اداء حقِّ جامعیّت اسلام
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد؛ عرصهی فعّالیّت این دین، تمام گسترهی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بینالمللی، تا مسائلی که به مجموعهی بشریّت ارتباط دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
قسمت اول)
مفهوم جامعیت اسلام
جامعیت، یعنی وجود مجموعه رهنمودها و دستوراتی که پاسخگوی انسان نسبت به نیازهایی باشد که او را در جهت سعادت و خوشبختی قرار دهد که اگر آن گفته ها و دستورات و شرح مقررات نباشد، انسان به سعادت و تکامل نمی رسد. در این صورت برخی اهداف برشمارده در قرآن مانند اقامۀ قسط (حدید / 25)، اصلاح جامعه (هود / 88)، پرستش خداوند (نحل / 36)، صلح و همزیستی (نساء / 89)، ایجاد حکومت الهی (نساء / 106)، مبارزه با حکومت جور و ایجاد حاکمیت عدالت خواهانه (نساء / 58)، و بسیاری دیگر از مسائل که در دعوت پیامبران و نزول قرآن و پیامهای اصلی اسلام آمده است، در همان عنوان نخست حیات آدمی و تکامل و سعادت ابدی مطرح هستند.
بدین سان، حوزه و قلمرو بیانات قرآن و معارف آن روشن می گردد. دین و وحی ترسیم کنندۀ ارتباط انسان با خدا و عالم غیب و پاسخگوی مشکلات فکری و تنظیم کنندۀ جنبه های مختلف حیات فردی و جمعی در زمینه هایی است که سعادت او را فراهم کند، نیازهایی که عقل از درک آن عاجز است و یا در سرگردانی است و نمی تواند تصمیم بگیرد و یا اگر بخواهد تجربه کند، تجربۀ او به قیمت نابودی و اضمحلال او تمام می شود.
بنابراین جامعیت یعنی اشتمال قرآن وبیانات عترت ،بر مسائلی که در سعادت ابدی و هدایت معنوی انسان نقش اساسی دارد ,چون کسب حیات معنوی و سعادت در سایۀ مسائلی است که در همین دنیا مطرح است و عقل نمی تواند آنها را بیان کند، اما دین آنها را بیان می کند و رابطه میان آخرت و دنیا را ترسیم می نماید و نیازهای انسان را در جهت کسب حیات معنوی و تأمین آنها نشان می دهد.
دلایل جامعیت اسلام
1-قرآن برنامه زندگی بشر
قرآن در رابطه با هدایت انسانهاست (ذلک الکتاب لاریب فیه، هدی للمتقین) دارای برنامه و دستور زندگی صحیح و سالم است، تبیاناً لکل شئ و تفصیل کل شئ، وچون برنامۀ دعوت پیامبر اکرم ص در قلمرو وظیفۀ نبوت است. لذا در همین راستا، از هر جهتی که نیازبشر بوده تفصیل داده وتبیین کرده است و چیزی از مسائل اصلی را فرو نگذاشته است.
نجات امت اسلامی از نابسامانی کنونی وسپس بشریت سرخورده و مایوس از مکاتب مادی شکست خورده در اداره و حکمرانی درست و عادلانه ی جوامع بشری ؛ دراین است که شالوده جامعه اسلامی ایران و جوامع اسلامی جهان و جوامع بشری را درنهایت براساس شالوده قرآنی که برنامه خالق جهان هستی برای بندگان خود است پی ریزی کنیم .
قرآن ظرفیت عظیمی از برنامه و راه حل مشکلات بشر است که قادر است جامعه را به سعادت برساند مشروط بر اینکه:
-سیاست آن قرآنی باشد
-حاکمیت آن قرآنی باشد
-خانواده ها که هسته اولیه جامعه هستند قرآنی باشند
-اقتصاد و معیشت آن قرآنی باشد
-سلامت بازار و معاملات آن قرآنی باشد
- قضاوت وتواضع و ادب قاضیان آن قرآنی باشد
-قوانین و مقررات اجتماعی آن مبتنی برارزشهای دینی و قرآنی باشد
-فرهنگ و معنویت حاکم برجامعه قرآنی باشد
-اخلاق و روابط اجتماعی جاری در جامعه قرآنی باشد
- قدرت دفاعی وتوان مقابله با دشمنان درآن قرآنی باشد
2-جهانی بودن دین اسلام
جهانی بودن دین اسلام به این معناست که تعالیم در دستورات قرآن به طبقه، گروه، جامعه، و نژاد خاصی اختصاص نداشته باشد. خطاب آیات کریمه به همۀ مردم کرۀ زمین از عرب، فارس، ترک، کرد، آسیایی، اروپایی، آمریکایی، آفریقایی، زن، مرد، بزرگ و کوچک فرهیخته، نافرهیخته، شهری، روستایی، متمدن و غیر متمدن است. هدف هدایت انسان در همۀ طبقات و اقشار است. تعبیرات قرآن در خطاب به مردم و مؤمنین در تقسیمات گوناگون آنها است. آیات که نسبت به جهانی بودن قرآن رسیده آنچنان فراگیر و گویاست که نیاز به استدلال ندارد، تنها به چند آیه اشاره می گردد:
1 ـ «و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین» (انبیاء / 107).
