از تحریف قیام حسینی تا تحریف انقلاب خمینی شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی امام خامنه ای: امام حسین (علیهالسلام) در مقابل انحراف بزرگ جامعهی اسلامی قرار گرفته بود؛ انحرافی که «اصل اسلام» را در خطر نابودی قرار داده بود: «یکوقت مردم که فاسد میشوند، حکومتها هم فاسد میشوند، علما و گویندگان دین هم فاسد میشوند! از آدمهای فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمیشود. قرآن و حقایق را تحریف میکنند؛ خوبها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر میکنند! خطّی را که اسلام -مثلاً- به این سمت کشیده است، صدوهشتاد درجه به سمت دیگر عوض میکنند!» ۱۳۷۴/۳/۱۹ [ ایشان تحریف واقعیات را خط ثابت تبلیغاتی رسانههای غربی در طول ۴۱ سال گذشته خواندند و خاطرنشان کردند: در این خط تبلیغاتی، نقاط قوت بهطور کلی انکار و یا در مورد آن سکوت میشود اما اگر نقطهضعفی باشد، دهها و حتی صدها برابر بزرگنمایی میشود.10/5/99 تحریفات قیام حسینی کتاب «حماسه حسینی » استادمرتضی مطهری تنها به مقوله تحریف عاشورا نپرداخته است. در فصل دوم خود به موضوع تحریف عاشورا پرداخته است. شهید مطهری در گفتارهای خود در این کتاب ضمن تقسیم تحریف به لفظی و معنوی، تحریف معنوی را که از جمله نادیده گرفتن فلسفه قیام امام حسین و رواج تفسیرهای عوامانه از آن است، مورد انتقاد قرار میدهد. وی همچنین پارهای از تحریفات تاریخی و داستانهای نادرست درباره عاشورا را در سخنان خود مطرح کرده است دقت و مطالعه عمیق و تحلیلی در قیام امام حسین (ع) نشان می دهد که این حادثه اگر چه در مکان خاصی اتفاق افتاده و محدود به زمان معینی بوده است اما حقیقت آن، مطلق و مجرد از زمان و مکان بوده و خاصیت الگوپذیری در ذات آن نهفته است . واقعه کربلا الگویی برای رهبری انقلابها و ایجاد تحولات بنیادین در جامعه بوده، تجربه پر ارزشی در اصلاح جوامع انسانی، راست کردن کجی ها، زدودن فسادها و انحراف ها به شمار می رود . حماسه نینوا در طول تاریخ اسلام الگوی کامل برای شکل گیری تحولات سیاسی در قلمرو جهان اسلام بوده است و در یک کلام، ضامن بقای اسلام راستین به شمار می آید . پر واضح است که درک پیام عاشورا و الگوگیری از آن برای ایجاد تحول عمیق و سازنده در جامعه و رسیدن به جامعه مطلوب در گرو درک حقیقت قیام کربلا و ارائه تفسیر صحیح از آن و شناخت و مبارزه با تحریفاتی است که خواسته و ناخواسته به دست تحریف گران، در تحلیل و تفسیر این قیام و بهره جستن از آن رخ می نماید . به موازات استمرار این نهضت و حرکت جوشان آن، عالمان روشن ضمیر شیعه نیز پیوسته نگهبانی از این جبهه بزرگ را به عهده گرفته و از «اسلام مجسم » به خوبی پاسداری کرده اند . دقت و مطالعه عمیق و تحلیلی در قیام امام حسین (ع) نشان می دهد که این حادثه اگر چه در مکان خاصی اتفاق افتاده و محدود به زمان معینی بوده است اما حقیقت آن، مطلق و مجرد از زمان و مکان بوده و خاصیت الگوپذیری در ذات آن نهفته است . واقعه کربلا الگویی برای رهبری انقلابها و ایجاد تحولات بنیادین در جامعه بوده، تجربه پر ارزشی در اصلاح جوامع انسانی، راست کردن کجی ها، زدودن فسادها و انحراف ها به شمار می رود . حماسه نینوا در طول تاریخ اسلام الگوی کامل برای شکل گیری تحولات سیاسی در قلمرو جهان اسلام بوده است و در یک کلام، ضامن بقای اسلام راستین به شمار می آید . پر واضح است که درک پیام عاشورا و الگوگیری از آن برای ایجاد تحول عمیق و سازنده در جامعه و رسیدن به جامعه مطلوب در گرو درک حقیقت قیام کربلا و