صبح نو
حمیدرضا ترقی در گفتوگو با «صبحنو»:
آرایش سیاسی انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح طلبان برای 1400
هر چه جلوتر میرویم، حجم اخبار مربوط به انتخابات ریاست جمهوری1400 ، سیر فزونی به خود میگیرد. در این میان، آنچه بیشتر اذهان را بیشتر به خود درگیر کرده، بررسی نامزدهای بالقوه و بالفعل است.
در این میان، اصلاحطلبان و اصولگرایان، هریک، آهسته و پیوسته، آشکار یا پنهان، مشغول رایزنیهای مخصوص انتخاباتی برای تعیین نوع حضور خود در انتخابات هستند. در گفتوگویی که با حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی داشتیم، درباره مباحث سیاسی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به گفتوگو پرداختیم. شاید مخصوصترین گفته ترقی در این گفتوگو، مربوط به اظهارات چندی پیش منصور حقیقتپور چهره نزدیک به علی لاریجانی باشد که در گفتوگو با «صبحنو» تصریح داشته بود که در صورت حضور رییس پیشین مجلس در انتخابات، طیف سنتی اصولگرا از او حمایت خواهند کرد. ترقی این اظهارنظر را به طعنه و لبخند اینگونه جواب داد: «آرزو بر جوانان عیب نیست.» در ادامه مشروح گفتوگوی «صبحنو» با حمیدرضا ترقی را از نظر خواهید گذراند.
بهعنوان اولین سوال، شاید بد نباشد به بیانیه انتخاباتی اخیر آقای خوئینیها بپردازیم. برخی، صدور این بیانیه را نوعی عبور از تحریم انتخابات که پیش از این، روشنفکران اصلاحطلب آن را تئوریزه کرده بودند، ارزیابی میکنند. نظر شما چیست؟
هدف آقای خوئینیها از طرح این مساله، رفع تحریم انتخابات نیست بلکه در واقع ماندن جریان اصلاحات در قدرت است. تفاوت فکری ایشان با تئوریسینهای اصلاحطلب در این است که امثال آقای حجاریان، دنبال این هستند که خارج از حاکمیت بمانند تا بتوانند همچنان حمایت اپوزیسیون خارج از کشور و مخالفان نظام را برای خود محفوظ نگه دارند و این را برای انتخابات آینده هم مفید میدانند و معتقدند که اگر این موضع را حفظ کنند و بتوانند ارتباطشان را با اپوزیسیون خارج از کشور همچنان نگه دارند، احتمال اینکه در آینده دموکراتها در انتخابات برنده شدند و بتوانند از این جریان حمایت کنند، وجود دارد.
بنابراین آقای خوئینیها میخواهد اصلاحات در چارچوب نظام پیگیری شود و اینگونه نباشد که جریان اصلاحات به حمایت خارجیها و بیگانگان متهم شود و نتواند در قدرت دوام بیاورد. با این حال آقای خوئینیها دراین بیانیه شرط گذاشته و اعلام کرده که اگر انتخابات آزاد نباشد یعنی صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب تأیید نشود، اصلاحات در کشور به بنبست خواهد رسید و همین موضوع، موجب بروز همان شرایطی میشود که تئوریسینهای اصلاحات از قبل، پیشبینی کرده بودند؛ یعنی بروز اصطکاک، درگیری و اغتشاش.
یعنی به نوعی رادیکالیسم در بیانیه آقای خوئینیها وجود دارد.
بله. یک تهدید و هشدار برای رادیکالیسم است که مبادا صلاحیت نامزدهای آنها تأیید نشود. بنابراین، هر دو (خوئینیها و روشنفکران اصلاحطلب) در یک جهت حرکت میکنند یعنی هدف هر دو یکی است منتها روش آنها برای ورود به موضوع انتخابات، متفاوت است. به نظر میرسد که راهبرد هر دو، همان راهبرد سال88 است اما تنها تغییری که ایجاد شده، به نظر میرسد که تغییر در رهبری جریان اصلاحات از آقای خاتمی به آقای خوئینیهاست.
به نظر شما، مصداق مشارکت فعال مدنظر آقای خوئینیها، حمایت از گزینه ائتلافی است یا حمایت از یک گزینه ناب اصلاحطلبی؟
به نظر میرسد که یک حالت دوجنبه دارد یعنی اگر نامزد آنها کاملاً از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد و تأیید صلاحیت شد، نظر این خواهد بود که اصلاحطلبان با همکاری همه جریانهای اپوزیسیون و مخالف برای رأی آوردن آن فرد بسیج شوند اما اگر آن نامزد تأیید نشد، بهطور طبیعی همه اصلاحطلبان مشی سال88 یعنی نپذیرفتن نتیجه انتخابات و اعتراض را دنبال خواهند کرد.
پس به نظر شما، از فرمان انتخاباتی آقای خوئینیها، سیاست استمرار ائتلاف برداشت نمیشود؟
خیر.
اشاره کردید که رهبری جبهه اصلاحات از آقای خاتمی به آقای خوئینیها شیفت کرده است. به نظر شما آیا اصلاحطلبان بهویژه طیف روشنفکر آن، رهبری آقای خوئینیها را خواهد پذیرفت؟ با توجه به اینکه روشنفکران اصلاحطلب، آقای خوئینیها را پدر رادیکالیسم در دهه شصت و عامل اصلی تسخیر سفارت آمریکا در سال58 میدانند.
