آسیبهای مستی ثروت و اشرافیگری
شرحی بر حدیث ولایت حمیدرضا ترقی
ان الانسان لیطغی ان راه الستغنی ( قرآن کریم)
براساس دیدگاه های رهبر معظم انقلاب اسلامی گرایش برخی مسئولان به «دنیا طلبی، تجمل، تشریفات و اشرافی گری» از جمله نقاط ضعفی بوده که در طول تقریباً سه دهه گذشته باعث تبعیض و بی عدالتی اقتصادی و فاصله طبقاتی ورانت و ویژه خواری بعضی مدیران وحقوقهای نجومی و برداشتهای غیر منطقی از بیت المال ودر نتیجه افشاء فیش های حقوقی نجومی و اینگونه مسائل در میان مردم و جامعه نیز شده است.
طی سال های اخیر در کشور بویژه در تهران وکلانشهرها نمایش فقر و رژه اشرافی گری مشهودتر از گذشته است. خانهها، آپارتمان ها، ویلاهای چند میلیاردی. ده ها هزار خودروی گرانقیمت و هزاران خودروی بسیار گران اشرافی چندصد میلیونی، پنت هاوسها با تجهیزات فوق مدرن شیر آلات ودستگیرههای طلا، استخرهای معلق،روف گاردنهای (بام باغ های) اشرافی.فروشگاههای با برند های خارجی و گرانقیمت در شمال تهران , سفره ها و غذاهای با منوی بالای 500 هزارتومان , فروشگاههای غذای سگ در شمال تهران و بعضی استانها.خرید جهیزیه های صدها میلیونی از دوبی و گوشهای از جنبه آشکار اشرافی گری است. و اما آن سوی دیگر وضعیت غیر قابل توصیف و غیر قابل تحمل فقر وناداری در کشور است. به طوری که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از شناسایی 12 میلیون فقیر در کشور خبر میدهد. ریزخانه هایی با مسائل متعدد فرهنگی واخلاقی ناشی از سکونت اجباری چندین خانواری، ازدواج هایی که بهدلیل مشکلات معیشتی صورت نمیگیرد و خانوادههای نوپایی که به دلایل مشکلات معیشتی ادامه نمییابند. البته باید به این نکته اشاره کرد که هرچند با پدیده فقر کسی موافق نیست ولی بارفاه و ثروت نیز کسی مخالفتی ندارد وآنچه در این زمینه موردتوجه است اول منشأ وخاستگاه ایجاد ثروت از جنبه حق یا ناحق بودن آن است. دوم پرداخت مالیات عادلانه است که اصلی ترین هزینه وحق اجتماعی ثروت و زندگی اشرافی است که درهمه کشورها بویژه کشورهای توسعه یافته (به شکل هوشمندانه و عادلانه و مؤثرتر) ثروتمندان میپردازند تا دولتها بتوانند رفاه عمومی را تأمین وفقر و فاصله طبقاتی را کاهش دهند.
اختلاف طبقاتی وظهور پدیده اشرافی گری در کشور معلول علت هایی است که طی سه چهار دهه گذشته وجود داشته است. علت هایی که برخی از آنها میتوانست نباشد یا شدت و تأثیرشان کمتر باشد . رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نمازعید فطرفرمودند: هنگامی که در جامعه اشرافیگری , اسراف , تجمل , ترویج می شود نتیجه آن بروز پدیده های زشتی همچون دریافتهای نامشروع است , همه دنبال این هستند که یک طعمه ای بدست بیاورند و خودشان را با آن سیر کنند.
باید آسیبهای ناشی از مستی اشرافیگری را هم شناخت و برخورد کرد.
مهمترین علل گرایش به اشرافیگری در جامعه شامل موارد زیر میشود
تغییر سبک زندگی اسلامی (قناعت ,عدم اسراف ومیانه روی در مصرف) به سبک غربی پر خرج و اسراف و تبذیر
- چند نرخی شدن ارز طی سالهای بعد از انقلاب وسرمایه دارشدن عده ای از طریق فروش ارزدر بازار(بابک زنجانی و...)
- بروز فساد اقتصادی واختلاسها و تبانیهای گسترده بین کارفرمایان وپیمانکاران در پروژههای عظیم دولتی.
- قاچاق صدها میلیارد دلار کالا در اثر تضعیف تولید داخلی طی سالهای متمادی وعدم برخورد جدی با آن.
-اختصاص تسهیلات بانکی با ضمانت های کم وبی اعتبار برای وام های سنگین میلیاردی برای افراد خاص
- افزایش نجومی قیمت زمین، مسکن، مغازه وسایر مستغلات در کشورو پدید آمدن ثروتهای باد آورده.
- واگذاری وفروش ده ها، صدها و هزاران ملک مصادره شده با تبانی مامورین مطلع و دارای حاشیه امن در شهرها
- نبود یک نظام عادلانه هوشمند و تأثیر گذار مالیاتی و فرار مالیاتی بسیاری از ثروتمندان .
- تغییر کاربری اراضی کشاورزی و زمین خواری.