ارائه تفسیر صحیح از آن و شناخت و مبارزه با تحریفاتی است که خواسته و ناخواسته به دست تحریف گران، در تحلیل و تفسیر این قیام و بهره جستن از آن رخ می نماید . تحریفاتی که در هدف صورت پذیرفته اولا نهضت کربلا را از مکتب بودن و قابل اسوه بودن خارج کرده آن را به یک امر خصوصی که به دستور خصوصی بوده است تبدیل کرد . ثانیا به جای آنکه با برجسته کردن عنصر امر به معروف و نهی از منکر، گناه زدایی کند آن را زمینه ای برای گنه کار سازی در آورده که هر گناهی را توجیه می کند . تحریفات سیاسی زمینه ساز قیام حسینی از نگاه رهبری الف)-تبدیل امامت به سلطنت از کارهای مهم ائمه (علیهم السّلام) … تبیین مسئلهی امامت بود. امامت یعنی زمامداری جامعهی اسلامی. مسئلهی عمدهای که برای مسلمانها آن روز روشن نبود و عملاً و از لحاظ تئوری دچار تحریف شده بود، مسئلهی امامت بود. امامت جامعهی اسلامی با کیه؟ کار به جائی رسیده بود که کسانی که به اغلب احکام اسلامی عمل نمیکردند و بیشتر محرمات را علناً انجام میدادند، ادعا میکردند که جانشین پیغمبرند و مینشستند در مسند پیغمبر و خجالت هم نمیکشیدند. یعنی اینجور هم نبود که مردم ندانند. مردم میدیدند که یکی به نام خلیفه، مست و لایعقل به محل نماز جمعه میآید و پیشنماز مردم میشود و بهش هم اقتدا میکردند. مردم میدانستند که یزیدبن معاویه دچار بیماریهای بزرگ اخلاقی و عامل به گناهان بزرگ است، درعینحال وقتی بهشان گفته میشد که علیه یزید قیام کنید، میگفتند ما با یزید بیعت کردیم، نمیشود قیام کنیم! مسئلهی امامت بر مردم روشن نبود. مردم خیال میکردند که امام مسلمین و حاکم جامعهی اسلامی میتواند با این گناهان، با این خلافها، با این ظلمها، با این اعمالی که برخلاف صریح قرآن و اسلام هست، آمیخته و آلوده باشد؛ برای مردم مسئلهی مهمی نبود؛ این یک مشکل بزرگی بود که با توجه به اهمیت مسئلهی حکومت در یک جامعه و تأثیر حاکم در جهتگیری جامعه، بزرگترین خطر برای عالم اسلام بود. لذا ائمه (علیهم السّلام) لازم میدانستند دو چیز را به مردم بگویند: یکی اینکه بگویند امام دارای این شرایط است، حاکم اسلامی دارای این خصوصیات است. این عصمت، این تقوا، این علم، این معنویت، این رفتار با مردم، این عمل در مقابل خدا؛ خصوصیات امام یعنی حاکم اسلامی را برای مردم بیان کند؛ این یک و دوم مشخص کنند که آن کسی که دارای این خصوصیات هست، امروز کیه، که معرفی میکردند و خودشان را بیان میکردند؛ این هم یک کار بزرگ ائمه. و میبینید که این یکی از مهمترین کارهای سیاسی و تبلیغات و تعلیمات سیاسی است. اگر ائمه (علیهم السّلام) غیر از این دو تا کاری که گفتم هیچ کار دیگر نداشتند، کافی بود که ما بگوئیم زندگی ائمه از اول تا به آخر یک زندگی سیاسی است. آنجائی که تفسیر هم میگویند، بیان معارف اسلامی را هم میکنند، در واقع «انحرافِ تبدیل نظام امامت به سلطنت» در جامعهی اسلامی رُخ داده بود: «امامت به سلطنت تبدیل شد! ماهیت امامت، با ماهیت سلطنت، مغایر و متفاوت و مناقض است. این دو ضدّ همند. امامت، یعنی پیشوایىِ روحی و معنوی و پیوند عاطفی و اعتقادی با مردم؛ اما سلطنت یعنی حکومت با زور و قدرت و فریب، بدون هیچگونه علقهی معنوی و عاطفی و ایمانی. این دو، درست نقطهی مقابل هم است. امامت، حرکتی در میان امت، برای امت و در جهت خیر است. سلطنت یعنی یک سلطهی مقتدرانه علیه مصالح مردم و برای طبقات خاص، برای ثروتاندوزی و برای شهوترانی گروه حاکم» ۱۳۷۹/۱/۲۶ [ ب)-انحراف از ارزشها با گذشت پنجاه سال، قضایا عوض شد. اسم، اسم اسلام ماند؛ نام، نام اسلامی