پاسخ حمیدرضا ترقی به نقد اصلاحانیوز به مصاحبه وی دررابطه با سخنان حجاریان
ترقی در مصاحبه با نامه نیوز دررابطه با سخنان اخیر سعید حجاریان با اشاره به تئوری فشار ازپایین ،چانه زنی در بالای وی گفته بود اصلاح طلبان تندرو با تجمعات اعتراضی که منجر به تقابل با نظام شود همراهند چون میخواهند از این طریق پازل ترامپ در فشار داخلی برای تغییر رفتار نظام را تکمیل وبرجامهای بعدی را محقق سازند .
این تحلیل درسایت مذکور به گذاشتن حرف در دهان ترقی از سوی خبرنگار تعبیر شده وطوری وانمود کرده اند که این شیطنت خبر نگار برای گرفتن بله برای متهم کردن حجاریان بوده ، درحالی که با توضیحات زیر روشن میشود که این واقعیتی تحلیلی است که دریک جمله بیان شده است .
در تحلیل واکنش اصلاح طلبان به حوادث 9 ماه اخیر باید گفت اصلاح طلبان یا اعتراضات را به سازماندهی اصولگرایان نسبت دادند یا معترضان را سرنگونی طلب و منافق دانسته بودند. در این بین آنها تلاش داشتند بدلیل در قدرت بودن از کنار ناکارآمدی دولت و برجام عبور کنند و نقدها و انتقادات را متوجه کل نظام و سیستم سیاسی نمایند. به همین دلیل بود که بر پذیرش حق مخالف توسط حکومت و تغییر سیاست های منطقه ای ایران و پذیرش برجام منطقه ای تاکید داشتند.
مستندات
روزنامه شرق در یاداشتی با اشاره به اغتشاشات نوشته بود: «سه عامل مانع پیشبرد راهبرد تعامل با جهان و اجرای کامل برجام بود؛ نخست، دوگانگی در سیاست خارجی کشور که نتیجه آن ارسال دو پیام ناهمسو و شاید متضاد به جهان بود. هیچکس نمیدانست حرفهای آقای روحانی و مذاکرات دکترظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، جهتگیری مجموعه نظام در روابط خارجی است یا اقداماتی عملی از سوی دیگر نهادها؟... نمیتوان در یکسو منافع دیگر کشورها را به چالش کشید و از سوی دیگر دستگاه دیپلماسی کشور را برای جذب سرمایهگذاران خارجی تحت فشار قرار داد».
علی شکوری راد، از اعضای جبهه مشارکت سابق و دبیر کل فعلی حزب اصلاح طلب اتحاد ملت گفت:«ناراضیان سیاسی از اصل نظام و ناراضیها از دولت با همکاری یکدیگر قصد دارند اوضاع را علیه اصلاح طلبی به هم بزنند».
دردیگر مواضع اصلاح طلبان ؛تلاش برای مقصر دانستن نظام و تهدید به فروپاشی و سوریه شدندیده شدو به گونه ای سخن می گفتند که تجمعات را به مخالفان حکومت نسبت می دادند و اینکه جمهوری اسلامی می باید حق و حقوق مخالفان را به رسمیت بشناسد تا ایران از سوریه شدن و فروپاشی دور بماند.
مثلا مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره نوشت: « حکومت حق اعتراض مخالفان خود را به رسمیت بشناسد و تظاهرکنندگان نیز قانونی و مدنی رفتار کنند و از تخریب و آتش زدن اموال عمومی بپرهیزند تا ایران دموکراتیک شود و یکپارچه بمانند. سوریه نمیشویم».
فیضالله عربسرخی هم در توئیتر نوشت: « مستقل از همه پشتپردهها، مردم با مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی گستردهای مواجهند و اعتراض، حداقل حق قانونی مردم است، همه ارکان صاحب اختیار درنظام، اعم از دولت، قوه قضاییه و غیر آن باید بابت مشکلات مردم پاسخگو باشند،
روزنامه بهار در مطلبی نوشت:
«حالا و پس از گذشت یک هفته از برگزاری تجمعات اعتراضی در کشور که در برخی موارد با ناآرامیهایی هم همراه بود تا حدودی صدای اعتراضات فروکش کرده است و به موازات آنتریبونهای رسمی در حال ارائه قرائتی از وقایع یک هفته گذشته هستند که چندان با آن چه در صحنه واقعیت رخ داده همراه نیست. برای مثال یکی از مسئولان کشو، با پاک کردن صورت مسئله نارضایتیهای مردم، ریشه این اعتراضات را اینگونه تحلیل کرده است:"چند ماه پیش در اربیل اتاق عملیاتی تشکیل شد که مسئولیت آن با مایکآندریا رئیس ویژه عملیات سازمان سیا بود که بر روی پرونده ایران کار میکرد"... ما میتوانیم مثل همیشه روی خود را به سمت و سوی دیگری کنیم و با به میان کشیدن پای کشورهایی که دل خوشی از ایران ندارند آنها را مسبب این وقایع قلمداد کنیم؛ اما چنین نگاهی نه تنها در واقعیت تغییری ایجاد نمیکند بلکه تنها سبب آن میشود که در زمانی دیگر دوباره همین زخم سر باز کند... به راه انداختن "تظاهرات ضد آشوب" و تکرار تحلیلهای همیشگی از "پشت پرده اعتراضات" در برنامههای صداوسیما که یادآور شیوه نخ نما شده همیشگی در مواجهه با صدای جامعه است نه تنها کمکی به حل مشکلات نمیکند بلکه سبب افزایش شکافها و تنشها خواهد شد».
