اشتباهاتی که میتواند آینده انقلاب را به خطر اندازد
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی موجب تأثیرات تاریخی ــ وتغییر مسیر تاریخ میشود.4/2/1404
رهبر انقلاب، بُرش خود از بازخوانی دوران امامت امام صادق ع را به آسیب شناسی رفتاری جریان نزدیک به امام یا همان حزب اللهی های اُمت اختصاص دادند.
به زعم ایشان اشتباهاتی چون افشاگری، دهن لقی، بی صبری، تحلیل غلط از اوضاع، اعتراضات بیجا، خالی کردن میدان و ... در کنشگری سیاسی برخی اصحاب - که در یک کلمه می توان از آن ها به "انقلابی گری غیرمسئولانه و سطحی" تعبیر کرد - واجد پیامدهای دشواری است که موجب شده است، مسیر تاریخ اساساً تغییر پیدا کند.
خط ائمه «خط ایستادگی و استقامت» است
سیره عملی وفکری ائمه علیهم السلام اجمعین علی رغم تفاوت های ظاهری یک حرکت مستمروطولانی است که ازسال دهم و یازدهم هجرت شروع و 250 سال ادامه پیدا کرده است .
این بزرگواران یک واحدند .یک شخصیت اند .هدف و جهت انها یکی است درواقع انسان بزرگ و معصومی است که درطول 250 سال تاکتیک ها و مواضع متفاوتی را به اقتضای زمان اختیار کرده .گاهی لازم دانسته تند حرکت کند . گاهی کند .گاهی به عقب نشینی حکیمانه دست زده ولی هدف و آرمان و جهت گیری او یکی بوده است و آن خط ایستادگی و استقامت در راه هدف است.
عامل تغییر تاکتیک ائمه کارکرد شیعیان و روش دشمنان بوده
رهبر انقلاب فرمودند : وقتی امام حسن صلح کردند عدّهای اعتراض کردند. وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردند با معاویه، یک عدّهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال 70. یعنی طبق همین روایت، سال 70 هجری بنا است هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند.
پس در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللّهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین»خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال 70 هجری گذاشته بود
. بعد حضرت میفرمایند: ولی کوتاهیهای ماشیعیان ، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛که قرنها تشکیل حکومت الهی به تاخیر می افتد
کدام رفتار شیعیان موجب عدم موفقیت ائمه در دوران امامتشان شده ؟
رفتارهای مختلفی از سوی برخی شیعیان در زمان امامت ائمه (ع) وجود داشته که به اعتقاد بسیاری از محققان و تاریخنگاران، به نوعی موجب ایجاد مشکلاتی در مسیر اهداف ائمه شده است. برخی از این رفتارها عبارتند از:
1- اختلافات داخلی و تفرقه: وجود دستهبندیها و فرقههای مختلف در بین شیعیان، مانند کیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه، باعث تضعیف انسجام و وحدت درونی جامعه شیعه میشد. این اختلافات فرصت را برای سوء استفاده دشمنان و ایجاد تفرقه بیشتر فراهم میکرد.
2- غلو و افراط: برخی از شیعیان با غلو و اغراق در مورد مقام ائمه (ع)، باعث ایجاد بدبینی و سوء تفاهم در بین سایر مسلمانان میشدند و این امر میتوانست به انزوای بیشتر ائمه و محدود شدن فعالیتهایشان منجر شود.
3- عدم رعایت تقیه: تقیه به معنای پنهان کردن عقیده در شرایط خطرناک، یکی از اصول مهم در مذهب شیعه است. برخی از شیعیان به دلیل عدم رعایت تقیه، به راحتی توسط حکومتهای وقت شناسایی و مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و این مسئله میتوانست فعالیتهای ائمه را با مشکل مواجه کند.
4- بیصبری و عجله: برخی از شیعیان با بیصبری و عجله در انتظار ظهور امام زمان (عج)، دست به قیامهای زودهنگام و نسنجیده میزدند که این قیامها معمولاً با شکست مواجه میشد و باعث سرکوب بیشتر شیعیان توسط حکومتهای وقت میشد.