بود؛ اما باطن دیگر اسلامی نبود. بهجای حکومت عدل، باز حکومت ظلم بر سر کار آمد. بهجای برابری و برادری، تبعیض و دودستگی و شکاف طبقاتی به وجود آمد. بهجای معرفت، جهل حاکم شد.» ۱۳۷۹/۱/۲۶ بدانید که قلم به مزدها و زبان به مزدهای دوران بنی امیه و بنی عباس اسلام را تدریجاً آنقدر عوض میکردند و که بعد از گذشتن یک دو قرن از اسلام هیچ چی باقی نمیماند؛ یا قرآنی نمیماند، یا قرآن تحریف شدهای میماند. این پرچمهای سرافراز، این مشعلههای نورافشان، این منارههای بلند بود که در تاریخ اسلام ایستاد و شعاع اسلام را آنچنان پرتو افکن کرد که تحریف کنندگان و کسانی که مایل بودند در محیط تاریک حقایق را قلب کنند، آن تاریکی را نتوانستند به دست بیاورند.23/1/64 تحریف قیام حسینی 1)-تحریف درهدف قیام: تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یاشهید شدن برای کفاره گناهان امت؟ امام حسین (علیهالسلام) در مقابل انحراف بزرگ جامعهی اسلامی قرار گرفته بود؛ انحرافی که «اصل اسلام» را در خطر نابودی قرار داده بود: «یکوقت مردم که فاسد میشوند، حکومتها هم فاسد میشوند، علما و گویندگان دین هم فاسد میشوند! از آدمهای فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمیشود. قرآن و حقایق را تحریف میکنند؛ خوبها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر میکنند! خطّی را که اسلام -مثلاً- به این سمت کشیده است، صدوهشتاد درجه به سمت دیگر عوض میکنند!» ۱۳۷۴/۳/۱۹ [ در چنین فضایی، تکلیف بزرگ حضرت اباعبدالله (علیهالسلام)، «بازگرداندن جامعهی اسلامی به خطّ صحیح و تجدیدبنای نظام و جامعهی اسلامی» بود که این موضوع در واقع «هدف قیام عاشورا» بود: «پس هدف، عبارت شد از بازگرداندن جامعهی اسلامی به خطّ صحیح. چه زمانی؟ آن وقتی که راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است... امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدیدبنای نظام و جامعهی اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعهی اسلامی است، انجام دهد.» ۱۳۷۴/۳/۱۹ [ استاد مطهری نخستین تحریف معنوی قیام حسینی که از آن یاد می کند، این تفکر است که شهادت امام حسین (ع) کفاره گناهان امت است. ایشان این تفکر را تفکری مسیحی معرفی می کند و می گوید: «می گوییم امام حسین (ع) کشته شد، برای این که گناهان ما بخشیده شود. نمی دانیم که این فکر را ما از دنیای مسیحیت گرفته ایم... ». دومین تحریف معنوی که شهید مطهری به تبیین آن می پردازد، آن است که نهضت حسینی، نهضتی است که به امام حسین (ع) اختصاص یافته است. استاد شهید، نتیجه چنین فلسفه ای را غیرقابل پیروی بودن نهضت می داند. ایشان این سخن را با کلام خود امام حسین (ع) مغایر می داند که آن حضرت علت قیام را به اصول کلی اسلام معطوف کرده است، نه یک دستور خصوصی. این هدف از طریق «قیام و امر به معروف و نهی از منکر» تحقق مییافت: «این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگِ امر به معروف و نهی از منکر است.» ۱۳۷۴/۳/۱۹ [ اگر از صفحه تاریک و ظلمانی حادثه عاشورا فراتر رفته و به جنبه نورانی آن نظر کنیم می بینیم اگر چه قیام کربلا چند وجهی و چند ماهیتی است اما یکی از عمده ترین عوامل آن مسؤولیت امر به معروف و نهی از منکر است که در این تلقی نمود بیشتری پیدا می کند . البته همه عوامل آموزنده هستند ولی این عامل آموزندگی بیشتری دارد، زیرا نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت ; یعنی اگر دعوتی از امام نمی شد، حسین بن علی (ع) به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر قیام می کرد . 