درسهای قیام نوزده دیماه ۵۶
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
بزرگداشت حادثهی نوزدهم دی ۵۶ از دو نظر لازم و ضروری است: اوّلاً از این نظر که روز نوزدهم دی سال ۵۶ یکی از قلّههای تاریخ کشور ما است؛ جهت دوّم برای لزوم پاسداشت نوزدهم دی این است که ما باید از نوزدهم دی درس بگیریم. این حوادث، این ایّامالله، برای درس گرفتن هستند؛ هم درس بگیریم، هم عبرت بگیریم(. ۱۴۰۳/۱۰/۱۹ مقام معظم رهبری)
درس اول: ایران مطلوب آمریکا درآن روز و امروز«ایران حافظ منافع آمریکا است »
1- ازلحاظ سیاست خارجی، مطیع محض آمریکا بودن
2- حضورتحمیلی هزاران مستشار نظامی وفرهنگی آمریکا در ایران
3- تامین کننده منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد
4- حاکمیت دیکتاتوری رژیم سلطنتی وسرکوب هرحرکت اعتراضی علیه او
5- درآمد فروش روزی 6میلیون بشکه نفت به جیب عده ای خاص میرفت
6- شکاف طبقاتی عمیق با ضریب جینی 51 درصد وجود داشت
7- ایران از نظر علم و فن آوری عقب مانده ترین کشورها بود
8- گسترش فساد و ابتذال، دوری روزافزون از ارزشهای اخلاقی و دینی و مذهبی، ترویج فرهنگ غربی، ترویج بیحیائی به طور روزافزون در کشور، حتّی بیش از کشورهای اروپایی، که آن روز قضاوت کسانی از خودهایشان در مطبوعات ما همین بود که اینجا وضع زنهای کشور در پوشش و لباس و حجاب و حیا و مانند اینها از کشورهای اروپایی بدتر است!
9- امروز هم تمام تلاش خود را می کنند که چنین ایرانی دوباره پدید آید تا منافع آنها تامین گردد.
درس دوم :دستگاه محاسباتی آمریکا دچار اشتباه شده بود و از اراده وخواست ملت مسلمان غافل بود
• تصورنمیکرد مردم ایران در برابر مقاله اهانت آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی قیام کنند
• دستگاههای اطلاعاتی رژیم شاه بادستگیری های گسترده انقلابیون فکر نمیکرد قیام قم سراسری شود
• تحلیل گران ساواک و آمریکا تصور نمیکردند پشت این جزیره بظاهر ثبات آتش قیام خوابیده است
• تصور نمیکردند که از درون قلعه فرعونی ایران موسی ای مثل امام خمینی سر به قیام بردارد
• امروز هم دچار همان اشتباه محاسباتی هستند و مردم و رهبری ایران را درست نشناخته اند
خلاصهی حرف من در این درسِ دوّمِ حرکتِ قمیها این است که آن دیوار بتونی استکبار غرب از جایی ترک خورد که بیشترین امید را به آنجا داشت؛ از ایران. [انقلاب اسلامی] حقیقتاً حصار غرب را متزلزل کرد؛ این دیوار بتونیای که با تبلیغات و با پول و با رشوه و با انواع و اقسام جنایات درست کرده بودند ــ و هنوز هم البتّه وجود دارد؛ و این دیوار باید خراب بشود ــ اوّلین تَرک را انقلاب اسلامی در آن به وجود آورد.19/10/1403
درس سوم : باید خودمان را، افکارمان را، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیّت ببخشیم
1- آنها فهمیده بودند که غلبهی بر یک ملّت فقط با ابزارهای سختافزاری ممکن نیست،
2- ابزارهای نرمافزاری هم مثل: تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن. برای اینکه دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنندلازم است
3- اگر قمیها روز نوزدهم دی آن حرکت را انجام نمیدادند، این مقالهنویسی و اهانت کردن ادامه پیدا میکرد؛ اوّل به یک صورت، بعد به شکلهای پیچیدهتر؛ از شخص امام بزرگوار به روحانیّت، از روحانیّت به اصل دین سرایت میکرد و پیش میرفت.
4- امروز هم آمریکاییها خوب فهمیدهاند که با ابزارهای سختافزاری نمیشود کارها را پیش برد. در غزّه اینهمه آدم کشتند، تانک آمد، توپ آمد، بمب آمد، مسلسل آمد، ریزپرنده آمد، عناصری را به شهادت رساندند امّا نهضت را نتوانستند از بین ببرند. در لبنان، از حزبالله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را به شهادت رساندند، عناصر زیادی را از بین بردند ــ اینها کارهای سختافزاری است ــ امّا نتوانستند حزبالله را از بین ببرند و نمیتوانند و نخواهند توانست؛
5- لذا باید کار نرمافزاری کنند، باید تبلیغات کنندکار نرمافزاری عبارت است از: دروغ، دروغپردازی، فاصله انداختن بین واقعیّت با فکر و تصوّر افکار عمومی. شما رو به قوّت میروید، او تبلیغ میکند که شما دارید ضعیف میشوید؛ خودش دارد ضعیف میشود، تبلیغ میکند که دارد قوی میشود؛ شما تهدیدناپذیر میشوید، او میگوید من با تهدید شما را از بین میبرم. تبلیغات این است. یک عدّهای هم تحت تأثیر قرار میگیرند.
امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاههای تبلیغاتی ما، برای دستگاههای فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پردهی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز قمیها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد.
چگونه میتوان پرده توهم اقتدار آمریکا را پاره کرد؟
برای شکستن توهم اقتدار آمریکا، میتوان از چندین راهبرد استفاده کرد:
1-افزایش آگاهی عمومی: با استفاده از رسانهها و آموزش، میتوان مردم را نسبت به واقعیتهای سیاسی و اقتصادی آمریکا آگاه کرد و از تبلیغات نادرست جلوگیری کرد
2- تقویت رسانههای داخلی: رسانههای داخلی باید بهطور فعال و حرفهای به مقابله با جنگ روانی و تبلیغاتی آمریکا بپردازند و واقعیتها را بهدرستی منعکس کنند
3- توسعه دیپلماسی فعال: با ایجاد روابط قویتر با کشورهای دیگر و تقویت جبهه مقاومت، میتوان از نفوذ آمریکا در منطقه کاست و اقتدار آن را به چالش کشید
4-استفاده از ابزارهای اقتصادی: با تقویت اقتصاد داخلی و کاهش وابستگی به دلار و سیستم مالی آمریکا، میتوان از فشارهای اقتصادی آمریکا کاست و اقتدار آن را تضعیف کرد
این راهبردها میتوانند به تدریج توهم اقتدار آمریکا را کاهش دهند و به تقویت استقلال و خودکفایی کشور کمک کنند. |