تاریخ: 1396/5/8 00:00
در میزگرد «ایران» بررسی شد
رمزگشایی از ناکامی انتخاباتی اصولگرایان
حمیدرضا ترقی: اصولگرایان درباره موضوعات مربوط به مردم شفافسازی کنند
پرویز سروری، حمیدرضا ترقی و محمد مهاجری در میزگرد «ایران» بررسی کردند
ابراهیم بهشتی - فرناز حسنعلی زاده
اصولگرایان امیدهای فراوانی به انتخابات ریاست جمهوری 96 داشتند؛ از ماهها پیش از انتخابات بنا کرده بودند وارد رقابتی تمام عیار با حسن روحانی شده و رؤیای «تکدوره»ای کردن ریاست جمهوری او را محقق کنند. تشکیلات عریض و طویل «جمنا»، مجاب کردن مدعیان ریاست جمهوری برای کنارهگیری، رونمایی از نامزد جدید، بسیج توان رسانهای و ستادی پشت سیدابراهیم رئیسی بخشی از این تلاشها بود؛ به عبارتی «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» اصولگرایی در کار بود تا رئیسی، رئیس جمهوری دوره دوازدهم شود. اما نامزد تحتالحمایه اصولگرایان ائتلافی، با اختلافی قریب 9 میلیون رأی قافیه و کاخ ریاست جمهوری را به حسن روحانی واگذار کرد. پرویز سروری دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و عضو شورای مرکزی «جمنا»، حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی و محمد مهاجری از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی و سردبیر پیشین روزنامه کیهان در میزگردی که در روزنامه «ایران» برگزار شد، به این سؤال پاسخ دادند که چرا اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شکست خوردند؟ بعد از انتخابات، فعالان و طیفهای مختلف به آسیب شناسی و بررسی دلایل درون اردوگاهی نتیجه انتخابات پرداختهاند.
متن سخنان ترقی در این میز گرد
سؤال ابتدایی ما این است ناکامی اصولگرایان در انتخابات، معلول چه کاستیها و نقاط ضعفی در این اردوگاه بود و برای تغییر وضعیت در آینده، چه تدبیری اندیشیده شده است؟
حمیدرضا ترقی: نمیدانم این سؤال را برای چه مطرح میکنید؟ آسیب شناسی یا بررسی عوامل نتیجه انتخابات، مربوط به خود جناح است نه بیرون آن. اول باید روشن شود طرح این مسائل در مطبوعات با چه هدفی صورت میگیرد؟ من خیلی موافق نیستم بحثهای داخل یک جریان، به بیرون منعکس شود و رقیب هم بخواهد از آن برای تخریب و مسائل دیگر استفاده کند. به نظر من ابعاد دیگر موضوع باید بررسی شود؛ نظیر اینکه فاصله گرفتن انتخاب مردم با معیارها و شاخصهای اصولگرایی چه مشکلاتی برای روند انقلاب پدید میآورد؟ انقلاب ما به دنبال چه هدف وآرمانی است؟ باید در فرآیند دولتسازی اسلامی و تمدن نوین اسلامی چه گامهایی بردارد؟ دولتهایی که تا الان مسئولیت داشتند، چقدر ما را به این اهداف نزدیک و چقدر دور کردند؟مقصر اینکه ما سالهاست در دولتسازی اسلامی درجا میزنیم، کیست؟ جامعه ما بر اساس ارزشها و آرمانهایی انقلاب کرده است. حال در این فرآیند، جریانهایی وارد قدرت شدند؛ از بستر مردمسالاری و دموکراسی در کشور استفاده کرده و سعی کردند با روشهای غربی و پوپولیستی قدرت را به دست گرفته و انقلاب را به مسیری ببرند که با آن آرمانها فاصله دارد. نکته مهم این است؛ اینجا بحث پیروزی یا شکست یک جریان سیاسی خیلی مهم نیست. این جای نگرانی دارد که جریانهایی با نگاه سکولاریستی، لیبرالیستی و گرایش به غرب، بخواهند مسیر انقلاب را به مرور و با یک شیب ملایم تغییر دهند و به همان شرایط قبل از انقلاب برگردانند. اگر جریانها برای کسب قدرت از هر ابزاری ولو دروغ، تهمت، تخریب، سیاه نمایی و رقیب هراسی - که متأسفانه در انتخابات استفاده شد- استفاده کرده و قدرت را در دست بگیرند و بعد هم مسیری را بروند که با اصل نظام، خط امام(ره) و دیدگاههای رهبری فاصله دارد، به کجا میانجامد؟ اگر جریان اصلاحطلب پیروز شود، اما به دنبال همان آرمانها برود، برای ما فرقی ندارد. اصرار نداریم حتماً دست نیروهای اصولگرا باشد؛ اما مهم این است آرمانها دنبال شود.