2)-تحریف درشیوه قیام الف)- عتاب یا مذاکره وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکرهی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلانکس، امام حسین هم مذاکره [کرد]. خب اینها نشاندهندهی سهلاندیشی است، نشاندهندهی نرسیدن به عمق مسئله است. اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابنسعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکرهی به معنای امروزی نیست؛ مذاکرهی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟ امام حسین با ابنسعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟ [هدف] این بود؟ تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛ ۱۳۹۴/۰۷/۱۵ ب)-عدم تاییدانحراف درجامعه مسئولیتی همیشگی از سوی دیگر حکومت باطل یزید در پی «بیعت گرفتن» از امام (علیهالسلام) بود که این بیعت به معنای تأیید این انحراف بود: «[یزید] توقّع داشت که این امام هدایت پای حکومت او را امضا کند؛ «بیعت» یعنی این. میخواست امام حسین علیهالسّلام را مجبور کند به جای اینکه مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! قیام امام حسین علیهالسّلام از اینجا شروع شد... توقع کرد که امام حسین علیهالسّلام پای این سیهنامهی تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی را امضا کند؛ یعنی بیعت کند. امام حسین فرمود «مثلی لا یبایع مثله»؛ حسین چنین امضایی نمیکند. امام حسین علیهالسّلام باید تا ابد بهعنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد.» ۱۳۸۱/۱/۹ [ تحریف انقلاب اسلامی الف)-تحریف درفلسفه انقلاب اسلامی مهمترین چیزی که در زندگی ائمه بطور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سیاسی» است. از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری که خلافت اسلامی بطور آشکار با پیرایههای سلطنت آمیخته شد و امامت اسلامی به حکومت جابرانهی پادشاهی بدل گشت، ائمه اهل بیت (علیهمالسّلام) مبارزه سیاسی خود را به شیوهای متناسب با اوضاع و شرائط، شدت بخشیدند. این مبارزه بزرگترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و تأسیس حکومتی بر پایهی امامت بود. بیشک تبیین و تفسیر دین با دیدگاه مخصوص اهل بیت وحی، و رفع تحریفها و کجفهمیها از معارف اسلامی و احکام دینی نیز هدف مهمی برای جهاد اهل بیت بحساب میآمد. اما طبق قرائن حتمی، جهاد اهل بیت به این هدفها محدود نمیشد. و بزرگترین هدف آن، چیزی جز تشکیل حکومت علوی و تأسیس نظام عادلانه اسلامی نبود. بیشترین دشواریهای زندگی مرارتبار و پر از ایثار ائمه و یاران آنان بخاطر داشتن این هدف بود و ائمه از دوران امام سجاد و بعد از حادثهی عاشورا به زمینهسازی درازمدت برای این مقصود پرداختند. در تمام دوران صد و چهل سالهی میان حادثهی عاشورا و ولایتعهدی امام هشتم جریان وابسته به امامان اهل بیت - یعنی شیعیان - همیشه بزرگترین و خطرناکترین دشمن دستگاههای خلافت به حساب میآمد.18/5/63 اگر یک حقیقتی بارها تکرار نشود و با جزئیّات و خصوصیّات ذکر نشود، گمان تحریف این حقیقت بمرور وجود دارد. اکثر شما میدانید که انگیزه-هایی برای تحریف شخصیّت امام و تحریف انقلاب -که بزرگ¬ترین هنر امام بزرگوار بود- هست. ما باید تکرار کنیم حقایقی را که در باب امام و در باب انقلاب گفتهایم، باز هم بگوییم و تکرار کنیم و مجال تحریف را از تحریف¬کنندگان بگیریم. در شرع مقدّس هم همین¬جور است، در حقایق تاریخی هم همین¬جور است؛ بسیاری از معارف دینی را مأمور