5- عدم درک صحیح از اهداف ائمه: برخی از شیعیان به دلیل عدم درک صحیح از اهداف و برنامههای ائمه (ع)، انتظارات غیر واقعبینانهای از ایشان داشتند و این مسئله میتوانست باعث نارضایتی و ناامیدی در بین آنان شود.
6- دنیا طلبی و عدم ایثار: برخی از شیعیان به جای تمرکز بر اهداف معنوی و الهی، به دنبال منافع دنیوی و شخصی خود بودند و از کمک و یاری ائمه (ع) در راه رسیدن به اهدافشان کوتاهی میکردند. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که این رفتارها، رفتارهای همه شیعیان نبوده و بسیاری از شیعیان با اخلاص و فداکاری در راه ائمه (ع) تلاش میکردند. با این حال، همین رفتارهای نامناسب از سوی برخی از شیعیان، میتوانست مشکلاتی را در مسیر اهداف ائمه ایجاد کند و مانع از موفقیت کامل ایشان در دوران امامتشان شود.
در دوران کدام امام شیعیان دچار تحلیل غلط از اوضاع جامعه شدند؟
میتوان گفت که در چند دوره خاص، تحلیلهای نادرست از اوضاع، تأثیرات قابل توجهی بر جامعه شیعه داشته است:
1- دوران امام حسن مجتبی (ع): بسیاری از شیعیان در آن زمان، انتظار داشتند که امام حسن (ع) به جنگ با معاویه ادامه دهد و خلافت را از او باز پس بگیرد. اما امام با صلح با معاویه، تصمیمی گرفت که بسیاری از شیعیان در آن زمان آن را درک نکردند و آن را ناشی از ضعف و سستی امام دانستند. در حالی که امام با این کار، از خونریزی بیشتر جلوگیری کرد و بقای شیعه را تضمین کرد.
2- دوران امام حسین (ع): دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع) برای قیام علیه یزید، بر اساس تحلیل غلطی از اوضاع سیاسی و نظامی کوفه صورت گرفت. کوفیان تصور میکردند که با حمایت از امام حسین (ع)، میتوانند به راحتی حکومت یزید را سرنگون کنند. اما آنها از قدرت و نفوذ حکومت اموی در کوفه غافل بودند و به همین دلیل، قیام امام حسین (ع) با فاجعه کربلا به پایان رسید.
3- دوران امام صادق (ع): در این دوره، با وجود فرصت مناسب برای قیام علیه حکومت عباسی، امام صادق (ع) از این کار خودداری کرد. برخی از شیعیان این تصمیم امام را ناشی از ضعف و ترس او دانستند، در حالی که امام با در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان، به این نتیجه رسیده بود که قیام مسلحانه در آن شرایط، نتیجهای جز شکست و سرکوب بیشتر شیعیان نخواهد داشت. امام در این دوره، بیشتر بر تربیت شاگردان و ترویج معارف اهل بیت (ع) تمرکز کرد
4- . دوران امام حسن عسکری (ع): در این دوره، به دلیل فشارهای شدید حکومت عباسی بر امام و شیعیان، ارتباط بین امام و جامعه شیعه بسیار محدود شده بود. برخی از شیعیان در این شرایط، دچار سردرگمی و تردید شدند و نتوانستند به درستی وظایف خود را در قبال امام و مذهب خود انجام دهند.
به طور کلی، میتوان گفت که تحلیل غلط از اوضاع جامعه، یکی از چالشهای همیشگی شیعیان در طول تاریخ بوده است. این تحلیلهای نادرست، گاهی منجر به تصمیمگیریهای اشتباه و پیامدهای ناگواری برای جامعه شیعه شده است. به همین دلیل، شناخت دقیق شرایط و اوضاع جامعه و تحلیل صحیح آن، یکی از مهمترین وظایف شیعیان در هر دوره است که با تبعیت مطلق از امام جامعه میسر میگردد.
دهن لقی وعدمحفظ اسرار توسط شیعیان در زمان کدام امام به اهداف امام اسیب زد ؟
شواهد تاریخی نشان میدهد که این موضوع در چند دوره، به طور خاص، مشکلساز بوده است:
1- دوران امام صادق (ع): با توجه به گستردگی فعالیتهای علمی و فرهنگی امام صادق (ع) و ارتباط ایشان با طیف وسیعی از افراد، احتمال درز اطلاعات و افشای اسرار به دشمنان وجود داشت. برخی روایات حاکی از آن است که برخی از شیعیان، ناخواسته یا از روی بیاحتیاطی، اطلاعاتی را در اختیار مخالفان قرار میدادند که این امر میتوانست به فعالیتهای امام و جامعه شیعه آسیب برساند.
