعنی یافتههای علمی را در عمل پیاده کردن و تحقّق دادن و این را به دانشآموز و جوان و دانشجو یاد دادن؛ که البتّه مرکز اصلیاش آموزش و پرورش است، یعنی از دبیرستان باید شروع بشود، از مدرسه باید شروع بشود. اگر روح مهارتیابی در جوان زنده شد، یعنی یاد گرفت که یافتهی علمی را بتواند تحقّق عملی ببخشد، آن وقت این خیلی برکات در آینده خواهد داشت11/2/98
بهترین فرصت برای تربیت نسل جوان مسئول
یکی از فرصتهائی که در اختیار کشور و در اختیار انقلاب قرار دارد، همین فرصت سازمان آموزش و پرورش است.12/2/91
جهتگیری و اهداف آموزشوپرورش در دوران ۱۲سالهی تحصیل باید بهگونهای باشد که دانشآموز، جایگاه خود را در کاروان حرکت به سمت پیشرفت، بیابد و با احساس مسئولیت و با روحیهی آزاداندیشی، راستگو، بلندهمت، شجاع، فداکار، پاکدامن و پرهیزکار، تربیت و تحویل جامعه شود.19/2/97
تربیت نسل آیندهای با هویت مستقل، عزتمند، دینی و دارای شاخصهای ممتاز و جریانساز» را وظیفهی اصلی و بسیار خطیرآموزشوپرورش و معلمان است 13/2/95
حضرت آیتالله خامنهای احیای «شاخصهای ممتاز و مفاهیم جریانساز» در دانشآموزان را یکی دیگر از وظایف سنگین معلمان و آموزشوپرورش دانستند و گفتند: ایمان، اندیشهورزی، مشارکت و همکاری اجتماعی، و اصلاح الگوی مصرف از جملهی این شاخصهای برجسته است که باید در نسل آینده رشد پیدا کند.13/2/95
. تربیت یک چنین انسانهایی، یک چنین جوانهایی، پایهی اصلی ایرانِ سربلند فردا است، پایهی اصلی تمدّن نوین اسلامی است.11/2/98
اجرای جدی و همراه با زمان بندی سند تحول
باید کاری کنیم که این سند محقّق بشود. من پارسال گفتم جوری عمل کنید که بدنهی آموزش و پرورش این سند را بخواند، بشناسد، بنیوشد، بفهمند که چه کار بنا است در آموزش و پرورش انجام بگیرد؛ سند، سند بسیار خوبی است؛ این دنبالگیری میخواهد، کار میخواهد.11/2/98
مطالبهی اصلی من از آموزشوپروش این است که برای تحقق سند تحول، زمانبندی دقیقی معین و این سند اجرا شود.19/2/97
این سند تحوّل در اختیار ما است؛ این را باید جدّى گرفت. عرض من و توصیهى من به مسئولین محترم و مدیران محترم این است که سند تحوّل را جدّى بگیریم؛ فراتر از اظهارات رسمى؛ در عمل.
خب، اگر بخواهیم این سند تحوّل تحقّق پیدا کند - همچنان که اشاره کردند به عرایض قبلى ما - نقشهى راه لازم است، یک برنامه لازم است. اگر تفکّرات ما، کلّیّاتى که مورد نظر مسئولان و دلسوزان است، به شکل یک برنامهى عملیّاتى در نیاید، در عالم ذهنیّات خواهد ماند و خواهد پوسید؛ 17/2/93
الزامات رسیدن به وضع مطلوب
1- برخورداری مدیران از روحیه انقلابی
برای تحوّل آموزش و پرورش روحیهی انقلابی لازم است. روحیهی انقلابی یعنی ترس نداشته باشید، ملاحظهکاری نداشته باشید، محافظهکاری نداشته باشید؛ وقتی تشخیص دادید، عمل کنید، اقدام کنید؛ پیش بروید، به توقّف راضی نشوید؛ کارها را تزیینی انجام ندهید. گاهی انسان یک کاری انجام میدهد، حالت تزیینی و تشریفاتی دارد؛ اینها سَم است؛ نخیر، کار را جدّی انجام بدهید؛ اینها تحوّل را عملی میکند، ممکن میکند، تحقّق پیدا میکند. البتّه معنای اینکه من میگویم توقّف نکنید، بروید، حرکت کنید، اقدام کنید، این نیست که اگر نقد عالمانهای به شما شد، گوش نکنید؛ نخیر؛ یکی از حرکتهای انقلابی هم همین است؛ نقد عالمانه را به گوش بگیرید، قدر بدانید، از ناقد و نقّاد استقبال کنید
2- اصلاح برنامه های آموزشی
در آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی قلب آموزش و پرورش است، این قلب را گرامی بدارید، اهمّیّت بدهید و حفظ کنید؛ برنامهریزی آموزشی خیلی چیز مهمّی است. متون آموزشیای که در این مرکز، در این سازمان تولید میشود، باید با شیوهنامهی همین تحوّل منطبق باشد؛ این کار لازمی است؛
3-تطبیق متون آموزش با سند تحول
متون آموزشیای که در این مرکز، در این سازمان تولید میشود، باید با شیوهنامهی همین تحوّل منطبق باشد؛ این کار لازمی است؛ باید با سرعت و جدّیّت انجام بگیرد. طی دوازده سال قابل قبول نیست. امروز روزی است که «ساعتها» در پیشرفت جوامع نقش دارند، زمان معیّن کنید، زمان کوتاه؛ تلاش را، جدّیّت را بیشتر کنید.
