| نقش مردم در تحقق سیاستهای رهبری
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر، این فکر به عمل و تحقّق نمیرسد؛ صرفاً یک امواجی در فضا خواهد بود، یک چیزی انسان میگوید، بعد هم فراموش میشود؛ یا چند سطر بر روی کاغذ [خواهد بود]. برای اینکه خواستهها و مطالبات بزرگ تحقّق پیدا بکند، باید با مردم، با صاحبان فکر، با افکار عمومی مردم مطرح بشود. (مقام معظم رهبری 1/1/1402)
درنظام اسلامی تضمین اجرای حدودالهی و احکام شریعت درعرصه های مختلف جامعه که برمبنای تامین مصالح جامعه ودرچارچوب اجتهاد مستمر تحقق می یابد از کار ویژه های اصلی رهبری انقلاب و ولی فقیه است .
نبود این نهاد درراس حاکمیت ، حتی در صورتی که همه ارکان نظام مسلمان و متعهد به احکام الهی باشند .موجب غفلت
از رعایت این اصل و فراموشی وکم رنگ شدن آن درگیرو دار مصلحت اندیشی های مقطعی ؛ نیازهای ضروری و فوری؛ رعایت مقتضیات بین المللی را محتمل میسازد .لذا
قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامع الشرایطی راکه از طرف مردم به عنوان رهبرشناخته میشود ..آماده میکنند تاضامن عدم انحراف سازمانها ی مختلف از وظائف اصیل اسلامی خود باشند .
به گفته مرحوم استاد مطهری ؛ جوهره اصلی ولایت فقیه و کارویژه مهم ایشان نظارت بر اجرای قوانین و احکام الهی و مراقبت فعال دراین مورد است .
برهمین اساس رهبری بطور مستمر با رصد حرکات قوای سه گانه و دیگر بخشهای مدیریتی و حکمرانی کشور حرکت آنها در مسیر اهداف و سیاستهای نظام را کنترل و هرگونه انحراف را متذکر وهراز چند گاه معایب و نواقص و نقاط قوت را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند .
تحول مستمر لازمه انقلاب است
جامعه و نظام اسلامی همواره نیازمند تحول و اصلاح روشهاو شیوه های حکمرانی متناسب با مقتضایات زمان و مکان است این تحولات رو به پیشرفت و کمال و درچارچوب ارزشها و احکام دینی و مبتنی بر اجتهاد است .
استمرار و استواری این روند ، مستلزم هدایت و پیگیری موثر؛ تشخیص به موقع و درست نیازها وعرصه های لازم به تحول و جلب اعتماد و همراهی مردم و نخبه گان و مراجع دینی و فکری جامعه است .
از آنجا که تحول جدی در عرصه های مختلف معمولا با مقاومت مواجه میشودبدون برخورداری از پشتوانه قوی مردمی و مدیریتی با ناکامی و شکست مواجه میشود .
در اینجا تنها کار ویژه رهبری و ولایت فقیه است که با تشخیص اجتهادی ، روشمند ، متعهدانه و آگاهانه ی نیازها ی جامعه در عرصه تحول و رعایت اولویتها امکانات کشور را بکار گرفته و اقدام به تحول میکند .
بارها از زبان رهبر انقلاب شنیده ایم که روزآمد بودن جامعه دینی ، مستلزم مصونیت آن از تحجر و انحراف و ترسیم راهکارهای جدید و عملی برای تحقق احکام و سنتهای الهی و نیز استفاده از دستاوردهای نوبه نوی جامعه بشری است.
نقش مردم درپیشبرد اهداف انقلاب
همانطور که انبیاء و ائمه معصومین در دعوت خود مردم را مخاطب مستقیم خود قرار میدهند وکتاب الهی قرآن نیز مردم را بدون واسطه یا با واسطه مخاطب قرار میدهد ؛ رهبری انقلاب نیز با مردم و بطور مستقیم مرتبط است و پیوندی معنوی و اجتماعی با آنان برقرار میکند . بنابر این در طول انقلاب اسلامی نیروی مردم یک امکان وپشتوانه مهم برای تحقق سیاستها و منویات رهبری بشمار میرفته است .این نیرو فراتر از چارچوبهای متعارف حزبی و تشکلهای سازمان یافته مدنی در نقش آفرینی و کارآمدی رهبری انقلاب برجسته ترین و موثرترین نقش را داشته و دارد .چرا ؟ چون در
نظام سیاسی امت و امامت ، هرعضو جامعه اسلامی مسئولیت مستقیمی درحمایت و یاری امام جامعه دارد که عمیقتر از الزامات حزبی و قانونی است .وظیفه ای شرعی است که نسبت به تحقق اهداف و راهکارهای رهبری برای خود قائل و بدون هیچ چشمداشت اقتصادی و سیاسی و اجتمالعی به آن پایبند است
بدیهی است که احزاب و گروهها و تشکلهای مردمی باید با سازماندهی ؛ آموزش و بصیرت افزایی و تربیت سیاسی این
نقش را درمردم تسریع و تسهیل نمایند .