حتماً موضوعات مهم تری وجود دارد و بررسیشان مجال دیگری میطلبد؛ با توجه به توضیحات شما سؤالم را این گونه مطرح میکنم که اصولگرایان همواره منادی حفظ ارزشهایی بودند که شما به آن اشاره کردید و معتقدید فاصله گرفتن رأی مردم از شاخصهای اصولگرایی مسیر انقلاب را منحرف میکند؛ حفظ این ارزشها از مسیر دستگاه و نهادهایی میگذرد که بواسطه رأی مردم تعیین تکلیف میشوند. آقای رئیسی در انتخابات اخیر نماد همین جریانی بود که مدعی ارزشمداری هستند...
ترقی: عرض من این نبود.
شما میگویید مردم از شاخصهای اصولگرایی فاصله گرفتند و این فاصله گرفتن به نفع نظام و کشور نیست؛ اصولگرایان همواره این ادعا را داشتند که بیشتر از دیگران بر اساس این شاخصها حرکت میکنند؛ به چه دلیل این جریان نتوانست مردم را مجاب کنند. چرا جریان اصولگرا در انتخاباتهای مهمی که مسیر حرکتی کشور را تعیین میکند، همراهی مردم را با خود نداشت؟
ترقی: طرف ما در درجه اول دنیای استکبار است؛ به اضافه ماهوارهها، انواع و اقسام شبکهها که با ارزشها و اصول ما مقابله میکنند. در داخل هم عدهای از اول انقلاب همراه نشدند و دنبال همان تفکر هستند. این عده از امکانات مالی و تجهیزات رسانهای نیز برخوردار هستند تا تفکرات غرب را داخل کشور بسترسازی کرده و نگذارند اندیشه و آرمانهای انقلاب در جامعه تعمیق شود. طبیعتاً در برابر چنین جبهه گستردهای دو راه وجود دارد؛ یکی اینکه مانند جریانهای سیاسی با آنها همگرا شویم یا اینکه در برابر آنها موضع گرفته و مرزمان را مشخص کنیم. تکلیف ما، تعیین کردن مرزمان با آنهاست. نکتهای که رهبری هم همیشه بر آن تأکید دارند که مسئولان مرزشان را با آنها مشخص کنند. وقتی مرز مشخص نشود، با آنها قاطی میشود. به نظر من عامل عدم موفقیتها این است که اصولگراها دشمن و مجموعهای که علیه ارزشها و اصول فعالیت میکند را جدی نگرفتند یا اگر جدی گرفتند، از تمام ظرفیت خودشان برای جلوگیری از رشد آن تفکر در جامعه استفاده نمیکنند و طبیعتاً این نوع مقابله و رقابت نیازمند برنامهریزی استراتژیک و دراز مدت است. این طور نیست که بشود در یک دوره یک ساله به نتیجه رسید. در انتخابات اخیر فکر میکنم اصولگرایان موفقیتی به دست آوردند و توانستند از تکثر در نامزدها بکاهند و به یک نامزد برسند نفس این اتحاد، موفقیت مطلوب و خوبی بود. اما اگریک نامزد کمتر آسیبپذیر انتخاب میکردند، احتمال توفیقشان بیشتر بود. در این مرحله بر خلاف مراحل گذشته دستاورد اصولگرایان که از اتحاد و همگرایی به دست آوردند، کم نبود اما انتظار اینکه بسرعت بتوانیم موفقیت کافی و لازم خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری به دست بیاوریم نیازمند کار بیشتر است.