-تبلیغات نشریات زرد و غربگرا از سبک زندگی غربی وهدایت جامعه به الگو گیری از آنها
- تشویق به مصرف وتجملات در صداوسیما و فیلمها ی ساخته شده
-چشم و هم چشمی خانواده های و ایجاد مسابقه در تجملگرائی بین آنها
-انباشت ثروت در دست ثروتمندان و نپرداختن سهم و حق فقرا از ثروتشان
-اختصاصی سازی اقتصاد و فراهم شدن زمینه ویژه خواری و رانت خواری اطراف متصدیان اقتصادی غیر متعهد
-اغماض وچشم پوشی بعضی از ذیحسابان و بازرسان بر تخلف از قانون دربعضی دستگاهها
ارتباط اسراف و تبذیر
تبذیر نیز یکی از روش افراطی در رفتار است، اما بر خلاف واژه اسراف از گستره معنایی زیادی برخوردار نیست و تنها در حوزه عملکرد اقتصادی به کار رفته است. تبذیر با اسراف از این جهت نوعی ارتباط مفهومی پیدا می کند؛ زیرا تبذیر به معنای ریخت و پاش دانه و بذر در شرایط نامناسب و به روشی نادرست است که این خود نوعی خروج از میانه و اعتدال و عدالت است.
اما این که خداوند اهل تبذیر را برادران شیطان دانسته است،(اسراء، آیه ۲۷) بر اساس تفسیر امام صادق(ع) تنها زمانی است که این ریخت و پاش ها در مسیر معصیت و کفر باشد چنان که از خود آیه نیز این معنا به دست می آید.
آثار فردی و اجتماعی اسراف و تبذیراشرافیگری
در آموزه های وحیانی اسلام، برای اسراف و تبذیر آثار زیانباری در دنیا و آخرت در حوزه های فردی و اجتماعی بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.
بدترین تاثیر اسراف را می بایست در زندگی انسانی جست و جو کرد. خداوند اسراف را مهم ترین عامل فساد و تباهی در زمین می داند.(شعراء، آیات ۱۵۱ و ۱۵۲) این بدان معناست که مسرفان با عمکردهای افراطی خود، مسیر طبیعی آفرینش و اهداف آن را دچار اختلال کرده و امورجامعه را از جریان صحیح و درست آن خارج می سازند. نتیجه فسادگری مسرفان تنها به خود آنان یا حتی جامعه ختم نمی شود بلکه همه زمین را در بر می گیرد. از این روست که آنان را مفسدان فی الارضی دانسته است که گرایشی به اصلاح طلبی ندارند و به جای این که امور فاسد را اصلاح کنند خود به فساد و تباهی در زمین دامن می زنند.
مسرفان واشرافیگران دچار نوعی بیماری هستند که ایشان را از منابع شناختی درست دور می سازد و امکان آن را نمی دهد تا تحلیل درستی از واقعیت های جامعه داشته باشند و در مسیر درست گام بردارند. ازاین روست که حق ستیز هستند و اجازه نمی دهند تا گام های اصلاحی برداشته شود و فسادهای موجود از طریق افراد مصلح چون پیامبران اصلاح و تصحیح شود.(یس،ایات ۱۳ و ۱۹). لذا رای آنها در مشارکت سیاسی عمدتا بر ضد ارزشها و مبانی دینی و الهی است.
همین ویژگی بینشی و نگرشی آنان است که مسایل را برای آنان دگرگونه می کند و بر خلاف فطرت و عقل سلیم، ناتوان از درک خوب و بد و زشت و زیبا می شوند. اینان به سبب واژگونگی فکری و بینشی و نگرشی، زشت ها را زیبا و زیبا را زشت می ببیند و هنجارها را بر نمی تابند و در پی نابهنجاری های اجتماعی می روند. این گونه است که مثلا به جای گرایش به عفت و حیا ؛ به ولنگاری و فساد اخلاقی رو می آورند، و کارهای بد و زشت را خوب و زیبا و ضدارزش ها و نابهنجاری ها را ارزشی و بهنجار می یابند. در حقیقت خوى اشرافیگرى آنان، زمینهساز زینت داده شدن اعمال زشت نزد این مسرفان می شود.(یونس، آیه ۱۲)
اگر می بینید رای مردم شمال تهران با جنوب تهران در انتخاباتها تفاوت دارد ودر7 اسفند بخوبی خودرا نشان داد ناشی از همین واقعیت فوق است .
بنابر این کسانی که بستر جامعه را برای رشد اشرافیگری بعد از جنگ تحمیلی ؛ فراهم ساختند و سازوکارهای اداری و مدیریتی کشوررا برای روی کار آمدن این قشر فراهم ساختند, بنابر آنچه گذشت چند هدف داشتند:
1- مسیر انقلاب را ازراه امام و آرمانهای آن منحرف کرده ومانع تشکیل جامعه اسلامی شوند
2- ذائقه جامعه را با ترویج اشرافیگری از ارزش گرائی به ضد ارزشگرائی تغییر دهند.
3- شاخصه های جامعه اسلامی را که عدم فقر و تبعیض و تحقق عدالت است ؛کم رنگ کنند.
4- سرمایه اجتماعی نظام را که با اعتماد به امام و اسلام و کارآمدی آنان برای تامین سعادت جامعه پدید آمده بود از بین برده و سرمایه ی جدید با انگیزه ی غربی پدید آورند.
5- روند تمدن سازی اسلامی را که از مسیر دولت سازی و جامعه سازی اسلامی میگذرد منحرف سازند
شورشی که در سال 84 علیه اشرافیگری رخ داد و ملت با آن همراه شدند اگر از مسیر خود منحرف نمی شد و مفسدین بدرون شاکله ی دست پاک آن نفوذ نمیکردند و ساده زیستی و پر کاری کارگزاران همچنان حفظ میشد وبجای درد فقر چشیده ها وزرائی با سرمایه 1000 میلیاردی جایشان را نمی گرفتند شاید این مسائل رخ نمی داد. |