2 ـ «و ما هو الاّ ذکر للعالمین» (قلم / 52).
3 ـ «و ما ارسلناک لاّ کافة للناس بشیراً و نذیراً و لکن اَکثَر الناسِ لایعلمون».
3-خاتمیت دین الهی
اصل خاتمیت دلیل بر جامعیت است زیرا مسألۀ خاتمیت پیامبر و دین اسلام میان مسلمانان اجماعی و تردیدناپذیر است. به این معنا که پیامبر گرامی اسلام آخرین پیامبر و دین اسلام آخرین سلسله از ادیان الهی است و
پس از نزول قرآن و آمدن پیامبر، دیگر کتاب و پیامبری فرستاده نشده است. بنابراین عقیده، می توان جامعیت قرآن و دین اسلام را ثابت کرد، با این بیان فلسفۀ فرستادن پیامبران این بود که خداوند از طریق وحی توسط فرستادۀ خود، مردم را هدایت کند و مردم را با بیان عقاید و راهنمایی به احکام و مقررات در جهت سعادت و رشد و انسانسازی و معنویت قرار دهد؛ و چون زندگی انسان همواره در حال دگرگونی و رشد و تکامل است و نیاز به آن است که مناسب با رشد و تکامل انسانها مقررات جدیدی ارائه گردد، پیامبران می آمده اند تا قوانین مورد نیاز هر زمان را ارائه دهند، و قوانین قبلی که مناسبت . با شرایط و نیازهای آنان نداشت، نسخ می گردید. پیامبر گرامی اسلام خاتم پیامبران است، از این جهت باید خصوصیتی در این پیامبر باشد که نیازمند تجدید نبوت و تجدید شریعت و کتاب نبوده باشد، قدر متیقن از این عوامل، جامعیت و کامل بودن است. اگر کسی بگوید قرآن نسبت به رهنمودها و راهنمایی ها جامع و کامل نیست، لازم می آید که بعداً قوانین و مقرراتی بیاید که قوانین پیشین را نسخ و یا تکمیل کند و این با خاتمیت منافات دارد.
رابطۀ بین جامعیت و خاتمیت پیامبر از مسائلی است که بسیاری از محققان و دانشمندان اسلامی به آن توجه و استشهاد کرده اند
4-پاسخگویی دین به همۀ موضوعات مورد نیاز بشر
دین اسلام ، جامع همۀ علوم و معارف بشری است. زیرا دین پاسخگوی تمام مشکلات علمی و فکری انسان و نظم دهندۀ همۀ جنبه های حیاتِ فردی و اجتماعی برای دنیا و آخرت است. به همین دلیل دین سیستم و نظام دارد، علوم اجتماعی و تجربی دارد. به تعبیر امروز، علوم جامعه شناسی روانشناسی، و بسیاری از علوم انسانی را می توان از قرآن استخراج کرد، پایه های اصول و قواعد کلی علوم در قرآن مطرح هستند.
دین اسلام از منظومه فکری –عملی ای برخوردار است که شامل همه مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی است، از پیش از تولد تا پس از مرگ دستور و برنامه دارد، هم به تکالیف نظر دارد و هم بر اجرای تکالیف. اسلام تنها عهده دار رابطه فردی حق و خلق و محدود به بیان احکام عبادی و اخلاقی نیست. اسلام با برخورداری از قرآن و تعالیم پیامبرص و ائمه معصومین ع ؛ بیانگر همه نیازهای فردی و اجتماعی و سیاسی و هرآنچه که به سعادت دنیایی و آخرتی انسان است. اسلام، تنها اصل حکومت را مورد تأکید قرار نمی دهد، به این معنا که اصول حاکم بر نظام اجتماعی و بین المللی را تبیین کند، بلکه تبیین شکل حکومت را نیز بر عهده گرفته و کیفیت قانونگذاری و کیفیت ادارۀ امور قضایی را به جامعه واگذار نکرده و همه امور را اعم از آنچه که به اجرائیات برگردد یا کلیات نظام حکومتی مشخص کرده است.
البته باید دقت داشت که رعایت مقتضیات زمان یعنی شناخت مسائل زندگی نوین و انسان نوین باید بدون هیچ جمودی از متون اصلی وبدون هیچ انحرافی استخراج شود .رعایت این الزام در برداشت از اسلام راه برهرگونه سایش وفرسایش تعالیم والای دین را می بندد و تداوم خروش آفرین این تعالیم را در جانعه تضمین میکند |