ترقی: ما در انتخابات شکست خوردیم؛ اما اعتقادی به این ندارم که در ایدئولوژی و گفتمان شکست خوردیم. به خاطر اینکه ما هنوز، گفتمانی ذیل گفتمان رهبری تعریف نکردیم که این گفتمان به معرض رأی مردم گذاشته شود تا بگوییم اگر به این گفتمان رأی ندادند، به اصل نظام رأی ندادند. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند حضور گسترده مردم در انتخابات، یک موفقیت برای کل نظام بود. مردم همه حرفشان را پای صندوق زدند. همین که نظام توانست معترضین را از کف خیابان پای صندوق بیاورد، کار عظیم و بزرگی بود؛ اینها موفقیت کل نظام و اصل نظام است.این هم برای اصولگرایان یک موفقیت است. بنابراین از این به بعد ما نباید آن را شکستی در گفتمان انقلاب اسلامی تلقی کنیم. البته ما همان طور که در انتخابات سال 88 شاهد افول اخلاق در رقابت انتخاباتی بودیم، متأسفانه در این انتخابات هم ارزشهای اسلامی و دینی درست رعایت نشد. مقصرش هم اصولگرایان نبودند. ما قبل از دهه دوم انقلاب، همیشه بهدنبال ایجاد یک منشور اخلاقی در رقابت انتخاباتی با جناح مقابل بودیم تا رقابتها سالم و مبتنی بر بلوغ سیاسی، اخلاق اسلامی و رعایت تقوا باشد. تلاشهای زیادی هم انجام دادیم. در «خانه احزاب» قبلی منشور اخلاقی تدوین کردیم، اما جریان تندروی اصلاحطلب حاضر نشد بپذیرد. ما سعی کردیم در این انتخابات بهعنوان یک حزب این اصول را رعایت کنیم و به هیچ وجه وارد این بد اخلاقیها نشدیم. نامزد ما به هیچ وجه به خودش اجازه نداد تحت تأثیر تخریبها وارد این فضا شود؛ دروغ بگوید؛ در قضاوت بیانصافی کند یا از ادبیات رایج در رقابتهای انتخاباتی استفاده کند. اختیار بقیه نامزدها دست ستادهای انتخاباتی مجموعه اصولگرایان بود و من پاسخگوی آن نیستم. ما هم معتقدیم افول در اخلاق، زیبنده اصولگرایان نیست؛ اگر چه رقیب هم از این روشها استفاده کرد. متأسفانه این روشها، روشهای پیروز است و بُرد دارد؛اما این برای اصل نظام و انقلاب خوب نیست و در فرآیند دموکراسی در کشور، انحرافهایی به وجود میآورد که براحتی قابل جمع کردن در جامعه نیست. ما با اینکه دو طرف از امکانات دولتی استفاده کردند، مخالف هستیم. هیچ طرف نباید از این امکانات استفاده کند؛ اما چه کسی اول استفاده کرده است و چه کسی بعداً ؟ دستگاه قضایی باید بررسی کند. تعداد کسانی که بهعنوان متخلف بازداشت یا احضار شده، نشان میدهد چه طرفی بیشتر تخلف کرده است؛ چه کسی بیشتر و چه کسی کمتر سوءاستفاده کرده است. دغدغه ما این نیست که 40 سال از انقلاب گذشته و نتوانستیم تمام اهداف را محقق کنیم. حرف ما این است در دیندار کردن مردم، تقویت معنویت مردم کوتاهی کردیم. کاری که باید ظرف 10 سال انجام میدادیم، در 30 سال انجام دادیم. این به نفع نظام جمهوری اسلامی نیست. هر چه در اسلامی کردن اقتصاد، دولت و جامعه تأخیر بیفتد، طعم شیرین انقلاب اسلامی از سوی یک یا دو نسل از جامعه ما چشیده نمیشود. ما میخواهیم نظامی بسازیم که برای کشورهای منطقه الگو بشود. چطور شده ما در خیلی از کارهایی که حوزه رهبری است و رهبری مستقیماً بر آن نظارت دارد مثل مقاومت در منطقه، روز بهروز موفقیت به دست میآوریم اما در مسائل جاری کشور موفق نشویم. امکانپذیر است؛ مشروط بر اینکه رقابتها به سمت رقابت درست برود جریانهایی که میخواهند قدرت را در کشور به دست بگیرند با آرمانها اصطکاک نداشته باشند و از ضد ارزشها و ناهنجاریهایی که با معیارهای اسلامی همخوانی ندارد و شبیه رفتاری است که در غرب صورت میگیرد، فاصله بگیرند.
از سال 94 جمعی از احزاب و افراد اصلاحطلب در قالب شورای سیاستگذاری اصلاحطلب بهعنوان نهاد بالادستی انتخاباتی اصلاحطلبان عمل میکنند؛ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم «جمنا» بهعنوان یک نهاد انتخاباتی در اردوگاه اصولگرایان اعلام موجودیت کرد. «جمنا» مدعی است توانسته به نامزد واحد برسد و در انتخابات 16 میلیون رأی کسب کند و بر همین پایه از عملکرد خود دفاع میکند.شما عملکرد «جمنا» را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای ترقی شما عملکرد «جمنا» را چگونه ارزیابی میکنید؛ با توجه به اینکه حزب مؤتلفه اسلامی قبل از اعلام موجودیت «جمنا» نامزد معرفی کرد و «جمنا» هم اعلام کرده بود میخواهد به نامزد واحد برسد؛ در این میان هیچ صحبتی درباره اینکه نامزد حزب مؤتلفه، گزینه نهایی اصولگرایان باشد مطرح نشد و همین تعامل مؤتلفه و «جمنا» را مبهم نشان میدهد...