دلایل دینی نقش مردم در اصلاح امور جامعه
(فلیست تصلح الرعیه ، الابصلاح الولاه ؛ و لاتصلح الولاه الا باستقامه الرعیه ) حضر علی علیه السلام میفرمایند :جز با حکومت
های صالح جامعه اصلاح نمیشود وجز با پایداری و استقامت مردم حکومتها موفق نخواهند شد .اگر مردم و حکومت به وظائف و مسئولیتهای خود عمل کنند : احکام دین اجرا میگردد .عدالت فراگیر میشود .سنتهای الهی ملاک عمل قرار میگیرد .دولت دوام میابد.دشمنان از نفوذ و اخلالگری ناامید میشوند .آنگاه زمان ، زمان زتدگی است
( واذا غلبت الرعیه والیها، او اجحف الوالی برعییه) ولی اگر جامعه ، دربرابر حاکمیت و برنامه های تحولی او سرپیچی کند یا حاکمیت حقوق عامه را تادیده بگیرد : درمیان مردم اختلاف می افتد.بنام دین خلافکاری میشود .ارزشها فراموش میشوند .همگان درپی هوا و هوس خویش می روند . احکام دین عملی نمیشود . انسان های نیک اندیش کنار زده میشوند . مردمان خبیث و نفوذی برسرکار میآیند (نهج البلاغه ص 683 عبده )
انقلاب اسلامی که بزرگترین تحول و تغییر قدرت در طول تاریخ ما بود و اساس سلطنت و حکومت فردی را به حکومت مردمی تبدیل کرد، با نیروی مردم انجام گرفت؛ اینجا دیگر رویاروئی دو قدرت و جنگ قدرت و این حرفها نبود. مردم آمدند و وارد عرصه شدند و روحانیت هم پیشگام و پیشتازشان واقع شد؛ مردم بودند که با قدرت عظیم و خدائىِ خود توانستند قدرت را از دست خودکامگان و پادشاهان و طاغوتها و مستبدان فردگرا خارج کنند و به دست مردم بدهند؛ حکومت شد مردمی. تا آن جائی که ما ظام
ی غیر خطاست. وقتی مردم به یک سمتی گرایش پیدا میکنند، کسانی که از این گرایش خود را منتفع نمیبینند، اسمش را میگذارند حرکت پوپولیستی و حرکت عوامگرائی! این خطاست. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۷/۰۲/۱۱)
تاریخ انقلاب اسلامی گواه است که هرجا مردم وارد صحنه شده و توانمندیهای خود را برای اهداف انقلاب بکار گرفته اند پیروزی و موفقیت حاصل شده است و هرجا مردم همراهی نکرده اند توفیقی برای دولتها بدست نیامده است .
درتاریخ اسلام نیز دشمنان برای دورکردن مردم از ولایت اهل بیت علیهم السلام اجمعین از ابزار های مختلف جنگ روانی و تخریب و تطمیع و تهدید استفاده میکرده اند .
نقش ضروری امروز مردم :
مقام معظم رهبری در راهبردهای سال 1402 خود به مردم در آغاز سال جدید چند وظیفه و مسئولیت را ازمردم مطالبه کردند :
1- همراهی با تحولات لازم در کشور ومردمی سازی تحول
2- مشارکت جدی و مسئولانه و محققانه در سرنوشت کشور
3- اصلاح سبک زندگی و پرهیز از اسراف و اشرافیگری وتعصب به کالای ایرانی مصرف درست انرژی؛نان
4- مشارکت در حکمرانی اقتصادی وفعال سازی بخش خصوصی و تعاونی دراقتصاد
5- کمک به کارآمد سازی دستگاههای اجرائی با تربیت نسل تراز انقلاب.
6- تداوم مقاومت و ایستادگی دربرابر توطئه های دشمنان مشکلات راه
7- حفظ هوشیاری ومخالفت با طرحها و تحولات هویت زدای دشمن از انقلاب اسلامی
8- حفظ اعتماد به نفس وعزت ملی ؛استقلال طلبی ؛شجاعت؛ آگاهی ؛ خودباوری ؛ دین باوری
9- حفظ وتقویت نقاط قوت نظام و انقلاب ومقابله با تضعیف کنندگان آنها
10- مشارکت مردم در افزایش و رشد تولید و پرهیز از فعالیتهای اقتصادی غیر مولد و واسطه بازی
11- تقویت روحیه گذشت و پرهیز از اختلافات موهوم و دوقطبی سازی درجامعه
12- تاثیر ناپذیری از تبلیغات خلاف دشمنان علیه رهبری انقلاب وحفظ اعتماد وخوشبینی به ایشان |