روزنامه بهار در روزهای بعد در مطلبی مشابه نوشته بود:
«سادهانگاری است که بخواهیم با رویکردهای تقلیلگرایانه و با قرار گرفتن در زیر چتر گفتمان دایی جان ناپلئون، ناآرامیها و اعتراضات اخیر را تنها محصول دسایس و توطئه دشمنان و معاندان قسم خورده نظام و انقلاب و معترضان را پیاده نظام غرب، ضد انقلاب خارج نشین، سر سپردگان نظام سلطه، ماموران انگلیس و مزدوران صهیونیسم بدانند. قطع مسلم آنکه عصر گفتمان توهم و زیستن با یک دشمن فرضی و دسیسههای آن به پایان آمده و گوش مردم ایران نیز بدهکار حرفها و سفارشهای سازمان سیا، اینتلجنت سرویس و موساد و سفارشات محافل عرب نیست».
روزنامه شرق در سرمقاله خود به قلم «علی خرم» نوشت:
«این دو نفر ]دونالد ترامپ و نیکی هیلی[ قصد دارند از شورای امنیت به شورای حقوق بشر رفته و موضوع مشابهی را مطرح کنند؛ جایی که امکان بیشتری برای طرح مسائل حقوقبشری وجود دارد. موفقیت آمریکا در شورای حقوق بشر نیز بستگی تام به نوع تعامل مسئولان ذیربط با معترضان دارد. توصیه میشود علاوه بر پذیرش حق اعتراض مردم بر اساس قانون اساسی، ملاحظات بینالمللی و حقوقبشری نیز مدنظر همگان قرار گیرد».
بدنبال اغتشاشات مذکورجمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب دربارهی تجمعات اعتراضی اخیر بیانیهای صادر کردند که درآن آمده: :
این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان و یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی و شیوههای مسالمتآمیز ابراز اعتراض و به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض.
ما از حق اعتراض شهروندان و هرگروهی از مردم دفاع میکنیم و طرح مطالبات و حتی اعلام معترضانه نارضایتی ها را به نفع حکومت و جامعه میدانیم. امضا کنندگان این بیانیه همان عناصر تندروی هستند که موسوی را به باتلاق انداختند
محسن آرمین، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، رضا تهرانی، حمید جلایی پور، سعید حجاریان، محمد رضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، عباس عبدی، فیض الله عرب سرخی، علی رضا علوی تبار، آذر منصوری، محسن میردامادی، محمد نعیمی پور.
خوب است 16 اصلاح طلب و اصلاح طلبانی که چنین افکاری را بحق میدانند پاسخگوی اعمال خود در فتنه 88 باشند و فرقی بین حق اعتراض و آشوب قائل شوند، افرادی که با شکست حرمت ایام عزاداری سالار شهیدان و پاره کردن تمثال امام خمینی ؟ره؟ وقاحت را تمام کردند. حال این افراد در بیانیه خود خواهان به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض شده و مدعی شدند این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی.
آری " مردم، مردم» کردن طیف نفاق در حالی است که همین طیف در روزهای آغازین ماجرا، تجمع اعتراضی برخی مالباختگان در مشهد (بدون خشونت و قانونشکنی) را توطئه و دسیسه رقبای انتخاباتی خوانده و محکوم کردند اما به موازات آفتابی شدن آشوبگران و تخریب اموال عمومی و آدمکشی و خرابکاری و هتاکی علیه مقدسات، همین جریان نفاق، اوباش آشوبگر را «مردم» جا زد و به تحریک و تهییج برای آشوبگری در قالب ادعای «باید اعتراضها را به رسمیت بشناسیم و صدای مردم را بشنویم» پرداخت.