ترقی: نامزد حزب مؤتلفه دی ماه، قبل از اینکه «جمنا» تشکیل شود، مشخص شد. دوستانی که در «جمنا» مسئولیت داشتند، تجربه خیلی زیادی از کار تشکیلاتی نداشتند، اما به لحاظ دموکراتیک توانستند از تمام استانها نیروهای انقلاب را شناسایی و جمع کنند. هدف هم این نبود که احزاب وارد شوند یا روی گفتمان اصولگرایی تکیه شود؛ همانطور که از نامش پیداست، عمدتاً تکیه روی نیروهای انقلابی و گفتمان انقلابی بود. ما نفس این حرکت و ظرفیت جدید را مورد حمایت قرار دادیم و معتقد هم بودیم این ظرفیت میتوانست مفید باشد؛ منتها دغدغههایی داشتیم. اولاً «جمنا» نمیخواست احزاب به این مجموعه ورود پیدا کنند و طبیعی است به صورت حزب نمیتوانستیم همراهی کنیم. اما نیروهایمان همکاری لازم را داشتند؛ در انتخابات اولیه طی مذاکرات ابتدایی نامزد ما در فهرست 14 نفره آنها قرار گرفت، اما در مرحله دوم تعهداتی میخواستند که تجربه سال 92 تکرار نشود که کار درستی بود.
آقای رئیسی این تعهد را امضا کرد؟
ترقی: آنچه ما متوجه شدیم این بود که آقای رئیسی اصل جمنا و تصمیمش را پذیرفتهاند، اما نمیدانم پذیرفته بودند به نفع کسی کنار بروند یا نه. آقای میرسلیم چون به حزب تعهد داده بود، نمیتوانست جای دیگر تعهد بدهد لذا از فهرست «جمنا» حذف و قرار شد به صورت مستقل عمل کند. تحلیل «جمنا» این بود که نامزدها تا آخر بمانند و کسی انصراف ندهد تا روز آخر که تصمیم بر این شد که به نفع آقای رئیسی کنار بروند. در مجموع همان طور که آقای مهاجری اشاره کردند در هر انتخابات سازوکاری پیشبینی و بر اساس آن حرکت جبههای شکل میگرفت. این دوره «جمنا» موفقتر از دورههای گذشته توانست کار را سامان بدهد. همین که توانست مجموعه را به حمایت از یک نفر سوق بدهد، موفقیت خوبی بود. هیچ تشکیلاتی بیعیب و نقص و خالی از اشکال نیست. ممکن است یک کار جمعی گسترده در سطح کشور، ضعفهایی داشته باشد، اما همین نیروها در سطح کشور، عمده نیروهای ستادی آقای رئیسی را تشکیل میدادند. هر شهری که میرفتید، همین نیروها پای کار اصلی بودند. طبیعی است خود آقای رئیسی طرفدارانی خارج از «جمنا» داشت که برایش کار میکردند.موجی که مردم در سطح شهرها به وجود آوردند، موجی نبود که حتی خود «جمنا» قادر باشد آن را ایجاد کند. به هر روی این دکانهای سیاسی همیشه وقت انتخابات بودهاند و اگر دکان نباشد، جایی برای مراجعه مردم وجود ندارد.
مگر قرار نبود «جمنا» از نامزد نهایی حمایت کند؛ چرا در ستادهای آقای رئیسی حضور داشتند؟
ترقی: آقای قالیباف بر خلاف گذشته که ستادهایشان در استانها پر تحرک بودند، به آن صورت در استانها ستاد نداشت...
نامزد جمنا که بودند؟
ترقی: بله؛ اما به سمت کاری که در دوره قبل انجام داده بود، نرفت. اصلاً آقای قالیباف در استانها ستاد نداشتند. در برخی شهرها مانند مشهد افرادی به صورت خودجوش فعالیت میکردند اما به صورت گسترده و سازماندهی شده نبود. البته کنار رفتن آقای قالیباف از نظر ما درست نبود. ما معتقد بودیم کنار رفتن آقای قالیباف موجب شد حداقل بیش از 50 درصد آرایش به سمت رقیب برود.