4-پیامهای انقلاب درمتون درج شود
این متون بایستی جوان را همان جور که عرض کردم بار بیاورد. یکی از چیزهایی که در این متون باید حتماً مورد توجّه قرار بگیرد این است که پیامهای انقلاب و معارف انقلاب در این متون باید گنجانده بشود. معارف انقلاب فقط در کتاب معارف دینی و مانند اینها نیست، یا در کتاب مثلاً ادبیّات و امثال اینها؛ در همهی متون میشود به مناسبتهایی معارف انقلاب را، اشارههای انقلاب را، درسهای انقلاب را گنجاند. بنده مکرّر گفتهام؛ گاهی یک معلّم ریاضی، یک معلّم فیزیک، سرِ کلاس یک کلمه ممکن است بگوید که از یک ساعت سخنرانیِ این حقیر تأثیرش در آن دانشآموز بیشتر باشد، این جوری است؛ معارف انقلاب گنجانده بشود
5-نربیت معلمان انقلابی دردانشگاه فرهنگیان
نوع کاری که در این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی انجام میگیرد بایستی موجب تربیت دینی و انقلابی معلّمین باشد. کاری کنید که مدرسه و کلاس، از معلّمی بهرهمند بشود که خود این معلّم به معنای واقعی کلمه معلّم دین و تقوا و پارسایی و انقلاب باشد 11/2/98
6-نخبه پروری از طریق مدارس استعدادهای درخشان
، نخبهپروری خیلی مهم است، مدارس استعدادهای درخشان نبایست تضعیف بشود، هر چه میتوانید اینها را تقویت کنید و جایگاه کشور در المپیادهای جهانی بایستی حفظ بشود. البتّه من شنیدهام در چند رشته تنزّل پیدا کردهایم؛ در ریاضی، در فیزیک، در رایانه، در شیمی، رتبههای ما پایین آمده. باید اینها جبران بشود. یکی از افتخارات کشور، همین بچّههای المپیادی هستند که میروند رتبههای بالا را در دنیا کسب میکنند و میآیند؛ نگذارید رتبهی اینها تنزّل پیدا کند11/2/98.
از دستاوردهای وزارت آموزشوپرورش در چهلسالگی انقلاب، در مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان؛ رشد ۱۲۰ برابری جمعیت دانش آموزی مدارس استعدادهای درخشان در چهاردهه اول انقلاب است.
طبق گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگیدر سال 1397 مجموعا تعداد 678 مدرسه سمپاد در سراسر کشور وجود دارد.
همچنین این مطلب نیز عنوان شد ه که از این تعداد 313 مدرسه "متوسطه اول" و 365 مدرسه "متوسطه دوم" هستند و این در حالیست که تعداد این مدارس در سال 1392، 659 و در سال 1396، 696 بوده است.
7-ایجاد نشاط سالم و اسلامی درمحیط تحصیل
مسئلهی نشاط و سرزنده بودن در محیط دانشآموزی چه برای دانشجوها، چه برای عموم جوانهای کشور، چه برای دانشآموزها- که بایستی محیطشان محیط نشاط باشد. این را خیلیها بد میفهمند. خیال میکنند وقتی میگوییم «نشاط»، یعنی باید آنجا بزن و بکوب و رقّاصی و [امثال اینها باشد]! نشاط این نیست؛ «نشاط» این است که شما کاری کنید که این جوان، سرحال، سرزنده، باامید، باانگیزه، آمادهی به کار، پُرانرژی مشغول کار بشود، درس بخواند.
گاهی اوقات فشارهای درسی، ضدّ نشاط است؛ در بعضی از مدارس، آن قدر روی این نوجوان و جوان فشار درسی میآورند که آدم میبیند این پژمرده شد، افسرده شد. حالا البتّه نیّتشان انشاءالله خیر است امّا بعضیها میگویند اینها برای این است که [آن] آموزشگاه در کنکور اسم پیدا کند؛ [یعنی] به فکرِ این جوان نیستند، به فکر آموزشگاهند
8-تقویت معاونت پرورشی
یک مسئلهی خیلی مهم، مسئلهی معاونت پرورشی است که بنده در سالهای گذشته بارها روی مسئلهی معاونت پرورشی تکیه کردم. یک سیاست نانوشته -و بعضاً نوشتهای- وجود داشت برای حذف معاونت پرورشی. خب در سالهای اخیر نه، الحمدللّه کارهایی شده است، معاونت پرورشی باز وجود دارد، منتها این مقداری که تا الان تحقّق پیدا کرده به نظر بنده کافی نیست. معاونت پرورشی نقصهایی دارد، هم در ساختار اداری، هم در نیروی انسانی پُرانگیزه و انقلابی، هم در منابع مالی؛ اینها را انشاءالله وزیر محترم دنبال کنند تا معاونت پرورشی به معنای واقعی کلمه در سراسر آموزش و پرورش تحقّق پیدا کند.
9-عزت نفس معلمان درامرمعیشت حفظ شود
. معلّم محترم، شریف و آبرودار است؛ باید عزّت نفْس معلّم محفوظ بماند. نوع رفتار با مسئلهی درآمدهای مالی معلّمین باید جوری باشد که عزّت نفْس معلم مورد تعرّض قرار نگیرد.11/2/98
رهنمودهای راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی برای مسئولان نظام آموزش و پرورش منظومه ای راهگشا و مبتنی بر علم و تجربه و تحقیق است که امید واریم سرلوحه عمل در این وزارتخانه قرار گرفته و به شنیدن اکتفا نشود . |