افراطیون چپ (مانند آرمین، تاجزاده، امینزاده، جلاییپور، حجاریان، رضا خاتمی، رمضانزاده، صفایی فراهانی، عبدی، عربکرمی، میردامادی و...) که اکنون علیه انحصار قلمفرسایی میکنند، انحصارطلبان واقعی در نوع دولتهای موسوی، خاتمی و روحانی بودهاند؛ ضمن اینکه در دو دهه اخیر آنقدر به آمریکا خوشخدمتی کردند که دموکراتها و جمهوریخواهان بارها به صراحت گفتند ما از اصلاحطلبان در ایران حمایت و پشتیبانی میکنیم.
در اغتشاشات اخیر نیز رد پای طیف فراری مدعیان اصلاحات در تهییج رسانهای کاملاً مشخص است ضمن اینکه طیف مقیم داخل نیز با «مردم» خواندن اوباش و آشوبگران اجارهای، نشان دادند کاملاً با برنامهریزیهای طیف خارجی هماهنگ عمل میکنند.
مدعیان اصلاحات در ناآرامیهای اخیر سیاست ریاکارانه و دوگانهای را در برابر اعتراضات و موج سواری اغتشاشگران وابسته بر روی مطالبات طبیعی و به حق مردم در پیش گرفتهاند.
آنان از سویی اعتراضات را به منتقدان دولت منتسب کرده و آن را محکوم میکنند و از سوی دیگر نیز با موجسواری اغتشاشگران به حمایت از آنان که دغدغه معیشت نداشته و به دنبال امور دیگری هستند برمیخیزند و خواستار آزادی بازداشت شدههای این اغتشاشات و باز بودن راه برای تخریبگریهای آنان میشوند!
روزنامه زنجیرهای شرق در یکی از شماره های خود در گزارشی به بازداشتیهای اخیر پرداخته و نوشت : برآیندها نشان از آن دارد که دستکم هزارنفری در سراسر کشور بازداشت شده باشند؛ دانشجویان، دانشآموزان و مردم عادی. درباره دانشجویان، برآوردها نشان از آن دارد که حدود ٨٠ تا ٩٠ نفر بازداشت شدهاند.
این روزنامه در ادامه به نقل از فاطمه سعیدی، عضو فراکسیون امید و نماینده پیگیر وضعیت بازداشتیهای اغتشاشات اخیر مینویسد : تا عصر دیروز، مدام از وزیر آموزشوپرورش پیگیر وضعیت بازداشتیها بودم. بنا بر آخرین پیگیریها و گزارشها، بیشتر دانشآموزان بازداشت شده آزاد شدهاند. پیگیری ما ادامه دارد و اگر هنوز مواردی از بازداشت گزارش شود، وظیفه ما روشنگری در این زمینه خواهد بود.
محمود صادقی دیگر نماینده عضو فراکسیون امید که در ماههای گذشته به حاشیهسازی و جنجال آفرینیهای متعددی همسو با یک کانال فیلتر شده فتنه اخیر دست زده بود نیز پیگیر آزادی به قول خود دانشجوهای بازداشتی اغتشاشات اخیر شده است. پروانه سلحشوری دیگر عضو فراکسیون امید نیز به گزارش شرق با برخی دیدار کرده و در جریان جزئیات بازداشتها قرار گرفته است. او نیز به «شرق» گفته است: «آمار دقیقی نیست؛ اما تا اینجای کار، بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده، ٩٠ دانشجو بازداشت شدهاند. خواسته این دانشجویان هم مانند مردم صنفی است.»
ادعای گزاف!
صادق زیباکلام دیگر مدعی اصلاحات نیز در اظهار نظری مضحک و خندهدار مدعی شد که رئیسدولت اصلاحات به تجمعات اخیر تیرخلاص زده و اغتشاشات را خاموش کرد!
وی طی یادداشتی مدعی شده است : «اصلاحطلبان بیشترین ضرر را از ناآرامیهای اخیر در کشور داشتهاند و تیرخلاص را نیز رئیسدولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرده است.»
این مدعی اصلاحات در ادامه تصریح کرده است: «موضعگیری چند روز پیش رئیسدولت اصلاحات اگر چه در قالب روحانیون مبارز بود، اما بعد از سکوت ممتد ایشان و عدم اعلام موضع برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاحطلب باعث گلایه تظاهرکنندگان علیه اصلاحطلبان شد. تیرخلاص را رئیس دولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرد.»