ترقی: آقای مهاجری گفتند چرا بهعنوان یک حزب (جبهههای انتخاباتی) را تأیید میکنید؛ ما که نباید تشکلهای دیگر را نفی کنیم. فضای دموکراسی ایجاب میکند همه بتوانند فعالیت کنند البته بیضعف هم نمیدانیم. اگر ضعف نداشت، ما نامزد معرفی نمیکردیم یا نامزدمان را کنار میگذاشتیم. ما هم یک دغدغههایی داشتیم. میخواستیم ساختار حزبی را حفظ کنیم. نمیخواستیم حزب در یک تشکیلات جدید و موقت هضم شود؛ تأیید ما به خاطر نقشی است که جمنا توانست در انتخابات ایفا کند.
در انتخابات سال 92 مجموعه آرای نامزدهای اصولگرا حدود 16 میلیون بود؛ در انتخابات ریاست جمهوری امسال نیز مجموع آرای دو نامزد اصولگرا همین مقدار است. این در حالی است که در این 4 سال هم شمار واجدین شرایط رأی دادن افزایش یافته؛ هم نرخ مشارکتکنندگان و هم آرای رقیب. انتخابات شوراهای پنجم و مجلس دهم شورای اسلامی هم نشان میداد آرای اصولگرایان در چند سال گذشته یا ثابت مانده یا کاهش یافته است؛ برای اینکه ارتباط اصولگرایان با بدنه اجتماع تقویت شود، چه تدابیری باید اندیشیده شود؟
ترقی: آن رأی در آن مقطع متنوع بود، اما در این دوره روی یک نفر متمرکز شد و این ریزش تلقی نمیشود؛ بلکه حفظ همان رأی است. حفظ رأی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری مستقر، کار بسیار خوب و موفقی است؛ اما برای اینکه اصولگرایان بتوانند در آینده توفیقات بیشتری در جذب آرای مردم داشته باشند، چند موضوع نیاز است. یکی گفتمانسازی مناسب برای انتخابات و برطرف کردن بعضی از موضع گیریهایی که شفاف نیست. جامعه و مردم علاقهمند هستند اصولگرایان تکلیفشان ر ا با این نوع مسائلی که عمدتاً مبتلا به مردم هست، روشن کنند؛ مثل شادی در اندیشه اسلامی. به نظر میرسد اصولگرایان باید در این وادیها که به ذائقه و رفتار اجتماعی مردم برمیگردد، تکلیفشان را با یک سری مسائل روشن کنند.نکته دیگر، مرزبندی با جریانهای تندرو و افراطی است که آقای مهاجری به نمونههایش اشاره کردند.زیرا یک عده کاری را انجام میدهند وگردن اصولگرایان میافتد؛ در حالی که ممکن است اصولگرایان به آن مسأله هیچ اعتقادی نداشته باشند. نکته دیگر که میتواند عامل موفقیت باشد، رسیدن به سازوکاری است که در آن فصلالخطاب مشخص و مورد قبول مجموعه اصولگرا بوده و از پختگی و دوراندیشی کاملی برخوردار باشد تا بتواند همه جریانهای اصولگرایی را نمایندگی کند.در عین حال از خرد جمعی برخوردار باشد و همه اصولگرایان احساس کنند در تصمیمگیری مشارکت جدی دارند. نکته دیگر اینکه باید روی عقاید و باورهای مردم کار جدی صورت بگیرد و باورها تقویت شود. هر مقدار باورهای دینی مردم تقویت شود، قطعاً موفقیت اصولگراها بیشتر خواهد شد.بعضی از مسائل در کشور پیش آمده که با ارزشهای جامعه مقداری متفاوت است. شناخت رویکردهای مردم، گرایشها و ذائقههای جدید مردم در نوع بیان و گفتمانی که اصولگرایان دارند باید تأثیر داشته باشد. با رعایت اصول و ارزشها باید به گونهای ادبیاتمان را تنظیم کنیم که مردم با این تغییراتی که در روحیهشان آمده، بهتر گفتمان اصولگرایی را درک کنند. در نهایت به نظر میرسد در سازمان رأی یک مقدار ضعیف هستیم. بهتر است سازمان رأی مناسبی را به لحاظ تشکیلاتی در سطح کشور ایجاد کنیم تا بتواند به لحاظ تشکیلاتی پایه رأی اصولگرایان در سطح کشور را تضمین کند و از ظرفیتهای جدید مانند فضای مجازی درست و مطلوب استفاده کنیم.
آدرس مطلب:
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6555/1/193333/0/irannewspaper |