شده¬ایم که تکرار کنیم؛ مِنبابِ مثال، تلاوت قرآن را بهطور دائم باید تکرار کنیم که حقایق قرآنی از ذهنها هرگز محو نشود؛ یا تاریخ را -تاریخ واقعی و درست را- باید تکرار کنیم. اگر ملّت ما عاشورا را این¬جور در طول قرنهای متمادی با اصرار تبیین نمیکردند و بیان نمیکردند، ممکن بود این حادثه¬ی مهم از یادها برود یا بسیار ضعیف¬تر از آنچه واقع شده است منعکس بشود. ۱۳۹۶/۰۳/۱۴ انقلاب برای تشکیل حکومت اسلامی حکومت اسلامی ا ی که امام گفتهاند و شما میخواهید آن را تثبیت و تسجیل و تبیین و توجیه کنید، من حیث لانرید به حکومت غیراسلامی تبدیل نشود. چیزی که امروز در چالشهای فکری بین ما و مخالفان ما در سطح دنیا مطرح است، همین نکته است. اگر کسی اسم مسلمان داشته باشد و در جایی هم حکومت کند، آنها مخالفتی نمیکنند؛ اما چیزی که برای آنها مهمّ است، این است که دین، متولّی اداره جامعه شود؛ یعنی حرف جدیدی در دنیا زده شود. بنابراین به این نکته خیلی باید توجّه کنید که حکومت اسلامی و ولایت فقیهی که امام آوردند و ابتکار و مطرح کردند به همان معنای حکومت اسلامی است؛ یعنی حکومت اسلام، حکومت دین و حکومت شریعت، به همین معنا فهمیده شود. نظر امام این بود؛ یعنی ایشان به کمتر از این اصلاً قانع نمیشدند. آنجایی هم که بحث سرِ احکام ثانوی بود، ایشان به عنوان یک حکم اسلامی و فقهی بر آن تأکید میکردند. ایشان تا آخر هم همینطور بودند. در خصوص غنا - موسیقی - ایشان حرف جدیدی مطرح کردند. مبنای فقهی ایشان اینطور بود. برای این قضیه، ایشان استناد فقهی داشتند. البته چیزیکه در کتاب مکاسب گفتند، در جهاتی با این تفاوت دارد؛ اما براساس مبنای فقهی میگفتند؛ بر اساس ضرورت و مصلحت و پسند دنیا نبود. البته ممکن است کسی با کلیّات و جزئیّاتِ این نظر موافقت نداشته باشد؛ خیلی خوب، نظر خودش است؛ لیکن نظر امام تحریف نشود. شما باید خیلی مراقبت کنید که نظر امام واقعاً به گونهای درآید که در کلمات و کتابها و حرفها و منش ایشان معلوم است. این نکته خیلی مهمّ است و به نظر من یک مسؤولیت تاریخی و امانتی بردوش شماست. ۱۳۷۸/۱۱/۰۴ ب)-تحریف زیبائی های انقلاب ملّت ایران حالاحالاها باید منتظر باشد که دشمنان به کارها و فتنهها و خباثتهاى خودشان براى اینکه زیبایىهاى انقلاب از یاد برود ادامه بدهند. دشمن دست بر نمیدارد؛ تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشى بسپرند و کارى کنند که ملّت حرکت خود، سابقهى خود و کار بزرگى را که کرده است فراموش کند، دچار نسیان و غفلت بشود؛ کسى که گذشتهى افتخارآمیز خود را نمیداند، نمیتواند در آینده هم حوادث افتخارآمیز براى خودش درست کند، این تلاش را دشمنان دارند میکنند. ج)-تحریف خباثت رژیم ستم شاهی براى تحریف، یعنى سعى میکنند چهرهى خبیثترین و زشتترین و سیاهروترین عناصر حُکّام تاریخىِ اواخر این ملّت را به شکلى آرایش کنند که حقیقت براى مردم مکشوف نشود و نفهمند با این انقلاب چه کردند. د)-تحریف مکتب امام عدهای نیز از روی عناد در مورد انقلاب، جنگ و حضرت امام، مطالبی را نوشتهاند که دقیقا تحریف انقلاب و جنگ و تحریف شخصیت امام است و متأسفانه مجوز انتشار آن را نیز گرفتهاند، بنا بر این داستان نویسی در مورد تاریخ انقلاب، مقوله مهمی است که باید در مورد آن کار و تلاش شود۱۳۷۵/۰۲/۳ بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است، اصولی مانند: اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی، اعتماد به صدق وعدهی الهی و بیاعتمادی به مستکبران، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافیگری، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بیملاحظه با قلدران بینالمللی، استقلال و رد سلطهپذیری، و تأکید بر وحدت ملی. ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ رهبر انقلاب اسلامی موضوع تحریف شخصیت امام رحمهالله را موضوعی با سابقهای طولانی و از ابتدای انقلاب اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: تلاش دشمن از ابتدای انقلاب و در زمان حیات امام رحمهالله نیز این بود تا در تبلیغات جهانی، ایشان را یک انقلابی خشک و خشن و غیرقابل انعطاف و بدون عاطفه معرفی کند/94/.8/4 ه)-تحریف اصول انقلاب در کنار حرفهای غلطی که دربارهی توان دفاعی کشور گفته میشود، برخی غلطپردازیها و تحریفها هم دربارهی بعضی از مفاهیم انقلاب انجام میشود که خطر آن، از سخنان غلط بیشتر است. رهبر انقلاب اسلامی، نفی مفهوم «استقلال» و مساوی دانستن آن با انزوا را یکی از این تحریفها برشمردند و افزودند: هدف اصلی از نفی استقلال، پیروی از نظمهای ترسیمی قدرتهای سلطهگر است که متأسفانه عدهای دانسته یا ندانسته، درحال تکرار این موضوع هستند. و)-تحریف مولفه های قدرت نرم نظام اسلامی یکی از تحریفهای اجزای قدرت نرم نظام اسلامی ؛ «مساوی دانستن آرمانگرایی با عدم عقلانیت» است امام خامنه ای خاطرنشان کردند: آرمانگرایی عین عقلانیت است زیرا اگر ملتی بدون آرمان شود، همانند وضعیت امروز جوامع غربی از درون تهی و پوچ خواهد شد. یکی دیگر از تحریفها ی اجزای قدرت نرم نظام اسلامی ، «بیاعتمادی مطلق به قدرتهای سلطهگر جهانی» است که امروز مظهر آن آمریکا است. ۱۳۹۵/۰۶/۲۸ ز)-تحریف مکمل تحریم رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه به موازات جریان تحریم، یک جریان «تحریف حقایق» و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد، گفتند: هدف این جریان، ضربه زدن به روحیهی مردم و دادن آدرس غلط دربارهی علاج تحریم است. ایشان تحریف واقعیات را خط ثابت تبلیغاتی رسانههای غربی در طول ۴۱ سال گذشته خواندند و خاطرنشان کردند: در این خط تبلیغاتی، نقاط قوت بهطور کلی انکار و یا در مورد آن سکوت میشود اما اگر نقطهضعفی باشد، دهها و حتی صدها برابر بزرگنمایی میشود. رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آدرس غلط دادن برای رفع تحریمها نیز گفتند: در این خط تبلیغاتی گفته میشود اگر میخواهید تحریمها برطرف شود، کوتاه بیایید و ایستادگی نکنید و متأسفانه برخی در داخل هم این آدرس غلط را تکرار میکنند اما این خط بر روی اکثریت ملت ایران با شناختی که از دشمن و غرضورزی او دارند، مؤثر نیست. ۱۳۹۹/۰۵/۱۰ انقلاب زدایی و تحریف انقلاب و مولفه های حیات بخش آن ـ به عنوان رکن رکین قدرت ملی ـ که با هدف تضعیف تدریجی انقلاب و از بین بردن ماهیت اسلامی و انقلابی نظام در دستور کار جبهه دشمن قرار گرفته است استفاده دشمن از دوگانه تحریم و تحریف، همان موضوعی است که رهبر انقلاب با بیانی دیگر در چهارده خــرداد ۹۷ در قالب برنامه ســه گانه دشــمن به آن اشاره کردند: «امروز نقشه دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی (تحریم)، فشار روانی (تبلیغاتی) و فشار عملی (آشوب)» ۹۷/۳/۱۴ دشــمن در قالــب همیــن برنامــه ســه گانه تلاش می کند تا حباب ســیاه ناامیــدی را بر مــردم حاکم کند؛ فشــار اقتصادی دشــمن و عملکرد اقتصادی برخی از مسئولین تا حدودی موجب شــده که فشار اقتصادی مورد نظر دشــمن بر مردم وارد آید. «مشــکلات ما هم حقیقتــا ناشــی از این اســت کــه خودمــان کم توجهی