2- دوران امام کاظم (ع): امام کاظم (ع) در شرایط بسیار سختی زندگی میکردند و تحت مراقبت شدید حکومت عباسی قرار داشتند. در این شرایط، حفظ اسرار و پنهان نگه داشتن ارتباطات، از اهمیت ویژهای برخوردار بود. متأسفانه، برخی از شیعیان به دلیل عدم رعایت احتیاط و دهن لقی، باعث افشای برخی از فعالیتهای امام و دستگیری ایشان توسط حکومت عباسی شدند.
3- دوران امام عسکری (ع): در این دوره، به دلیل فشارهای شدید حکومت عباسی، امام عسکری (ع) مجبور بودند فعالیتهای خود را به صورت مخفیانه انجام دهند. در این شرایط، حفظ اسرار و پنهان نگه داشتن هویت افراد مرتبط با امام، از اهمیت حیاتی برخوردار بود. متأسفانه، برخی از شیعیان به دلیل عدم رعایت احتیاط، باعث شناسایی و دستگیری برخی از یاران امام توسط حکومت عباسی شدند. به طور کلی، میتوان گفت که “دهن لقی و عدم حفظ اسرار” یکی از چالشهای همیشگی شیعیان در طول تاریخ بوده است. این مسئله، به ویژه در دورههایی که ائمه (ع) تحت فشار و مراقبت شدید حکومتهای وقت قرار داشتند، میتوانست آسیبهای جدی به اهداف ایشان وارد کند.
وظیفه امروز جریان انقلاب
جریان انقلابی در ایران در دوران گذار ازجامعه غیر اسلامی به جامعه اسلامی و از دولت غیر اسلامی به دولت اسلامی در فرآیند انقلاب اسلامی بسر میبرد لذاخاستگاه اجتماعی، مراجع معرفتی، الگوی سیاست ورزی، چارچوب های نقش آفرینی میدانی، مناسک ارتباطی، هرم فضیلت مندی، مناسبات اخلاقی، نمادهای هویتی، اسطوره ها و نوستالژی های خاص خود را داشته و امروز در سیر تطور و تکامل خود به تحول در حکمرانی وجامعه پردازی وارتقاء نیروی انسانی در تراز انقلاب نیاز دارد .
لذا باید مراقبت بیشتری را نسبت به رفتار و کنشگری سیاسی اجتماعی خود داشته باشد .این مراقبتها عبارتند از :
1- راز داری نسبت به اسرار انقلاب و نظام اسلامی
2- حفظ آرامش و عدم اعتماد به دشمن
3- تبیین جنایات آمریکا شیطان بزرگ و تقابل با جریان امید آفرین به آمریکا
4- ایجاد اعتماد مردم به نظام و مسولین امنیتی و تیم مذاکره کننده
5- تقابل با شرطی سازی اقتصاد
6- فعال سازی ظرفیت مردمی در اقتصاد بدون توقع موفقیت مذاکره و بدون ایجاد اعتماد به طرف غربی
7- تبعیت مطلق از رهبر انقلاب وتوجه به رهنمود ها و آهنگ رهبری
8- تلاش برای تقویت تاب آوری اندیشه ای و اقتصادی جامعه برای ساعت صفر فتنه احتمالی و جنگ
9- جهادتبیین و تحلیل درست شرایط برای تقابل با جریان مرجفون و تبیین نقاط قوت نظام
10- تقویت حس حمایت از جبهه مقاومت و حس تقابل با اسرائیل در عموم مردم
11- ایجاد و تقویت انسجام در جبهه انقلاب
12- وحدت حول محور بیانات رهبر انقلاب :
دوستان عزیز انقلابی! ما در برههای حساس از تاریخ ایستادهایم. با بصیرت، وحدت و تبعیت از رهبری، نهتنها از این گردنه عبور میکنیم، بلکه پیروزی بزرگی را رقم خواهیم زد.انشاءالله |