ادعای گزاف این مدعی اصلاحات مبنی بر اینکه اظهارات رئیسدولت اصلاحات تیرخلاصی به آشوبهای اخیر بود در حالی است که اغتشاشگران با حضور میلیونی مردم در سراسر کشور فراری شدند نه با سخنان و مواضع دوپهلو و ریاکارانه مدعیان اصلاحات. مدعیان اصلاحات به جای آنکه منتی بر سر نظام و مردم بگذارند بایستی پاسخگوی عملکرد خود که به نارضایتی بخشهایی از مردم منتهی شده است باشند.
سیاست دوگانه و ریاکارانه!
مدعیان اصلاحات درآن روزها سیاست دوگانه و ریاکارانهای را در قبال اعتراضات و در ادامه اغتشاشات و قتل، غارت و تخریب اموال عمومی مردم اتخاذ کردند، آنان در ابتدای ناآرامیها و زمانی که خواستهها و اعتراضات متوجه مشکلات معیشتی و اقتصادی و در یک کلام مدیریت دولت بود این ناآرامیها را به منتقدین دولت منتسب کردند!
در ادامه و با موج سواری ضدانقلاب و انحراف خواستهها و مطالبات عمومی زمانی که اعتراضات به تخریب اموال عمومی و قتل و غارت منتهی گردید مدعیان اصلاحات فضا را برای فتنهگریها مساعد دیده و خواستار تساهل و تسامح با آنان شدند!
درقضیه درگیری دراویش با پلیس در خ پاسداران
درحالی که مهاجرانی اقدام دراویش رامثل داعش میداند همین اصلاح طلبان چنین گفتند:
علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت هم اظهار نظر کرده است: «ماجراى دیشب در خیابان پاسداران بسیار غم انگیز و حیرت آور است. نه فقط بخاطر تلفات و خسارات. بخاطر از دست رفتن کنترل در دوطرف ماجرا. سه شهید، تعدادى مجروح، دو راننده قاتل، خسارات به اموال عمومى و مردم و سیصد نفر بازداشتى حاصل تحلیل و تدبیر چه کسى است. به او مدال افتخار بدهید!»
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات نیز معتقد است: «چرخه تبعیض، سرکوب و خشونت ره به جایی جز نابودی ملی نخواهد برد. با ادامه این چرخه نه از تاک، نشانی خواهد ماند نه از تاک نشان»
درحوادث کازرون
نماینده لیست امید کازرون برای شهر کردن روستای محل تولد خود سبب ایجاد این التهابات شده است. در این راستا فرماندار به جای اینکه حرف مردم را در این زمینه گوش کنند و دولت نیز در خصوص این طرح برای مردم شفافسازی و نظر آنان را در این خصوص اعمال کند تا این التهابات کاهش یابد، با مدیریت غلط سبب تشدید آن شدهاندودرنتیجه تجمع وزخمی شدن مردم ؛ اما روزنامه اصلاح طلب آرمان سعی کرده با تیتر یک امروز خود مشکلات را به گردن وزیرکشور(میانه اصولگرا) بیندازد.
به جای انجام وظیفه اصلی پیگیر آزادی آشوبگران هستند!
نکته دیگری که در این راستا بایستی مورد ارزیابی و توجه قرار گیرد اینست که نمایندگان مجلس به جای عمل به وظایف خود در کاهش مشکلات مردم در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته و مدعی شدهاند
اینکه نمایندگان فراکسیون امید که خود حاصل یک تکرار بودهاند ؛پیگیر آزادی آشوبگران شوند تنها دو پیام عمده دارد و آن اینکه این آشوبها و اغتشاشات را به نفع خود دیده و از آن متضرر نشدهاند و از سوی دیگر عمل به وظایف قانونی و شرعی خود در حل مشکلات معیشتی مردم را سختتر از پیگیری آزادی چندین آشوبگر میدانند که دستگاه قضا نیز به وظیفه قانونی خود در برخورد با آنان عمل خواهد کرد.
حال با توجه به توضیحات فوق آیا حرفی که در مورد مقصر بودن اصلاح طلبان تندرو دراغتشاشات ؛ قبل وحال و آینده زده شده مستند نیست ؟آیا این روشها همان تئوری فشار از پایین برای چانه زنی در بالا برای تغییر رفتار نظام و پرهیز از رفتار انقلابی نیست ؟آیا این رفتار ها بازی در پازل ترامپ و آمریکا نیست ؟
آیا اینها دلیل روشنی برای حمایت غربیها از اصلاح طلبان تندرو نیست ؟
آیا یکی بودن شعار آشوبگران با مواضع و نامه های سرگشاده همین آقایان به مسئولان نظام برای اثبات این ادعا کفایت نمیکند ؟
این تذهبون |