کردیــم... خــب وقتــی انســان کار نکنــد، نتیجــه کار نکردن مشهود است. آنجاهایی که خود ما مسئولین بی توجهی کردیم -کم توجهی کردیم، در طول سال های مختلف البته_ نتایجش این خواهد بود.» ۹۹/۴/۲۲ «به هر یک از دســتاوردهای انقلاب که بنگرید جز با ایثار و مقاومــت مــردم در برابــر کارشــکنی های مخالفان و معاندان انقلاب به دست نیامده است.» ۶۹/۹/۴ مثلا زمانی امنیت برای کشور نعمت شد که مردم در مقابل تمام دشمنان از عراق بعثی گرفته تا سه کشور اروپایی و آمریــکا ایســتادند؛ زمانــی مردم اســتقلال سیاســی را به دســت آوردند کــه در مقابــل آمریکا و رژیــم پهلوی ایســتادند و غلبه کردند؛ و امروز، دشــمن اراده ملت ایران را هدف قرار داده است تا وضعیت اقتصادی مردم بهبود نیابد و مردم تســلیم دشــمن شــوند.«[جریان تحریف] در بعضی ها اثر می کند اما در اکثر مــردم، در غالب مردم ایران اثر نمی کند. [غالب مردم ]شناخته اند آمریــکا را، شــناخته اند دشــمن را، می دانند کــه اینها دروغ می گویند.» ۹۹/۵/۱۰ اما وظیفه جریان مومن و انقلابی در این میان چیست؟ و در تقابل با جریان تحریف چه باید بکند؟ آنچه واضح است اینکه باید با جریان تحریف مقابله کرد. معتقدان بــه توانمندی ها و ظرفیت های کشــور، باید به خط بزنند و اجازه ندهند، تبلیغات دشــمن و جریان غــرب زده اراده مــردم را در اختیار بگیرد، در این راســتا لازم اســت که بدانیــم، شــرایط اقتصادی امروز کشــور، جدا از فشــار دشمن ریشــه در نگاه و تفکر غرب گرایانه، عدم توجه بــه آرمان های انقـلاب اســلامی و روحیه ی خودباوری و خوداتکائی دارد. جریان تحریف شــکن باید به این ســؤال پاسخ دهد که «آیــا این تحریــم قابل علاج اســت یا نــه؟ جــواب [اول] این اســت که قطعا قابل علاج اســت؛ جــواب دو این [است] که قطعا این علاج، این نیســت که ما در مقابل آمریکا عقب نشــینی کنیم.» ۹۹/۵/۱۰ تجارب متعددی در ســال های اخیر وجود داشــته که با عقب نشینی در مقابل دشمن، مشکل تحریم برطرف نخواهد شد و دل بستن به وعده های آمریکا و اروپایی ها چیزی جز اتکاء به وعده های توخالی و پوچ نیســت. از جمله اینکه پس از خروج آمریکا از برجام، رهبر انقلاب در مواضع متعددی تأکیــد کردند کــه «بــه اروپایی ها هــم اعتمــاد نکنید.» ۹۷/۱۱/۱۹ و «اقتصاد کشــور را نسبت به مذاکره شرطی نکنیــد»۹۷/۴/۲۴ با ایــن وجود مذاکــره بــا اروپایی ها و وعده ی پوچ و بی معنی آنها به نام اینستکس، بخشی از فضای رســانه ای و برنامه ریزی های کشــور را به خود مشغول کرد. همین طور به توصیه های رهبر انقلاب اسلامی برای اقتصاد بدون نفت برای عبــور از تحریم، عدم تکیه بــر دلار و ایجــاد کارهای مبتکرانــه وقعی نهاده نشــد و همین هــا موجبات تشــدید فشــار اقتصــادی به ملت ایران را در چند سال اخیر فراهم آورد. اگر جریان انقلابی، روشنگری و جهاد با تحریف را آغاز کند و خط سیاه تحریف را به مردم بشناســاند، با معرفی راه حل هــای واقعی و برمال کردن دست جریان تحریف می تواند خطر ناامیدی و ایجاد یأس توسط دشــمن را را از بین ببرد. اما راه حل واضح، روشن و امیدوارکننده است: « علاج تحریم فقط فقط تکیه بر توانایی های ملی است. باید این توانایی ها را هرچــه داریم نگــه داریــم، دنبال کشــف توانایی های جدید باشیم _که قطعا هم توانایی های ما زیاد است و به آن ها تکیه کنیم و آن ها را حیا کنیــم، جوان های خودمــان را وارد میــدان بکنیــم... کــه البته[همه اینها] با تدبیــر واقعی و با مدیریت جهادی به دست می آید.» ۹۹/۵/۱۰ |