ظاهراً باتوجه به اینکه آقای خاتمی نتوانسته با نظام ارتباط برقرار کند و همچنان رابطه جریان اصلاحات با نظام قطع است، تصور اصلاحطلبان این است که آقای خوئینیها شاید بتواند شرایطی را غیر از آقای خاتمی برای آنها رقم بزند تا بتوانند خود را در قدرت نگه بدارند.
اندکی هم درباره نامزدی برخی چهرهها در انتخابات ریاست جمهوری صحبت کنیم. برخی گمانهزنیها بیانگر آمادگی آقای علی لاریجانی برای نامزدی است. حتی بحث اجازه او جهت نامزدی در انتخابات نیز مطرح شده است.
من به هیچوجه نمیتوانم بحث اجازه را بپذیرم چون اصولاً این نوع موضوعات صحت ندارد و طرح آن توسط بعضی از طرفداران، با هدف ایجاد شک و تردید و چند دستگی در میان نیروهای انقلابی مطرح میشود. با این حال، همگی آقای لاریجانی را بهطور طبیعی، تداوم بخش راه آقای روحانی میدانند و اینطور نیست که کسی آقای لاریجانی را به موجب همراهیاش با برجام و ارتباطات تنگاتنگش از دولت، شخصیتی متمایز از آقای روحانی تحلیل کند. من تصور نمیکنم که نیروهای انقلابی، از آقای لاریجانی، برداشتی متناسب با گام دوم انقلاب خصوصاً برای تشکیل یک دولت جوان حزباللهی، داشته باشند. اصولاً چنین مصداقی(اشاره به لاریجانی) برای نیروهایی که میخواهند بنا به تاکید رهبری، به سمت ایجاد یک دولت جوان حزباللهی بروند، اصلاً موضوعیت ندارد.
چندی پیش که با آقای منصور حقیقت پور از چهرههای نزدیک به آقای لاریجانی گفتوگو میکردیم، او میگفت که در صورت حضور آقای لاریجانی، تشکلهای سنتی اصولگرایی نظیر حزب موتلفه، جامعه اسلامی مهندسان و جامعه روحانیت مبارز، بهطور جدی از او حمایت خواهند کرد. نظر شما در این باره چیست؟
باید گفت که آرزو بر جوانان عیب نیست(با خنده) اما چنین بحثی(اشاره به حمایت از علی لاریجانی در انتخابات) به هیچوجه نه وجود دارد
و نه تاکنون درباره آن فکر شده است و من بعید میدانم که در این مجموعهها، کسی به این راحتی، زیر بار چنین مسوولیتی برود.
یعنی طیف سنتی اصولگرا به سمت آقای لاریجانی نخواهد رفت؟
به هیچ وجه. یکی از ویژگیهای طیف سنتی این است که گوشش به هدایتهای رهبری است و من فکر نمیکنم که هدایتهای رهبری در چنین مصداقی(اشاره به لاریجانی) متمرکز باشد.
اصلاحطلبان چطور؟ آیا آنها حاضر میشوند بار دیگر از گزینهای با مختصات شبیه به آقای روحانی حمایت کنند؟ آیا آنها از علی لاریجانی حمایت خواهند کرد؟
اصلاحطلبان قطعاً بعید است که برای نامزدی، چهرهای از میان افراد اصلاحطلب سفت و محکم را داشته باشند؛ لذا احتمال اینکه از ایشان حمایت کنند، خیلی زیاد است.
وضعیت اصولگرایان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شرایط آنها مانند انتخابات مجلس یازدهم، اجماعی و با حداکثر وحدت پیش خواهد رفت؟
تصور بعضی از اصولگرایان در طی مدت بعد از موفقیت در مجلس یازدهم، این بوده که رقیبِ چندان جدی در انتخابات آینده ندارند و همین هم موجب شده تا تکثر نامزدها مقداری بیش از گذشته باشد. این تکثر، دغدغه اصلی جریان انقلابی و اصولگرایی است و ممکن است دوباره موجب شکست آنها در انتخابات شود؛ لذا در مورد شکل وحدت و ائتلاف در حال تبادل نظر هستند تا بتوانند به یک تصمیم مناسب برسند. دغدغه اصلی دیگر برای همه اصولگرایان، میزان مشارکت مردم در انتخابات است. این مساله باید با افزایش رضایتمندی مردم جبران شود. طبیعتاً رضایتمندی منوط به این است که مجلس و دولت بتوانند در ماههای پیش رو، بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی را برطرف کرده تا مشارکت به حد قابل قبولی، افزایش یابد.
بنابراین، شما تحلیل اصلاحطلبان که معتقدند اصولگرایان همیشه در مشارکت پایین، پیروز هستند را رد میکنید؟
چنین تحلیلی قابل پذیرش نیست. الان بخش قابل توجهی از مردم از وضعیت موجود ناراضی هستند و آسیب این نارضایتیها گاه متوجه یک جریان سیاسی و گاه متوجه هر دو جریان سیاسی است. الان تلاش امثال آقای خوئینیها این است که با همین نامهها و بیانیهها، افکار عمومی جامعه را از ضعفها و ناکارآمدیهای جریان خود در اداره کشور و حل مشکلات مردم به سمت مسائل دیگری منحرف کنند و آن مسائل حاشیهای را اصلی جلوه بدهند تا مردم چندان متوجه نشوند که مشکل اصلی از کجاست. |